عربستان روزگار سختی را میگذراند. کسانی که با تاریخ منطقه آشنا هستند میدانند که اگرچه عربستان بزرگترین تولیدکننده نفت جهان است و درآمدهای سرشاری داشته است و این درآمدها همواره منشأ قدرت آن کشور بوده، ولی اعتبار اصلی این رژیم در جهان اسلام بواسطه وجود حرمین شریفین یعنی مکه و مدینه در آن کشور است و آنان بزرگترین افتخار و لقب خود را «خادم حرمین الشریفین» میدانستند و در جهان اسلام بویژه نزد اکثریت اهل تسنن به این صفت شناخته میشدند.
از اینرو نوعی اقتدار معنوی نیز داشتند و پادشاهان آن نزد دولتها و مسلمانان اهل سنت از احترام ویژهای برخوردار بودند و ثروت نفتی نیز به کمک این رژیم میآمد تا این اقتدار و محبوبیت را نهادینه و تقویت کنند.
ولی با آمدن محمد بنسلمان بسیار جوان در جایگاه ولیعهدی پدرش، ورق برگشته است. محمد بنسلمان مرتکب چند اشتباه فاحش شد. اولین اشتباه او پشت پا زدن به سنتهای قبیلگی و دینی بود؛ تردیدی نیست که عربستان نمیتوانست با آن سنتهای سیاسی بسته و رفتارهای مثلاً مذهبی که حتی زنان مجاز به رانندگی نیستند، پیشرفت مهمی را تجربه کند.
بنابراین اصلاح آنها امری ضروری بود، ولی مسأله مهمتر از اصلاح آنها، شیوه انجام این هدف بود. شیوهای که مبتنی بر بهبه و چهچه غربیها و از بالا و با استبداد صورت گرفت و حتی به دستگیری و حذف بسیاری از شاهزادگان سعودی منجر شد، ضمن آنکه ظرفیت دینی حکومت را به نسبت خالی و تهی کرد.
اشتباه دوم وی جایگزین کردن پول به جای اقتدار معنوی بود. در واقع عربستان با ولخرجیهای فراوان سعی کرد اقتدار بخرد، ولی مهمترین منبع اقتدار خود که خادم حرمین شریفین بود در عمل به حاشیه راند.
این کار از طریق حمله به سنتهای رفتاری مردم عربستان و حمایت از تروریسم داعش یا حداقل همسویی با آنها، حمایت از کودتای نظامی السیسی علیه اخوان المسلمین، پیش از آن مخالفت با انقلاب یا بهار عربی و حمایت از بنعلی در تونس، حمله به یمن و کشتار کودکان و زنان بیپناه یمنی، عادیسازی روابط با اسرائیل، حمله به کشور قطر بهدلیل ترس از تلویزیون الجزیره، تقابل با ترکیه و از همه بدتر کُرنش کردن در برابر امریکا و ترامپ و این آخری قتل خاشقجی بود و در نهایت به یک گاو شیرده تبدیل و معرفی شد.
برای اینکه بدانیم اهمیت وابستگی بنسلمان به ترامپ چگونه بلای جان او خواهد شد، کافی است که متذکر شویم، پیش از آمدن ترامپ؛ میزان بدبینی اعراب به سیاستهای منطقهای ایالات متحده حدود 49 درصد بود که سال گذشته به 79 درصد رسید و احتمالاً امسال بیشتر هم شده است.
ادبیات تحقیرآمیز ترامپ را باید با سخنرانی اوباما در قاهره مقایسه کرد که دو احساس کاملاً متفاوت در مخاطب عرب ایجاد میکند. هنر محمد بنسلمان این است که جایگاه حکام عربستان را از خادم حرمین شریفین به گاو شیرده برای ترامپ تبدیل کرده است.
نتیجه این رفتار چنین شده است که مردم جهان عرب در اعتراض به سفر بنسلمان به کشورشان تظاهرات گستردهای انجام میدهند، رفتاری که در کشورهای غیرغربی چندان مرسوم نیست که علیه سفر رهبران دیگر کشورها تظاهرات شود. این رفتار نشان میدهد که عربستان نه فقط در نگاه جهانی و غربیها، بلکه در نگاه مردم مسلمان و حتی عرب بشدت منفور شده است.
این نفرت بهگونهای شده که کشورهای اروپایی نیز فاصله خود را با عربستان افزایش دادهاند و سنای امریکا نیز در پی توقف حمایتهای دولت ایالات متحده از تجاوز عربستان به یمن است.
واقعاً معلوم نیست که بنسلمان چگونه میخواهد ولایتعهدی را به پایان برساند و پادشاه شود؟ تخم کینهای که او نزد مردم منطقه و کشورهای جهان و حتی مردم عربستان کاشته است، بزودی بارور خواهد شد و از آن بدتر اینکه اگر او پادشاه شود با توجه به سن اندک او مردم باید انتظار داشته باشند که دهها سال، شاید به اندازه کل دوران پادشاهی پدر و عموهایش، بر سریر قدرت بماند و طبیعی است که در برابر این احتمال سکوت نخواهند کرد. عربستان آبستن حوادث مهمی است. زایمان آن دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد.