فهمیده‌ها و نفهمیده‌ها

تصورشان این بود که این شبهه‌ اخیر، آخرین میخ بر تابوت ستاره‌های آسمان مقاومت و اختران سپهر شهادت است اما حکمت خدا را بنگر که روی نفهمی جماعت، چه پل قشنگی زد و چه زیبا نام شهید عصر روزنامه‌دیواری را در زمان حال نیز احیا کرد! روزها و شب‌هایی است که به یمن BBC نفهم و «من‌وتو»ی نفهم‌تر و ایضا چند حسود و عنود داخلی، چنان مجازستان متبرک به اسم و رسم و عکس و شرح شهید حسین فهمیده شده که گویی «آن طفل ۱۳ ساله» همین هفته پیش از باده شهادت نوشیده! و تازه ۲۴ ساعت است که خمینی بت‌شکن، آن جمله حقیقتا ناب را در وصف دانش‌آموز دلاور ما بیان کرده؛ «رهبر ما آن طفل ۱۳ ساله است» که الباقی‌اش را از زبان قلم من بشنو: «حتی قریب ۴۰ سال بعد از شهادتش نیز، دشمن را مشغول عظمت خود نگه داشته!»

شگفتا! ما به محمودرضا بیضایی و محسن حججی و محمدهادی ذوالفقاری و ده‌ها شهید دیگر متولد همین دهه‌های کنونی رسیدیم لیکن رسانه‌های دشمن هنوز درگیر حسین فهمیده هستند و تشکیک در نحوه شهادت او! چقدر از زمانه عقبند احمق‌ها! ما از جاده اهواز به خرمشهر و از شلمچه و فکه و طلائیه و مجنون و اروند و دوئیجی و نهر خیّن و شرق ابوالخصیب و ارتفاعات الله‌اکبر و شاخ‌شمیران و کربلای ۵ نه‌تنها به خود کربلا رسیدیم بلکه با کمک بسیجیان سراسر منطقه و حزب‌الله تمام این منطقه، تا شام و حلب هم رفتیم و به شهادت برد موشک‌های طهرانی‌مقدم، همه نگاه‌مان به رهایی قدس شریف است و قطرات خون شهدای‌مان هر آن دارند به قبه..‌الصخره نزدیک و نزدیک‌تر می‌شوند؛ آن‌وقت گیر «من و تو» و BBC و دنباله‌های‌شان در داخل این است که هم‌نسلان بیضایی و حججی و ذوالفقاری را نسبت به کم و کیف قصه شهادت حسین فهمیده دچار شک کنند!

چقدر از زمانه عقبند احمق‌ها! اولا الحمدلله الذی جعل اعدائنا من‌الحمقا! به جبر زمان و به اقتضای روزگار، سخن ما بیشتر بر سر احمدی‌روشن‌ها و رضایی‌نژادها و بیضایی‌ها و حججی‌ها و ذوالفقاری‌ها بود اما بنازم حکمت خدا را؛ همان خدایی که فرعون را خدمتکار موسی کرد، رسانه‌های دشمن را نیز بی‌آنکه میل خودشان باشد، در خدمت شهدای نسل اول جبهه و جنگ قرار داد تا من و ما از یاد نبریم که اگر جوانانی از نسل‌های کنونی، مدافع حرم شدند، جز این نبود که الگوی‌شان نوجوانی بود به نام نامی «حسین فهمیده» که به جای نوشتن مشق شب، راهی میدان نبرد شد تا الی‌الابد سرمشق همه نوجوانان و همه جوانان باشد! بله! شهید حسین فهمیده می‌توانست همچنان به مدرسه برود و درس بخواند و اگر چنین هم می‌کرد، هیچ مشکلی نداشت اما کار کارستان این شهید والامقام آنجا بود که از سن خود و از شناسنامه خود جلو زد و خودش یک‌پا مدرسه شد و یک‌پا درس! و پای درس فهمیده، نه عجب که بیضایی‌ها و حججی‌ها و ذوالفقاری‌ها رشد کنند! البته فقط هم حسین فهمیده نبود! بهنام محمدی هم بود! و خیلی‌های دیگر! در همین مسجد جوادالائمه که مفتخر به شهدای فراوان و حقیقتا هنرمندانی چون مرحوم فردی و سلحشور است، شهیدی داریم به نام «عبدالمجید رحیمی» با فقط ۱۶ سال سن! عکسش معروف است! و در فضای نت براحتی قابل رؤیت! این شهید نیز از جمله شهدای روز تاریخی ۱۰ اردیبهشت ۶۱ است و مزارش، کمی پایین‌تر از مزار پدرم! بروید بهشت‌زهرا و در قطعه ۲۶ بگردید و پیدا کنید مزارش را! و ببینید عکسش را! جالب اینکه دست او هم یک نارنجک است در عکس مشهورش! در همان بالای مزار، خانواده این شهید، خوش‌ذوقی کرده‌اند و وصیتنامه شهید ۱۶ ساله خودشان را گذاشته‌اند که با سوره «والعصر» هم شروع شده! آدمی می‌ماند در عظمت معرفت و بلندای روح این شهید جوان و بلکه نوجوان، وقتی دقیق می‌شود در وصیتنامه‌اش! و اعجاز خمینی، پرورش همین انسان‌ها بود که در کمترین سن ممکن، بزرگ‌ترین کارها را می‌کردند و مثل آدم‌های بزرگ، رفتار می‌کردند! مثل قهرمانان تاریخ! مثل افسانه‌ها و اسطوره‌ها! مضحک است که دشمن بخواهد امثال عبدالمجید را برای ما که همسایگان او بودیم، دروغ بخواند!

