آیا در بهشت شب و روزی وجود دارد؟

ورود و زندگی در بهشت پروردگار جزء آرزو‌ها و اهداف هر یک از مسلمانان است. اما سوالی که در این بین مطرح می‌شود این است که آیا امکان تکامل در بهشت وجود دارد و یا بهشتیان در یک مقام و رتبه درجا می‌زنند؟

در همین راستا اقدام به جمع آوری مطالبی پیرامون تکامل بهشتیان و همچنین وجود روز و شب در بهشت نموده ایم که پیشنهاد می‌کنیم از آن بهره ببرید.

آیا در بهشت تکاملی هم وجود دارد؟

قطعا در بهشت تکامل وجود دارد و بهشتیان هرگز در جا نمی‌زنند، بلکه در پرتو عنایات الهی و الطاف ربانی، روز به روز به ساحت قدسش نزدیکتر می‌شوند و در مسیر قرب الی الله به پیشروی خود ادامه می‌دهند. مفهوم این سخن آن نیست که در آنجا طاعات و عبادات و اعمالی دارند، چرا که بهشت دار تکلیف نیست، زیرا عناصر اولیه تکلیف در آنجا وجود ندارد، بلکه در پرتو اعمالی که در این جهان انجام داده اند همچنان به سیر تکاملی خویش ادامه می‌دهند.

درست همانند بعضی درختان پرباری که انسان یکبار آن را غرس می‌کند، ولی مرتبا جوانه می‌زند و ریشه می‌دواند و از نقاط دیگر سر برمی آورد و دشت و صحرا را فرا می‌گیرد!. با همانند سفینه‌های فضائی که برای آغاز حرکت و خارج شدن از محیط جاذبه زمین نیاز به نیروی عظیمی دارد، ولی بعد از خروج از این محیط چنانچه به مانعی برخورد نکند بدون احتیاج به نیروی محرک جدید تا ابد به سیر خود ادامه می‌دهد!

در بعضی از آیات قرآن نیز اشاره‌ای به این مساله دیده می‌شود.

در آیه ۶۲ مریم درباره بهشتیان می‌خوانیم: "ولهم رزقهم فی‌ها بکرة وعشیا: هر صبح و شام روزی آن‌ها در بهشت مقرر است". از آیات قبل از این آیه به خوب استفاده می‌شود که این توصیف درباره بهشت آخرت است که از آن تعبیر به «جنات عدن» شده. حال این سوال پیش می‌آید که مطابق آیات دیگر قرآن بهشتیان هرچه بخواهند از مواهب و روزی‌ها در هر ساعت و هر زمان برای آن‌ها مهیا است، این چه موهبتی است که هر صبح شام به آن‌ها اعطا می‌شود؟ مسلما این مواهب جدید و تازه مادی و معنوی است که در این دو وقت به آن‌ها داده می‌شود و طبعا به مقامات بالاتری سوق داده خواهند شد. در این زمینه حدیث پرمعنایی از پیغمبر اکرم (ص) نقل شده که مطلب را روشن می‌سازد، می‌فرماید: «و تاتیهم طرف الهدایا من الله تعالی لمواقیت الصلاه التی کانوا یصلون فی‌ها فی الدنیا، تسلم علیهم الملائکه: هدایای نخبه و جالب از سوی خداوند بزرگ در اوقاتی که در دنیا نماز می‌خواندند به آن‌ها می‌رسد و فرشتگان به آن‌ها سلام و درود می‌فرستد».

آیا در بهشت شب و روزی وجود ندارد؟

سوال دیگری که از تعبیرات آیه برانگیخته می‌شود این است که در بهشت شب و روزی وجود ندارد و به همین دلیل صبح و شامی نیست. این اشکال را نیز می‌توان چنین پاسخ گفت که بهشت گرچه دائما کانون نور و روشنایی است، ولی این نور نوسان دارد که با نوسان و کم و زیاد شدن آن بهشتیان روز و شب را تشخیص می‌دهند، درست مانند مناطق قطبی که شش ماه متوالی روز است، ولی با کم و زیاد شدن نور، روز و شب از هم تشخیص داده می‌شود.

از آنجا که این دو مشکل (مشکل روزی تازه و مشکل صبح و شام) برای بسیاری از مفسران حل نشده توجیهاتی برای این آیه ذکر کرده اند که غالبا مخالف ظاهر آیه است مانند اینکه آیه کنایه از دوام نعمت است، زیرا در میان عرب معمول بوده که اگر کسی غذای صبحگاهان و شامگاهان را داشته او را غنی و بی نیاز می‌دانستند، یا اینکه منظور آن است که نعمت‌های الهی در فواصل زمینی که به مقدار شب و روز این دنیا است پی درپی به آن‌ها می‌رسد.

