«سیدبشیر حسینی، عضو هیئت علمی دانشگاه صدا و سیما و از اساتید دانشگاه امام صادق (ع) می گوید: این روزها برای مدیریت شبکه های اجتماعی می توان به جای اتخاذ سیاست فیلترینگ از سواد رسانه ای بهره گرفت. بدون تردید سیاست اصلی در حوزه آموزش و فرهنگ سازی از مسیر سواد رسانه ای می گذرد تا مخاطب توانمند و هوشمند شود.»
توسعه روزافزون شبکه های اجتماعی نمایانگر اهمیت آن در میان افراد جامعه است. نتاج نظرسنجی ها نشان می دهد از میان هر 10 ایرانی، 6 نفر با حضور در این شبکه ها از انتقال پرشمار تعداد پیام ها و داده های اطلاعاتی بهره مند می گردند اما ارائه محتوای نامناسب، شایعه پراکنی ها و ایجاد تشویش اذهان عمومی در برخی از شبکه های اجتماعی امری نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذر کرد برهمین اساس صاحب نظران بر این مسئله اتفاق نظر دارند که باید مخاطبان دارای سواد رسانه ای باشند تا اصطلاحا سره را از ناسره و یا غلط را از درست تمییز دهند.
روزنامه رسالت برای بررسی بهتر این پدیده به سراغ سید بشیر حسینی، سرپرست گروه فرهنگ و اندیشه شبکه چهار سیما، عضو هیئت علمی دانشگاه صدا و سیما و از اساتید دانشگاه امام صادق (ع) رفته او دکترای خود را در رشته ارتباطات اخذ و از همین رو در حوزه ارتباطات تخصص دارد. هم اکنون این مصاحبه را از نظر می گذرانید.
بروز عقده ها در فضای مجازی، ریشه فرهنگی دارد
*اساسا فضای مجازی دارای چه ویژگی هایی است و ما به عنوان مخاطبان چگونه می توانیم از چنین فضایی به درستی بهره مندی درست داشته باشیم؟
بی تردید همه ما فضای مجازی را با چهار عنوان می شناسیم، این عناوین شامل بی زمان، و بی مکان و چندهویت و بی محدودیت بودن آن است، این چهار عنصر کلیدی تبعات خاص خودش را دارد و می تواند فضای فرهنگی ما را با ویژگی های خاصی بازتولید کرده و حتی برمحدودیت های مختلف غلبه کند.
همان طور که می دانید این فضا دارای قابلیت ها و ویژگی های گسترده ای است و ما را محدود به یک زمان خاص نمی کند، اصطلاحا گفته می شود، خورشید اینترنت در طول 24 ساعت غروب نمی کند و امکان بارگذاری هر پیامی وجود دارد. دیگر اینکه به مکان خاصی محدود نمی شود. در سراسر دنیا می توان از این طریق پیام رسانی داشت و یا از کارکردهایش بهره مند شد و آن محدودیت مکانی و فیزیکی به یک فضای همه جایی، همگانی و همه زمانی تبدیل شده بنابراین هویت های متعدد و متنوع در سنین مختلف حتی می توانند در عین گمنامی و چندنامی و در عین هویت های دروغین و فیک با یکدیگر ارتباط بگیرند و با غلبه بر اقسام محدودیت های سابق، فایل های صوتی و تصویری را در حجم های مختلف ارسال کنند. این غلبه بر محدودیت های سابق و قابلیت های جدیدی که به دست مخاطبان متعدد و متنوع و البته آموزش ندیده رسیده، طبعا می تواند بستر بسیاری از معضلات و مشکلات و فضاهایی باشد که بعضا نامطلوب است اما ناگفته پیداست که همه این مسائل ریشه در آموزش و فرهنگ دارد و همین ما آدمها هستیم که وقتی می بینیم در جایی پلیسی نیست و محدودیت ها کمتر و قابلیت ها بیشتر است، از حد و حصارها و بایدها و نباید گذر می کنیم، گویی فشارهای دوران زندگی و تجربه های زیسته و موقعیت هایی که داشته ایم باعث شده تا امروز در این محیط مجازی چون فشار و محدودیت کمتری را احساس می کنیم، عقده ها و کینه ها را بروز دهیم و انتقادهایی که در فضای حقیقی و فیزیکی چندان قابل انتقال نبودند را در این فضا به بدترین شکل، به صورت افسارگسیخته مطرح نماییم لذا ریشه این ها یک فرهنگی-عمومی است و به نظر می رسد که مسئولان در حوزه آموزش و مردم در حوزه فرهنگ عمومی مسئول هستند.