این همه که نوشتم «اولا» بود و حالا ثانیا! ثانیا گیرم نارنجک، نه دور کمر بلکه در دست فهمیده بود! اصلا هر کجا که BBC بگوید! سلمنا! باز هم حسین فهمیده یک معجزه است و هنوز هم «رهبر ما آن طفل ۱۳ ساله»! ۱۳ سالگی وقت کارهایی است و ۳۰ سالگی نیز! اما اعجاز فهمیده‌ها و محمدی‌ها و رحیمی‌ها آنجا بود که حکایت «قاسم بن‌ الحسن» در عصر نوجوانی، مرام جوانمردی پیشه کردند و به‌معنای واقعی کلمه، بزرگی کردند! نه از سن کم خود ترسیدند و نه حتی از تعداد زیاد توپ و تانک دشمن! ایمانی داشتند که هیچ کم از ایمان فرماندهان‌شان نداشت! خود یک‌پا متوسلیان بودند! یک‌پا وزوایی! عصر، عصر بچگی‌شان بود و مگر از طفل ۱۳ ساله چه توقعی جز بچگی می‌رود؟! لیکن گاه هست که یک طفل ۱۳ ساله، چنان مردانگی می‌کند که امام بزرگوار ما در وصفش آن جمله ماندگار را بگوید! آن هم امامی که به ‌این راحتی‌ها اسم کسی را نمی‌برد، چه برسد بخواهد مدحش کند!

ثالثا اصلا و اساسا در ذات اسم شهید، پیامی هست! قبلا هم متنی نوشته بودم با این تیتر که «آوینی؛ مخلص روشنفکران!» توی دشمن یا توی همیشه مخالف‌خوان، همین که اسم «شهید حسین فهمیده» را ببری، صرف‌نظر از پس و پیش جمله‌ات و صدالبته چند و چون شبهه‌ات، بازی کرده‌ای در زمین «رهبر ما آن طفل ۱۳ ساله»! ظاهرش آن است که متلکی انداخته‌ای اما نه بهتر از متلک‌های یزید علیه حسین! صرف بُرد اسم «حسین فهمیده» باخت بدی را بر پیشانی رسانه اغیار ثبت کرد! هدف، زدن بود اما خوردند! آنقدر که شهید عصر روزنامه‌دیواری که حتی اسمش هم از کتب درسی حذف شده بود، چنان احیا شد که تو گویی همین تازگی‌ها به شهادت رسیده! حسین فهمیده در ۱۳ سالگی پی به راز حقیقت برد و همچون علمای ربانی، مسافر نور شد اما بعضی‌ها آخرش هم فهمیده را و معجزه فهمیده را نفهمیدند! و توهم زدند بحث نارنجک و تانک است فقط! نخیر! سخن بر سر استعداد انقلاب اسلامی در پرورش انسان تراز اسلام است! که مدرسه‌ای‌اش می‌شود حسین فهمیده و هنرمندش مرتضی آوینی! به قرآن قسم، خز شده که بگردید و عکسی از عکس‌های قدیمی‌تر سید شهیدان اهل قلم را رو کنید و کلی حرف مفت که آوینی این هم بود!

