اعضای شورای شهر تهران در جلسه گذشته خود نام 5 گزینه تصدی شهرداری تهران (رسول کشتپور، عباس آخوندی، پیروز حناچی، غلامرضا انصاری و کامل تقوینژاد) را انتخاب کردند و قرار است این 5 نفر یکشنبه 20 آبان ماه با حضور در صحن شورای شهر تهران برنامههای خود را برای تصدی و تصاحب صندلی شهردار تهران اعلام کنند.
پس از انتشار نام 5 گزینه مطرح شده، انتقادات فراوانی از سوی کارشناسان و چهرههای سیاسی به گزینههای مطرح شده صورت گرفت و در این بین بیشترین انتقادات به عباس آخوندی وزیر مستعفی شده دولت روحانی بیش از سایر نامزدهها بوده و بسیاری معتقدند که حضور وی در شهرداری تهران جنجال جدیدی به راه خواهد انداخت.
چمران: ژنرالهای شکست خورده و بازنشسته، توانی برای اداره شهر تهران ندارند
در همین رابطه مهدی چمران، رئیس سابق شورای شهر تهران نایب رئیس جبهه مردمی و رئیس سابق شورای شهر تهران ، با اشاره به روند انتخاب شهردار تهران گفت: رقابتهای درون جناحی احزاب در شورای شهر، تاثیر منفی در مدیریت شهر تهران داشته است.
وی افزود: با توجه به حواشی که در بحث انتخاب شهردار در شورای شهر وجود دارد، آرزوی ما این است که این بار آخرین مرتبهای باشد که دستور کار شورای شهر به انتخاب شهردار جدید اختصاص پیدا میکند.
وی با اشاره به گزینههای نهایی تصدی شهردای تهران تصریح کرد: ژنرالهای شکست خورده و بازنشسته، توانی برای اداره شهر تهران ندارند؛ به ویژه که برخی از آنها نیز روابطشان را با دولت به هم زدهاند و امکان دارد که به واسطه شهردار شدن دوباره در جلسات هیئت دولت حضور پیدا کرده و این مسئله شهرداری تهران را وارد حواشی تازه کند.
چمران با بیان این که یکی از دغدغههای امروز شهرداری نقد کردن طلبهایش از دولت است، خاطرنشان کرد: پس از روی کار آمدن شورایی تماما اصلاح طلب در تهران، تصور ما این بود که این شورا با توجه به همسو بودن با دولت بتواند در گرفتن طلب شهرداری از دولت توفیق داشته باشد اما در عمل شاهد بودیم که شورای چهارم در این امر موفقتر بود، به طوری که ما حتی برای طلبهای شهرداری به مرحله حسابرسی با دولت نیز رسیده بودیم منتها اتمام دوره شورا اجازه به سرانجام رسیدن این روند را نداد.
نائب رئیس جبهه مردمی نیروهای انقلاب درباره احتمال شهردار شدن عباس آخوندی اظهار داشت: بنده قصد ندارم درباره اشخاص اظهارنظری کنم اما کاملا مشخص و عیان است که شهرداری تهران از نظر اجرایی جایگاه بسیار مهم دارد و با تفکرات فلسفی نمیتوان شهرداری را اداره کرد چرا که کارمندان شهرداری در پایان ماه حقوق خود را طلب میکنند و از آنجا که شهرداری با بودجه دولتی اداره نمیشود به هر حال باید درآمدی برای پرداخت حقوق کارمندان شهرداری وجود داشته باشد.
چمران با بیان اینکه مدیریت شهرداری تهران با وزارت راه و شهرسازی که در این سالها نه تنها برنامهای برای ساخت خانه برای مردم نداشت بلکه در تکمیل خانههای نیمه کارهای که از دولت قبل باقی مانده بود نیز توفیقی نداشت، تفاوت دارد، تصریح کرد: اگر در مدیریت شهری یک روز در جمعآوری زبالهها اهمال شود، آبروی همه ما میرود. بنابراین با تفکراتی که در این سالها در وزارت راه شاهد بودیم نمیشود از پس مدیریت کلان شهر تهران برآمد.