روشن است همه این‌ها مخالف ظاهر آیه است چه بهتر به اینکه نوعی شب و روز که با تفاوت نور حاصل می‌شود و نوعی روزی تازه که از عنایات جدید الهی سرچشمه می‌گیرد و از پیمودن مسیر تکامل خبر می‌دهد، قائل شویم که منطبق بر ظاهر آیه است و یا لااقل کمتر خلاف ظاهر است.

جالب اینکه در حدیثی از پیغمبر اکرم (ص) می‌خوانیم که فرمود: «و الذی انزل الکتاب علی محمد (ص) ان اهل الجنة لیزدادون جمالا و حسنا کما یزدادون فی الدنیا قباحة و هرما: سوگند به خدایی که قرآن را بر محمد (ص) نازل کرده اهل بهشت (هر قدر زمان بر آن‌ها می‌گذرد) جمال و زیبائیشان بیشتر می‌شود آن گونه که در دنیا (با گذشت زمان) زشتی و پیری آن‌ها افزایش می‌یافت». این حدیث نیز تکامل تدریجی بهشتیان را به خوبی آشکار می‌سازد، گرچه تنها اشاره‌ای به جنبه‌های جسمانی دارد، ولی مسلما به طریق اولی جنبه‌های روحانی را نیز در بر می‌گیرد.

دیدگاه اغلب دانشمندان اسلامی درباره تکامل در بهشت

اندیشمندان اسلامی بر این باورند که بر اساس منابع دینی، بهشت دو گونه است:

یکی بهشت برزخی و دیگری بهشت در قیامت. تکامل در بهشت برزخی ممکن است. اما تکامل در بهشت آخرتی ممکن نیست؛ زیرا عالم قیامت و ورود در بهشت، نهایت سیر تکامل انسان است؛ در نتیجه ورود به بهشت، معنای کامل شدن است، نه برای کامل شدن.

در توضیح این نظریه می‌توان گفت: تکامل و ارتقای درجات در بهشت، مرهون و معلول درجات ایمان و عمل صالح انسان در دنیا است، خداوند می‌فرماید: «وَ لِکُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَ ما رَبُّکَ بِغافِلٍ عَمَّا یعْمَلُون؛ هر کس از بندگان به عملی که کرده رتبه خواهد یافت».

بنابراین، طبق فرمایش امام علی علیه‌السلام که می‌فرماید: «اَلیوم عملٌ و لا حساب و غداً حساب و لا عمل؛ امروز (تا زمانی که در دنیا هستید) روز عمل و تلاش است نه روز حساب‌رسی به اعمال و فردای قیامت روز حساب‌رسی است نه روز عمل».

لذا، اگر در آخرت، پرونده اعمال و کار‌های نیک بسته می‌شود و تکامل هم معلول عمل صالح است، در نتیجه در بهشت، تکاملی نیست، مگر آن‌چه در این دنیا فراهم نموده باشیم؛ بنابراین در آخرت، تکامل-یعنی ارتقا از درجه به درجه دیگر بهشت، بدون این‌که قبلاً در دنیا مقدمات و شرایط آن‌را فراهم کنیم- وجود ندارد.

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «لا ینْفَعُ نَفْسًا إیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فی إیمانِها خَیرًا قُلِ انْتَظِرُوا إِنّا مُنْتَظِرُونَ؛ اگر کسی که قبلا ایمان نیاورده یا خیری در ایمان آوردن خود به دست نیاورده، ایمان آوردنش سود نمی‌بخشد. بگو منتظر باشید که ما (هم) منتظریم».

دیدگاه دیگران درباره تکامل در بهشت

در مقابل دیدگاه مذکور، دیدگاه دیگری مطرح است که قائل به تکامل در قیامت است، این عده در توضیح نظریه خود می‌گویند: پس از ورود روح به عالم اوّل از عوالم قیامت و پیوند آن با بدن، منازل، مواقف و سرفصل‌هایی در پیش روی انسان قرار می‌گیرد که هر یک به جای خود، یک رویداد بزرگ تکاملی در بازگشت انسان به سوی خداوند است؛ چرا که با هر انتقالی، انسان به صورت اصلی خود، نزدیک‌تر شده و به کمالات از دست رفته خود هنگام سیر نزولی، نایل می‌گردد و به تدریج سعه وجودی خود را یافته و متناسب عالم قرب می‌شود. علاوه بر آن‌که بعد از ورود به آن، به مقتضای نظام خاص حاکم بر آن، حرکت و تکامل داشته و در هر عالمی پس از ورود به آن، کمالات جدیدی را کسب می‌کند.