نهضت سواد رسانه ای و توانمندسازی مخاطب
*راهکار چیست؟ چگونه می شود این مسئله را کنترل و هدایت کرد؟
راهکار اصلی قطعا و قهرا در تمام دنیا نهضت سواد رسانه ای است، نهضت سواد رسانه ای دانش و مهارت استفاده بهتر از رسانه هاست به گونه ای که از آسیب هایش در امان باشیم و از محاسنش بهره مند شویم، این نهضت سواد رسانه ای باید هرچه سریع تر و وسیع تر در سطوح و سنین مختلف همگانی شود چون امروز تمام شهروندان درگیر این مسئله هستند و اغلب مسائل بدون محدودیت سنی و جنسی در دسترس همگان قرار می گیرد بنابراین باید مخاطب قوی شود، آموزش ببیند و اقناع شود تا هر محتوایی را به هر شکل و موقعیتی در دسترس خود قرار ندهند. دیگر دوران فیلتر کردن از بالا به پایین به عنوان تنها سیاست گذشته است، این امر می تواند سیاست مکمل باشد و در جاهایی کارکرد داشته باشد اما بدون تردید سیاست اصلی در حوزه آموزش و فرهنگ سازی از مسیر سواد رسانه ای می گذرد تا مخاطب توانمند شده و اطلاعات کافی و وافی در اختیارش باشد و خودش هم هوشمند و باسلیقه باشد و بتواند از این موقعیت حسن استفاده را ببرد. این مسئله را باید در نظر داشت که
می توان با ارتقاء سطح سواد رسانه ای افراد، به درستی شبکه های
اجتماعی را مدیریت کرد و این امر نسبت به فیلترینگ
می تواند دارای اثربخشی و ثمربخشی بهتر باشد.
*به نظر می رسد که در گذشته سواد صرفا به امر خواندن و نوشتن و یا درک مباحث علمی محدود می شد اما این روزها دامنه این امر گسترده شده و همان طور که اشاره داشتید ما این روزها درباره ارتقاء سواد رسانه ای سخن می گوییم، چقدر پس از ورود شبکه های اجتماعی به زندگی افراد جامعه، ضرورت گرایش به سمت سواد
رسانه ای افزایش پیدا کرده است؟
ببینید اساسا پس از ورود افراد به فضای مجازی و قرار گرفتن در معرض انواع و اقسام پیام ها و خبرها ضرورت حرکت به سمت سواد رسانه ای دوچندان شده است. ما باید بپذیریم که در جهانی مجازی زیست می کنیم، جهانی که انبوه اطلاعات خیلی سریع و وسیع و حتی با جذاب ترین شیوه ممکن به مخاطبان ارائه می شود و حتی این جهان مجازی، سبک زندگی افراد جامعه را نیز تحت الشعاع قرار داده و گاه آنقدر پیام ها و مطالبی که در این فضا مطرح
می شود، به گونه ای حرفه ای باورپذیر است که حتی کارشناسان و بسیاری از صاحب نظران نیز دچار زودباوری میشوند به همین خاطر تصور می کنم، متناسب با حجم و پیچیدگی اطلاعات ارائه شده در شبکه های اجتماعی باید بر قوه درک و سواد مخاطبان ما به ویژه مخاطبان جوان افزوده شود. شبکه های اجتماعی به رغم کارکردهایی که دارند همانند یک تیغ دولبه اند یعنی به همان میزان که می تواند اطلاعات را سریع و آسان در اختیار مخاطب قرار داده و به ارتقاء سطح فکری و ارتباطی موثر بینجامد،
آسیب های پرشماری را هم در حوزه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به دنبال داشته و حتی سبک زندگی افراد و فرهنگ و نگرش آنان تحت تاثیر این فضا ممکن است دچار آسیب شود. این ها از جمله مسائلی است که باید مدنظر قرار گیرد تا بتوانیم استفاده بهتری از بستر فضای مجازی داشته باشیم.