
برخلاف کومی که به سنا دعوت شده بود تا فضایل خود را به نمایش گذارد – و از این فرصت، خوب استفاده کرده بود – سشنز برای دفاع از دروغها، فریبکاریها یا حماقت خود دعوت شده بود. دادستان کل در اظهاراتی اغلب خشمگینانه دیدگاهی عجیب از امتیازات اجرایی ارائه داد. هرچند رئیس جمهوری در واقع پای امتیازات اجرایی را به میان نیاورده بود، سشنز مناسب دانست سعی کند از آن محافظت کند.
بنن که از تلویزیون بخش غربی کاخ سفید جریان شهادت دادن سشنز را تماشا میکرد خیلی زود خسته شد و گفت: «زود باش دیگه، بوریگارد.» بنن، با صورت اصلاح نکرده، در بالای میز کنفرانس چوبی درازی که در دفتر رئیس دفتر رئیس جمهوری بود نشست و با دقت به تلویزیون صفحه تخت آن سوی اتاق چشم دوخت. گفت: «آنها فکر میکردند اگر کومی را اخراج کنیم، جهان-وطنها خوشحال خواهند شد» و منظورش از «آنها» جارد و ایوانکا بود. «جهان-وطنها زمانی ما را تشویق خواهند کرد که مردی را که هیلاری را شکست داد، خراب کنیم.»
درحالیکه رئیس جمهوری سشنز را علت و عامل افتضاح کومی میدانست، از نظر بنن سشنز قربانی این رسوایی بود. کوشنر باریک اندام با کت شلوار خاکستری تنگ و کراوات مشکی باریک آهسته وارد اتاق شد. (اخیراً این جوک دهان به دهان میگشت که کوشنر خوش لباسترین مرد در واشنگتن است، که البته منظور کاملاً عکس این تعریف است.) گاهی به نظر میرسید جنگ قدرت میان بنن و کوشنر شکل فیزیکی پیدا میکند.
طرز رفتار بنن به ندرت تغییر میکرد، اما کوشنر میتوانست گستاخ، مغرور و خودپسند باشد و دیگران را تحقیر کند – یا مثل الآن مردد، خجالت زده و متین باشد. بنن حضور کوشنر را نادیده گرفت تا آنکه مرد جوان گلو صاف کرد و گفت: «اوضاع چطوره؟» بنن به تلویزیون اشاره کرد، گویی میگوید: خودت ببین. بالاخره بنن به حرف آمد و گفت: «اونها نمیفهمن اینجا مسأله مؤسسات است نه آدمها.» بنظر میرسید منظور از «اونها» همان گروه جاروانکا باشد – یا حتی در سطح وسیعتر به همه آن افرادی اشاره میکرد که بیخردانه جانب ترامپ را میگرفتند.
بنن ادامه داد: «این شهر تقریباً در دست مؤسسات است. ما مدیر اف-بی-آی را اخراج میکنیم یعنی کل اف-بی-آی رااخراج میکنیم. ترامپ مردی علیه مؤسسات است و مؤسسات این را میدانند. فکر میکنی آخرش چی بشه؟»
این خلاصه ترجیعبند محبوب بنن بود: در جریان مبارزات انتخاباتی، دونالد ترامپ در واقع همه مؤسسات فعال حیات سیاسی امریکا را تهدید کرده بود. او نسخه احمق جیمی استوارت در آقای اسمیت به واشنگتن میرود بود. ترامپ ضمن نمک پاشیدن بر زخم خشم و رنجش عمیق امریکاییها معتقد بود یک نفر میتواند بزرگتر از کل سیستم باشد. طبق این تحلیل، مؤسسات فعال در حیات سیاسی به اندازه مؤسسات موجود در حیات بازرگانی که ترامپ هم به آن تعلق داشت پاسخگو بودند – و مشتاق بودند وارد بازار شوند و روح زمان را بیابند. اما اگر این مؤسسات – رسانهها، سیستم قضایی، جامعه اطلاعاتی، خود شاخه بزرگتر اجرایی و «دایره خودیهای کاخ سفید» همراه با شرکتهای حقوقی آن، مشاوران، واسطههای نفوذی و افشاگران – به هیچ وجه نمیخواستند سر سازگاری داشته باشند چه میشد؟ اگر آنها، ذاتاً، مصمم بودند پایداری کنند در آن صورت این رئیس جمهوری که تصادفاً به این مقام رسیده، دچار دردسر میشد.
به نظر میرسید کوشنر قانع نشده است. گفت: «از نظر من اینطور نیست.» بنن، ضمن نادیده گرفتن کوشنر گفت: «فکر میکنم درسی که برخی از افراد در دور بر اینجا از یکصد روز اول گرفته باشند همین است. اوضاع بهتر نخواهد شد. این تصویری از آینده است.» کوشنر گفت: «نمی دانم.» بنن گفت: «بدان.» کوشنر گفت: «فکر میکنم سشنز درست عمل میکند.»