و لذا او را اسیر قرائت رسمی نکنید! زحمت‌تان بی‌خود است! آوینی خود برای ما از «راه طی‌شده»‌اش به کرار نوشته که حتی سبیل نیچه‌ای هم می‌گذاشته! جوری یک عکس را شرح می‌دهند، کأنه سیاره جدید کشف کرده‌اند! از قضا، جوانی مشغول به عوالم روشنفکری را که مدام از این کافه به آن کافه می‌رفت، خراب مجنون و راوی فتح کردن، هنر است! هنری که دیروز خمینی داشت و امروز هم خامنه‌ای دارد! والله نشان‌دادن عکس فلان شهید مدافع حرم با ماشین لوکس و زندگی لاکچری و چهره آنچنانی که سابق بر این داشت، هم ارادت ما را به آن شهید مضاعف می‌کند، هم صحه بیشتر بر هنر فرماندهی حاج‌قاسم و صدالبته هنر رهبری حضرت آقا می‌گذارد! از طفل ۱۳ ساله، عاشق مفاهیم بلندبالا ساختن و او را تا خط مقدم انسانیت کشاندن که فقط و فقط از خدا بترسی و لا غیر، هنر بزرگی بود که خمینی داشت! و از جوان دیگری در این عصر، قهرمانی در حد حججی آفریدن، هنر بزرگی است که خامنه‌ای دارد! باید هم دست‌پرورده‌های خمینی و خامنه‌ای حتی دل جوانان دیگر کشورها را ببرند! اگر دیروز، شهید احمد قصیر از حسین فهمیده الگو گرفت، امروز من با همین چشم‌های خودم دیدم که جوان عراقی، چگونه عاشق شهید محمدهادی ذوالفقاری شده است! و آن فیلم نوحه جوانان بحرینی را نیز که چطور دل به شهید محسن حججی داده‌اند! هیهات! ما بچه‌دلفین‌های بازیگوش روی آب نیستیم!

ما نهنگانیم و در قعر دریا! ما با وجود اسطوره‌هایی چون فهمیده در دیروز و حججی در امروز، نه زیر برف می‌مانیم و نه زیر حرف! ۴۰ سال بعد حتم دارم فلان گوشه قصه حججی را به شبهه‌ای دچار خواهند کرد اما آن روز محسن سرجدا حتی از امروز هم بزرگ‌تر خواهد بود! شهدای ما مثل ماه هستند، نه مهتابی، که به‌واسطه یک کلید، نورشان خاموش شود! نه! کلاف این رشته، از دستم درنرفته! و خوب می‌دانم کجا هستم! رابعا امثال این شبهه‌پراکنان اخیر، همان‌ها بودند که مدام می‌گفتند؛ «ما شهدای ۸ سال جنگ تحمیلی را قبول داریم اما مشکل‌مان با این شهدای مدافع حرم است که فی‌الواقع مدافعان اسد هستند، نه خاک پاک ایران!» و دروغگو دقیقا اینطوری خودش را لو می‌دهد! مگر حسین فهمیده هم در خان‌طومان به شهادت رسیده که اینجور به‌زعم خودتان تخریبش می‌کنید؟! او که در خاک خودمان جرعه‌نوش باده شهادت شد! پس قبول کنید که مشکل شما با ذات شهادت است و الا شهید، شهید است!

این هم تناقض دیگرتان، اسطوره‌های تناقض! دروغ در ذات خودتان است و شهید نوجوان ما را دروغ می‌خوانید! لیکن فهمیده اگر دروغ بود، هرگز از آن «طفل ۱۳ ساله» جوانی چون «محسن حججی» رشد نمی‌کرد! این را بنویسم و خلاص! ما، هم عکس‌های متوسلیان با سبیل صرف را دیده‌ایم و هم عکس‌های حاج‌همت را با موهای افشان! بگردید برای شبهه‌افکنی، دنبال راه‌های تازه‌تری! خیلی خز شده‌ای BBC! قطار دوکوهه به لطف خدا نزدیکای ایستگاه ظهور است و حتی کربلا و حلب و شام و خان‌طومان را هم رد کرده! توی ابله، هنوز گیر نارنجک فهمیده‌ای! یعنی خدایی مانده‌ام «رهبر ما آن طفل ۱۳ ساله» چگونه ضامن نارنجکش را کشیده بود که بعد از گذشت ۴۰ سال، هنوز نتوانسته‌اید هضمش کنید! فهمیده شد حججی و شما عاقبت هم نفهمیدید قصه فهمیده را! نفهم هستید دیگر! رسما برگرداندید شهید عصر روزنامه‌دیواری را به صفحه نخست روزنامه‌های عصر رسانه! فقط می‌ماند این جمله که هنوز هم «رهبر ما آن طفل ۱۳ ساله است»! هم رهبر ما، هم رهبر خمینی و هم رهبر خامنه‌ای! با نفهمی‌تان و ندانسته و نخواسته، بزرگ‌تر کردید فهمیده را! خیلی بزرگ‌تر!

حسین قدیانی