بیان کرد: ژنرالهای شکستخورده و بازنشسته، توانی برای اداره شهر تهران ندارد بویژه که برخی از آنها نیز روابطشان را با دولت به هم زدهاند و امکان دارد که به واسطه شهردار شدن دوباره در جلسات هیئت دولت حضور پیدا کرده و این مسئله شهرداری تهران را وارد حواشی کند.
عباس آخوندی نیز طی روزهای گذشته جلسات مکرری را با برخی از اعضای شورای شهر تهران و برخی چهرهها سیاسی داشته است و تلاش گستردهای را برای قرار گرفتن دو گزینه نهایی تصدی شهرداری تهران داشته است.
این درحالیست که عباس آخوندی در زمان حضورش در دولت نیز نتوانست خدمات مطلوبی را ارائه کند که حضور وی در این بهره نیز جای تعجب و پرسش دارد.
سرخو: عمده مشکلات شورای شهر بخاطر دخالت "نهادهای اصلاحطلب" است
محسن سرخو عضو شورای مرکزی حزب اسلامی کار و عضو سابق شورای شهر تهران با اشاره به روند انتخاب شهردار جدید تهران گفت: انتظار از اعضای شورای شهر این است که شخصی را به عنوان شهردار انتخاب کنند که دارای توان اجرایی بالا بوده و بتواند پاسخگوی نیازهای شهر تهران باشد.
وی درباره اظهارات اخیر محمدرضا عارف که گفته بود "اگر اعضای شورای شهر در انتخاب شهردار با شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان مشورت میکردند، شاهد مشکلات کنونی در مدیریت شهری نبودیم"، تصریح کرد: تمامی مشکلاتی که تاکنون در شورای شهر تهران وجود داشته و اعضای این شورا نتوانستند نیازهای شهر تهران را برآورده کنند، عمدتا ناشی از دخالتهای شورای سیاست گذاری و برخی دیگر از تشکلها است که روحیه انحصارطلبی از گذشته در این تشکلها حاکم بوده و متاسفانه منجر به این شده که با تمامیت خواهی و انحصار طلبی خودشان اجازه ندهند که اعضای شورای شهر به انتخاب اصلح بپردازند.
عضو سابق شورای شهر ادامه داد: برخی حکمهایی که از سوی این تشکلها صادر میشود مبنی بر این که شخصی که عضو شورای شهر است حق حضور در کاندیدای شهرداری تهران را ندارد، مباحث غلطی است که متاسفانه مدام هم روی آن تاکید میشود.
سرخو تاکید کرد: اگر واقعا قرار است شهر تهران با هدف تامین منافع شهروندان تهرانی اداره شود، در شرایطی که فرد اصلح برای مدیریت شهرداری در میان اعضای شورای شهر باشد نیز لازم است که این فرد برای اداره امور شهر تهران انتخاب شود.
عضو شورای مرکزی حزب اسلامی کار با بیان این که ما بهترین گزینه برای اداره شهرداری تهران را آقای هاشمی میدانیم، گفت: بعضی از جریانها منافعی در بخشهای مختلف شهرداری دارند که این منافع به آنها حکم میکند که مانع از شهرداری آقای هاشمی شوند. هر گزینه دیگری به جز محسن هاشمی برای شهرداری انتخاب شود، نتیجه قابل دفاعی برای شورای شهر پنجم دربر نخواهد داشت و با حذف او از گزینههای تصدی شهرداری تهران، نمیتوان افق خاصی برای آینده مدیریتی شهر تهران متصور بود.
عباس آخوندی یکی از گزینههای تصدی شهرداری تهران طی یادداشتی نوشت: کارکنان اضافه شهرداری تهران باید تعدیل شوند
در بخشی از این یادداشت آمده است: « شورا یکبار دیگر میخواهد اقدام به انتخاب شهردار کند، شایسته است که از خود بپرسد از شهردار چه میخواهد و برای خودش چه نقشی قائل است. من به عنوان وزیر (سابق) راه و شهرسازی خواستههای مشخصی دارم.