تکامل در قرآن و آیات

این گروه بر این باورند که آیات و روایاتی نیز گویای حرکت و تکامل در حشر و عوالم پس از آن است. به چند نمونه از این آیات اشاره می‌کنیم:

«کسانی که عهد و پیمان خدا و سوگند‌های خود را به بهای ناچیزی می‌فروشند، آنان را در آخرت (از سعادت‌های اخروی) بهره‌ای نیست؛ و خدای (متعال) روز قیامت با آنان سخن نمی‌گوید و به (نظر رحمت به) ایشان نمی‌نگرد و (آن‌ها را) پاکشان نمی‌گرداند و عذابی دردناک خواهند داشت».

این عده می‌گویند:جمله «و پاکشان نمی‌گرداند» در این آیه، مفهوم خاصی دارد. این جمله نشانگر این حقیقت است که انسان‌هایی که در صراط مستقیم عبودیت بوده و مورد نظر حق می‌باشند؛ در حشر و در مواقف و عوالم آن، مشمول تزکیه حضرت حق بوده، خداوند آنان را از ناپاکی‌ها پاک می‌سازد و آن‌ها را - از آن‌چه که روی چهره اصلی انسان قرار گرفته و از بسیاری از حقایق محجوبشان کرده -تزکیه و تطهیر می‌کند.

امّا این تزکیه الهی شامل آن دسته از انسان‌ها که در صراط عبودیت قرار نگرفته و با خداوند به مخالفت برخاسته‌اند، نخواهد شد.

مراد از تزکیه چیست؟

باید توجه داشت که تزکیه خدای متعال، همان تکمیل و تکامل ساختن روح آدمی است؛ زیرا انسان در زندگی دنیایی، در ظاهر امر، دارای یک سلسله عقاید بوده که بر اساس آن عقاید روش و سلوک عملی خاصی دارد. امّا در باطن امر، روح آدمی در نتیجه همین عقاید و اعمال، حرکت مخصوصی دارد که آن حرکت اگر در سلوک عبودیت و صراط مستقیم باشد، روح را از آن‌چه باید پاک کرده، به تدریج پاک می‌گرداند و در مدارج کمال پیش می‌برد.

این حرکت باطنی همان تزکیه الهی است که در روح آدمی، تحت سلوک ظاهری دینی انجام می‌گیرد. این تطهیر، روح را از حجاب‌ها، تعلق‌ها و رنگ‌ها و هرچه بر روح در هنگام جدایی از موطن اصیلی‌اش، عارض گشته، نجات می‌دهد و آزاد می‌گرداند، در حقیقت، یک حرکت تکاملی برای روح است.

حرکت روح هم جز با تزکیه نیست، چه این تزکیه در زندگی دنیایی تحت سلوک دینی انجام گیرد و چه در قیامت به مقتضای احکام خاص همان عالم و عوالم آن.

«حقیقت این است خداوند کسانی را که ایمان آورده و کار‌های شایسته کرده‌اند، در باغ‌ها و (بهشت‌هایی) که از زیر (درختان) آن نهر‌ها روان است، درآورده و (داخل می‌گرداند). در آن‌جا با دست‌بند‌هایی از طلا و مروارید آراسته می‌شوند و لباسشان در آن‌جا از حریر (پرنیان) است. (پس از قرار گفتن در چنین وضعیتی) هدایت می‌شوند به گفتار پاک و (پاکیزه) و به سوی راه خدای ستوده (حمید) هدایت می‌گردند».

این عده می‌گویند: این آیه هم اشاره دارد که پس از قرار گرفتن در بهشت، بهشتیان به سخن پاکیزه و به صراط حمید هدایت می‌شوند. پس معلوم می‌شود که تازه در آن‌جا راه به خصوصی شروع می‌گردد و راهی که حرکت در آن نباشد، راه نیست. این آیه می‌گوید:خداوند با اسم «حمید» خود، مؤمنان و مشتاقان را به آن‌جا که باید ببرد، می‌برد. پس حرکت در عوالم حشر وجود و سیر تکاملی در آن‌جا ادامه دارد.

اما آن‌چه بر اساس مبانی حکمی و فلسفی در پاسخ این دیدگاه می‌توان گفت: این است که نفس در قیامت به تجرد کامل خود رسیده است؛ بنابراین تکامل در آن‌جا معنا ندارد؛ آیاتی هم که مطرح شده یا بیان‌گر وسعت وجودی عالم آخرت است، یا به تعبیر فیض کاشانی به معنای رفع موانع است: «آخرت، دار تکامل نیست و حرکت استکمالی در آخرت امکان ندارد، بلکه مبدأ عذاب اگر از عوارض غریبه باشد در جوهر نفس، زائل می‌شود، آن‌هم نه از باب حرکت استکمال».