1- دموکراتها با وجود تلاشها و تبلیغات فراوان و حتی به میدان آوردن اوباما که اقدامی کمنظیر در تاریخ انتخابات آمریکا محسوب میشد، نتوانستند به نتایج دلخواه خود برسند چراکه پیروزی دموکراتها در مجلس نمایندگان در لب مرز قرار دارد و در بهدست گرفتن اکثریت سنا نیز شکست خوردند و جمهوری خواهان همچنان اکثریت سنا را حفظ کردند. براساس ارزیابی تحلیلگران و کارشناسان بینالمللی سال 2018، دموکراتها با نامطلوبترین سنا از زمان تاسیس این حزب مواجه بودند بطوریکه در برخی از کرسیها مثل ویرجینیای غربی که بهطور سنتی متعلق به دموکراتها بود و ترامپ در انتخابات سال 2016 توانسته بود پیروزی قاطعی بهدست آورد دموکراتها با مشکل مواجه بودند. از سوی دیگر در 21 بار انتخابات میاندورهای که از سال 1934 تاکنون در آمریکا برگزار شده است، حزب وابسته به رئیس جمهور فقط 3 بار در مجلس نمایندگان و شش بار در سنا به اکثریت دست یافته است.یکی از این موارد انتخابات هفته گذشته بود که جمهوریخواهان در سنا اکثریت را بدست آوردند و شکست آنها در مجلس نمایندگان هم اتفاق غیرطبیعی و دور از انتظار نبود. جمهوریخواهان همچنین توانستند در انتخابات فرمانداریها با پیروزی در ۲۵ ایالت از دموکراتها پیشی بگیرند. لذا در مجموع دموکراتها با اختلاف کمی در مجلس نمایندگان به اکثریت شکنندهای دست یافتند که اتفاق چندان بزرگی محسوب نمیشود و اگر اختلاف کرسیهای آنها با جمهوری خواهان به چهل تا چهل و پنج کرسی میرسید میتوانست هم پیام بسیار بدی به بازارها منتقل کند و هم پیام سیاسی تاثیرگذاری بر سیاستهای آمریکا تلقی شود.
2- موضوع ایران در آمریکا از جهات مختلف به مسئله ای حزبی و دوقطبی تبدیل شده است، اما در این موضوع یک اجماع دوحزبی وجود دارد و هر دو حزب جمهوری خواه و دموکرات در برخورد با ایران متفقالقول هستند، هرچند ممکن است جمهوری خواهان با دست چدنی و دموکراتها با دستکش مخملی روی دست چدنی با ایران برخورد کنند. نکته مهم در حزبی و دو قطبی شدن موضوع ایران در آمریکا نیز نه از این جهت است که یکی طرفدار برخورد و دیگری طرفدار نرمش با ایران است بلکه شدت دوقطبی بودن موضوع ایران در آمریکا در این است که هرکدام از دو حزب جمهوریخواه و دموکرات تلاش دارند در فشار آوردن بر ایران از دیگری سبقت بگیرد و به افکارعمومی داخلی و جهان القا کنند که این ما در پی تسلیم کردن ایران هستیم!. کما اینکه تمام تحریمهای آمریکا علیه ایران در موضوعات مختلف هستهای، تروریسم، برنامه موشکی، نقض حقوق بشر و مسائل منطقه از پشتوانه مصوبات کنگره و رای نمایندگان دو حزب برخوردار است. نمونه آشکار تحریمهای ISA و کاتسا است که با اجماع نمایندگان و سناتورهای هر دو حزب دمکرات و جمهوریخواه در کنگره به تصویب رسید. لذا اولا نتایج انتخابات آمریکا چه میاندورهای و چه ریاستجمهوری تاثیر چندانی بر روابط با ایران و نحوه برخورد این کشور با جمهوری اسلامی نخواهد داشت و از سوی دیگر در چنین شرایطی غیرممکن است یک رئیسجمهور در آمریکا بتواند تحریمهای دو حزبی اعمال شده علیه ایران را تعلیق و یا لغو نماید و آنچه در برجام و فرجام آن شاهد بودیم مصداق این سخن است. ثالثا آنچه که دموکراتها در افکار عمومی داخلی آمریکا و لیبرالها در افکار عمومی داخلی ایران القاء میکنند که دولت ایران باید صبر کند تا دولت جدیدی در آمریکا روی کار بیاید و برجام را نجات دهد و به منافعی برسد! دروغی بیش نیست و سناریویی در جهت انحراف افکارعمومی و بهرهبرداریهای سیاسی حزبی و جناحی است.بنابراین واقعیت سیاسی آمریکا این است که هر کسی که در ژانویه 2020 یا 2024 به کاخ سفید راه یابد، همچنان با حمایت کنگره مقابله با ایران را چه در زمینه هستهای و چه مسائل دفاعی و منطقهای در پیش خواهد گرفت. مارک دوبویتز رئیس «بنیاد دفاع از دموکراسیها» در اندیشکده آمریکایی بنیاد هریتیج اذعان میکند «این هشداری است هم برای رئیس جمهور آتی آمریکا و هم برای مقامات ایران که فکر میکنند میتوانند صبر کنند تا دوره ترامپ به پایان برسد و رئیس جمهور جدید آمریکا انعطافپذیر باشد و تحریمها را بردارد. این توهم است که رئیس جمهور آینده از ابزارهای قدرت ملی آمریکا برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران استفاده نخواهد کرد. راهبرد انتظار یک راهبرد بد برای ایران است». رابعا نکته مهم این است دموکراتها که با اعمال تحریمها از سوی ترامپ مخالفت میکنند نه بخاطر چشم و ابروی ایران و یا این جناح و آن جناح است بلکه بهدلیل این است که معتقدند اولا تحریمها از سوی آنها باید اعمال شود و اگر نتیجهای در برداشته باشد به اسم آنها ثبت شود، کما اینکه بیشترین و شدیدترین تحریمها علیه ایران و از 34 مورد 23 مورد از سوی دموکراتها علیه ملت ایران اعمال و اجرایی شده است. ثانیا دموکراتها معتقدند اعمال تحریمها به این شکل موجب تقویت اتحاد و انسجام ملت ایران و کاهش فضای مانور جناحهای سیاسی روی اختلافها و دعواهای حزبی خواهد شد و از این جهت راه نفوذ و بهرهبرداری آمریکا برای رسیدن به اهدافش در بستر اختلافات را خواهد بست. دموکراتها معتقدند باید علاوه بر چماق، هویج را هم نشان داد، اما هیچگاه هویج را نباید داد بلکه هنگامی که ایرانیها احساس کردند هویج را میتوانند دریافت کنند، چماق را فرود آورد!. پاتریک کلاوسون مدیر «ابتکار امنیت ایران» در «مؤسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک» در اندیشکده بنیاد هریتیج اذعان میکند «جناحها در ایران وقت و انرژی خود را بیشتر صرف انتقاد از یکدیگر کردهاند اما تحریمها میتواند این روند را متوقف کند. چالشهایی که ما برای مؤثر کردن سیاستهای تحریمی خود و مجبور کردن ایران برای تغییر رفتارش، با آن روبهرو هستیم شناخت فضای سیاسی دشوار داخل ایران است؛ در ایران جناحهای سیاسیای وجود دارد که خود را به حفظ نظام جمهوری اسلامی متعهد می دانند که باید روی اختلافهای آنها دست گذاشت».
3- در زیر پوست انتخابات میان دورهای آمریکا، نتیجه هر چه بود، علاوه بر شکافهای اجتماعی مثل فقر و فساد و سیاستهای نژادپرستانه، شکافها و اختلافهای بین حزبی و درون حزبی نیز، هم عمیقتر و هم آشکارتر شد. در این انتخابات از یک سو شاهد به اوج رسیدن تنشهای سیاسی و شکافها بین دموکراتها و جمهوریخواهان و از سوی دیگر اختلافهای درون حزبی هم بین جمهوریخواهان و هم بین دموکراتها بودیم. این نشان میدهد تا انتخابات آینده ریاستجمهوری اوضاع سیاسی داخلی آمریکا بحرانیتر از گذشته خواهد شد. اگر در این مجال از اختلافهای جمهوری خواهان و دموکراتها و اختلافهای درون حزبی جمهوریخواهان بهعلت عملکرد ترامپ فاکتور بگیریم، آنچه مهم است اینکه دموکراتها با تشدید و آشکار شدن اختلافهای درون حزبیشان، نمیدانند و نتوانستهاند در مقابل رئیسجمهور تاجر مسلک و ماهر در لفاظی رویکردی واحد اتخاذ کنند.این سردرگمی در شاخه لیبرال و ترقیخواه حزب نوعی احساس سرخوردگی ایجاد کرده و آنها در برابر این
خط مشی نهادهای رهبری حزب خواستار گفتمانی انتقادیتر هستند. از سوی دیگر دموکراتها که اکثریت شکننده مجلس نمایندگان را بهدست آوردند در برابر چالش استیضاح و مهار ترامپ هم سردرگم، هم بیمناک و هم ناتوان هستند. لذا دموکراتها از اهرم قدرتمندی در برابر سیاستهای ترامپ برخوردار نیستند و همانگونه که در سال 2006 علیرغم بهدست گرفتن اکثریت هم مجلس نمایندگان و هم سنا، نتوانستند بوش را مجبور و ملزم به خروج از عراق کنند، اکنون نیز با چالش ناتوانی مهار ترامپ روبهرو هستند. برهمین اساس سی ان ان تاکید میکند «نتیجه انتخابات کنگره شاید بتواند به معنای کلید خوردن طرح استیضاح ترامپ در مجلس نمایندگان باشد اما در سنا متوقف میشود و از این جهت واشنگتن در مخمصهای سیاسی گرفتار خواهد شد». براین اساس همانگونه که در گذشته بهعلت اختلافات داخلی شاهد تعطیلی دولت آمریکا بودیم، در آینده نیز با ترکیب فعلی مجلس نمایندگان و سنا، آنچه که مورد نظر دموکراتها باشد پس از تصویب در مجلس نمایندگان با سد سنا مواجه خواهد شد و آنچه مدنظر جمهوریخواهان باشد هیچگاه از سد مجلس نمایندگان نمیتواند بگذرد. لذا تعطیلی دوباره دولت آمریکا از هم اکنون قابل پیشبینی است و این موضوع خود تاثیر مهمی بر سیاستها و وجهه خارجی آمریکا خواهد گذاشت و بر روند افول قدرت و تاثیرگذاری این کشور بر معادلات و مسائل بینالمللی و منطقهای خواهد افزود.
دکتر محمدحسین محترم