این روزها تب تحریمهای غیر انسانی آمریکا علیه ایران در حالی فروکش کرده و جامعه به سمت آرامش اقتصادی میرود که برخی جریانات در داخل سخن از احتمال تشدید برخوردهای آمریکا با ایران به میان میآورند و به همین بهانه به دنبال شکل دادن پروژه گفتگو با آمریکا و طرح موضوع سازش با غرب هستند.
این تفکر زمانی به سراغ این جریان آمد که پس از خروج ایالات متحده از برجام به یکباره کاخ آرزوهایی که بر روی این تپه شنی ساخته شده بود ویران شد. شرکت های غربی بدون توجه به قراردادهای خود یکی پس از دیگری از ایران خارج شدند و تحریمهای سنگینی علیه ایران اتخاذ شد.
برخی جریانات داخلی از بیم حذف شدن از سپهر سیاسی کشور به دنبال راه سومی برای نجات خود میگردند.
در این میان حتی کشورهای اروپایی نیز که بیشترین عایدی از برجام را داشتند و به خاطر همین عایدی فراوان وعده حفظ برجام را به ایران داده بودند هم تحت فشار ایالات متحده و تهدیدهایش، عملا این توافق را بدون سرانجام رها کرده اند. در طرف مقابل برجام جریانی قرار داشت که نه تنها به تمامی تعهداتش در خصوص این توافق عمل کرده بود، بلکه حجم بزرگی از تعهدات لازم الاجرا را نیز در پیش روی خود می دید و عملا هیچ پاداشی از این اقدام خود دریافت نکرده بود و البته به دلیل همین عملکرد مورد خطاب و پرسش صریح افکار عمومی کشور نیز قرار داشت.
از این رو بدیهی بود که این جریان چون راه حلی برای بازگشت و یا ادامه مسیر نمی یافت به سراغ راه سومی برود که از مسیر سازش و مذاکره می گذشت. مذاکره با ایالات متحده که به زعم آنان کدخدای دنیا بود و از قضا پس از خروجش از برجام نیز پالسهای فراوانی برای نشستن پشت میز مذاکره و سازش با ایران ارسال کرده بود.
نکته جالب اینجاست که به نظر می رسد خود آمریکایی ها نیز اشتیاق مذاکره را در دل این جریان قرار داده اند. در این خصوص عباس عراقچی چندی پیش در جریان یک گفتگوی رسانهای خاطره ای جالب از زمان حضور روحانی در نیویورک بازگو کرد که نشان می داد آمریکایی ها چگونه به دنبال کشاندن ایران به پای میز مذاکره و شکل دادن به یک سازش هستند.
عراقچی دراین خصوص می گوید که پس از سخنرانی تند دونالد ترامپ علیه ایران در مجمع عمومی سازمان ملل، شانن معاون سیاسی وزارت خارجه آمریکا با وی تماس گرفته جواب دادم و گفته است که رییس من می خواهد با رییس شما صحبت کند، عراقچی هم پاسخ داده وزیر خارجه ایران آمادگی این دیدار را ندارد، اما شانن می گوید که منظورم رییس جمهور امریکاست که تقاضای دیدار با رییس جمهور ایران را دارد نه وزیر خارجه.
عراقچی سپس به تلاش وافر آمریکایی ها برای شکل دادن به این دیدار اشاره می کند و میگوید: به اتفاق نزد دکتر روحانی رفتیم و موضوع درخواست ترامپ را به رییس جمهور گفتیم. ایشان هم باور نمیکرد، حتی با توجه به سخنان بسیار تند چند ساعت قبل ترامپ سوال کرد آیا مطمئنید خود شانن بود؟! نکند کسی دست انداخته است! گفتم مطمئنم خودش بود. به هرحال قرار شد اصلاً پاسخ ندهیم. یک ساعت بعد، رییسجمهور یک کشور اروپایی را واسطه کردند و او در تماس تلفنی با دکتر روحانی درخواست کرد ملاقات صورت گیرد که آقای روحانی قبول نکردند.
مرور همین یک خاطره کافی است تا مشخص شود که ایالات متحده همواره با سیاست اول تهدید و فشار و سپس پیشنهاد مذاکره، به دنبال کشاندن دشمنان خود به پای میز مذاکره است و درست همین استراتژی را نیز در خصوص کره شمالی به کار بست و موفق شد رهبر این کشور بسته را پای میز مذاکره بکشاند و آنان را وادار به تخریب و تعطیلی بخشی از تاسیسات نظامی خود کند؛ اگرچه پس از آن نیز هیچ یک از وعده های ترامپ در خصوص تسهیل شرایط کره شمالی به وقوع نپیوست و باعث خشم رهبران کره شمالی شد.
بدیهی است جریانی که در قبال برجام مورد خطاب و پرسش صریح افکار عمومی کشور نیز قرار داشت، چون راه حلی برای بازگشت و یا ادامه مسیر نمییافت به سراغ راه سومی برود که از مسیر سازش و مذاکره میگذشت.
با این حال روند آنچه که پس از اعمال تحریم های 13 آبان شکل گرفت، در کنار پالس هایی که آمریکا به صورت مداوم برای مذاکره با ایران ارسال می کند، نشان می دهد که برخی جریانات داخلی بدون توجه به تجربیات گذشته و همچنین آنچه که بر سر کشورهای مذاکره کننده با آمریکا گذشته، پا پس کشیدهاند و از بیم حذف شدن از سپهر سیاسی کشور به دنبال راه سومی برای نجات خود می گردند.
کلید واژه اصلی این جریان برای تحقق هدفشان نیز موضوعات معیشتی است و به نظر میرسد که آنها با تحریک گسل های معیشتی به دنبال ساخت ابزار فشاری برای نظام هستند تا بتوانند مجوز نشستن پشت میز مذاکره با آمریکا را دریافت کنند. اتفاقی که اگر بیافتد بی شک نتیجهای جز تضعیف کشور و از میان رفتن سایر دستاوردهای حساس و حیاتی کشور به دنبال ندارد، چرا که در کلام دشمنان ایران به خوبی مشخص است که هدف گذاریشان برای کدام بخش از کشور است و قطعاً یک ایران ضعیف که هیچ خطری برای سیاستهای توسعه طلبانه رژیم صهیونیستی و آل سعود ندارد، مطلوبترین گزینه برای آنان است.
آمریکا در حال پیشبرد «بازی سازش» در ایران است و الان به گفته خود آمریکاییها بهترین زمان برای سازش با ایران است، تمامی این هدفگذاری دشمنان برای ایران و همچنین همراهی برخی جریانات داخلی برای پای گذاشتن در این راه سوم در شرایطی است که جمهوری اسلامی ایران به رغم تمامی مشکلاتی که طی سالیان گذشته با آن دست و پنجه نرم میکرده و طی این ماهها تشدید شده است، همواره کوشیده شرایط ایده آلی را برای زیست مردم خود فراهم کند و اگرچه در برخی از مواقع با چالشهایی در این خصوص مواجه شد، اما هیچگاه اجازه داده نشد که بحرانهای ساخت آمریکا در این حوزه تاثیرگذار باشد.
مهدی گیوهکی