اول میخواهم شهردار، تهران را تهران کند. البته این کار سخت و درازمدت است و در پارهای از موارد هم بازگشت به اصالت تهران غیر ممکن. لیکن، با این وجود کارهای زیادی میتوان انجام داد. خیلی مهم است که شهردار یک تصویری از هویت شهر تهران داشته باشد. شهر را بفهمد. حسی هم از روح شهر داشته باشد. برنامه بازآفرینی شهر تهران را در مفهوم کامل خود در دستور کار خود قرار دهد. در کنار محیط فرهنگی و اجتماعی شهر تهران قاعدتا شهردار باید توجهی هم به محیط طبیعی تهران داشته باشد. این شهر یک باغشهر بوده که بخش وسیعی از باغهای آن ویران شدهاست. فضاهای باغی باقیمانده و یا پادگانهای درون شهر تنها نفسکشهای تهران هستند. به جای هزینه میلیارد دلاری ساخت پل صدر میشد، تمام باغهای پیرامونی کن، بجز فضای سکونتگاهی آنان و یا بخش وسیعی از پادگانها خریداری و تبدیل به پارکهای عمومی میشد. تا این فضاها هم از مخاطره بورسبازان زمین خارج و هم حق مردم و مالکان به آنها داده میشد. پیشنهاد من ملیکردن باغهای باقیمانده و پادگانهای تهران با حفظ حقوق مالکان آنهاست. البته دولت باید در این ارتباط به کمک شهرداری بیاید.
دوم اینکه شهر حتما نیاز به عمران و آبادانی دارد لیکن، شهر کارگاه نیست. شهر یک سازمان اجتماعی است. بنابراین، شهردار باید حق مردم به شهر را تامین کند. اولین حق شهروندان، حاکمیت قانون، انضباط شهری و دسترسی آزاد به اطلاعات است. شهردار قانون فروش اگر از هر پنجهاش هنر ببارد بهکار شهر نمیآید. فساد در زیر چتر اتخاذ تصمیم سریع و انقلابی، بنام خدمت به مردم و بیاعتنایی به قانون نهفتهاست. شهردار تهران باید برنامه روشنی برای مبارزه با فساد و ایجاد شفافیت اطلاعاتی داشته باشد.
سوم خواسته من از شهردار این است که به شهروندان، سلامتشان، کیفیت زندگیشان و حقوقشان بیش از ساختمانها اهمیت دهد. شهروندان باید دیده شوند و حرفشان شنیده شود. این یک شعار نیست، شهرداری که این کار را بخواهد انجام دهد باید ایجاد فضاهای عمومی برای زندگی جمعی مردم و جوانان را در اولویت قرار دهد. زنان، مردان، جوانان، دختران و پسران نهایتا جایی برای زندگی اجتماعی و تجربهی اجتماعی، اعم از فرهنگی، هنری، شادی، بازی، خرید، تفریح، سینما، نماز، عزاداری، گفتوگو و... میخواهند.
این تصور که همه چیز را میتوان در مراکز تجاری مجلل یا بنجل خلاصه کرد بدترین تصور است. نهایتا از این مراکز شادمانی و حس رضایت بر نمیآید. بلکه برعکس پرسه و بیهدفی حاصل آن است. شهر نیازمند فضاهای عمومیاست که مردم به آنها حس تعلق داشته باشند و با آنها خود را معرفی کنند. جایی که در آنها خانوادهها به ویژه زنان و دختران احساس ایمنی کنند.
چهارم شهردار باید باور داشته باشد که شهرداری نهاد حکمروایی شهری است و نه ابزار اعمال اراده سوداگران. به نظر میرسد در یکی دو دهه گذشته این سوداگران بودند که شهر را برنامهریزی و مدیریت میکنند. شهرداران در عمل مجری خواستههای سوداگرانه و زودگذر آنان بودند و این شد تهران که دیگر تهران نیست.
پنجم آنکه شهری که در آن نمیشود نفس کشید بجای اجرای پلهای متعدد در آن باید به فکر توسعهی حملونقل عمومی ریلپایه بود. حال این میتواند توسعه مترو باشد یا ریل سبک مانند تراموا. قاعدتا در بخش حمل و نقل خودرو محور نیز حملونقل اتوبوسهای عمومی باید اولویت داشتهباشد.
ششم شهری که هر روز بیش از پانصد هزار خودرو وارد آن میشود و از آن خارج میگردد نیازمند مدیریت یکپارچه مرکز-حومه از جمله حملونقل یکپارچه درونشهری و حومهای است. در چنین شهری زندگی حومهنشینان مستقل از مرکز نیست. شهردار تهران باید فهم روشنی از مجموعهی شهری تهران؛ یعنی نحوهی زندگی حدود نه میلیون ساکن تهران و 4/5 میلیون ساکن پیرامونِ آن و تاثیر و تاثر این سکونتگاهها بر یکدیگر داشته باشد. شهر طبقاتی موجود تهران که دقیقا به محلههای فقیرنشین و غنی نشین تقسیم شده، محصول بیتوجهی به همین مطلب است. شهردار و شورای شهر تهران باید نگران بیعدالتی شهری که در تهران موج میزند باشند.
هفتم توسعه در این شهر باید مبتنی بر توسعهی حملونقل عمومی با تاکید بر ریل (TOD) باشد. به عبارت دیگر توسعه شهر باید ریلپایه باشد تا در آن هوای پاک، سلامت، ارزانی، ایمنی و شادی و رضایتمندی عمومی قابل استحصال باشد.
هشتم آنکه امکان انتقال مراکز لجستیکی، انبارها و خدماتی از این دست به بیرون شهر وجود دارد. با این اقدام هم میتوان ورود ترابری سنگین به شهر را کاهش داد و هم با استفاده از اراضی که از این رهگذر آزاد میشوند سطوح خدماتی شهر را که تهران از فقر آن در رنج است تامین کرد.
نهم نهایتا هزینه شهر از جیب مردم پرداخت میشود. شهردار باید شهر را اقتصادی اداره کند. از یک طرف باید هزینه شهرداری را تا حد ممکن کاهش دهد و از طرف دیگر هر که بامش بیش برفش بیشتر. گفته میشود که تعداد کارکنان شهرداری چندین برابر سازمان مصوب آن میباشد. قاعدتا باید چارهای برای این موضوع داشت. در همین ارتباط، شهردار وظیفه ارتقای دانش بدنه مدیریتی شهرداری و ظرفیتسازی در حوزهی منابع انسانی برای پذیرش ماموریتها توسط نسل جوان است.
دهم آنکه شهر تهران در برابر سوانح به ویژه زلزله آسیبپذیر است. بحث داشتن اندیشهای برای مدیریت بحران در کلانشهر تهران غیر قابل فراموشی است.
البته میتوان به این سیاهه افزود. لیکن به هر روی، من به عنوان وزیر سابق راه و شهرسازی از شهردار آینده تهران مشروط بر آنکه این فهم را از شهر داشته باشد و نخواهد شهرفروشی کند و این سیاستها را پیاده کند حمایت خواهم کرد. به امید اینکه شاهد اصلاح مسیر مدیریت شهرداری به جاده اصلی و افتادن بر روی ریل درست باشیم.
طی روزهای گذشته آخوندی جلساتی را خارج از شورا با برخی از اعضای شورای تهران برگزار کرده و از آنها خواسته که حضور وی در شهرداری تهران حمایت کنند در همین رابطه نیز برخی از اعضای شورای شهر تهران با تئجه به حواشی آخوندی و مکدر شدن روابط وی با رئیس جمهور موافق حضور وی در شهرداری تهران نیستند.
حواشی حضور آخوندی در شهرداری تهران به مراتب بیشتر از دو شهردار قبلی تهران(نجفی و افشانی) خواهد بود و تهران را با چالشهای جدید مدیریتی روبرو میکند که انتظار می رود تا قبل از بحرانی شدن شرایط پایتخت تصمیمات مهمی اتخاذ شود.