اسپورت مگزین چاپ بلژیک با استناد به افشاگریهای نناد پتروویچ، مدیر برنامه معروف بسیاری از بازیکنان در لیگ بلژیک، از رفتارهای مشکوک مجتبی بیات در بسیاری از نقل و انتقالات پرده برداشته است.
به نوشته این مجله: «نناد پتروویچ به مدت ده سال در دنیای ایجنتها مشغول به کار و مدیر برنامه بازیکنان معروفی، چون یستروویچ، روسل، پرودوم، فلاینی و ... بوده، ولی حالش از بده بستانها و فسادهای مالی حاکم در لیگ بلژیک به هم خورده و دست از این کار کشیده و امروز بدون هیچ تاسفی و با برهم زدن تابوها صحبت از دنیای کوسهها میکند.»
متن افشاگریهای پتروویچ در مصاحبه با اسپورت مگزین:
«دیگر مثل سابق ایجنتها ملزم به قبولی در امتحان یا ارائه ضمانت نیستند. کافی است ۵۰۰ یورو پرداخت کنید و لایسنس شما آماده است. در نتیجه امروز در بلژیک با ۳۵۰ ایجنت طرف هستید! ولی چند نفر از آنها قادر به ارتزاق هستند؟ اینجا همگی با ایجنتی سر و کار دارند که همه جا هست. موجی بیات. در صورتی که بازار بلژیک بازار عظیمی نیست. بیات تقریبا یگانه ایجنت این بازار است و مسبب ترامپیزه شدن این شغل.
مدام به افتخار خودش توییت ارسال میکند، به داوران توهین میکند، به مربیان توهین میکند. وقتی مربی باشگاه کورتره به بازیکنانش مثل ژرمی پربه بازی نمیدهد مسخرهاش میکند. در هیچ کشوری چنین چیزی نمیبینید. بازیکنها اغلب مجبورند مستقیم یا غیر مستقیم از کانال موجی بیات عبور کنند، چون مدیران باشگاهها این را تحمیل میکنند. بهعنوان مثال برای اینکه ادریس سیلا از وارگم به اندرلخت منتقل شود باید به بیات کمیسیون دهد. مدیر برنامه این بازیکن که مدیر دبروین هم هست باید در این مورد بخصوص کمیسیونش را با بیات تقسیم کند.
مجتبی بیات برای خرید بازیکنی، چون ماکسیم کولن از اندرلخت ابتدا با مدیر برنامه این بازیکن به سختی بر سر حقوق ماهیانهاش چانه میزند. بعد از حصول توافق، مدیر برنامه میگوید حالا باید به باشگاه اندرلخت اطلاع دهیم، ولی در کمال شگفتی بیات پاسخ میدهد: نیازی نیست، چون من از طرف اندرلخت وکالتنامه دارم و درعرض ۳ ثانیه در یک نقش جدید ظاهر میشود! چطور میشود که یک شخصی همزمان هم ایجنت بازیکن باشد و هم وکیل باشگاهی که او را میفروشد؟ بیات از دو طرف کمیسیون میگیرد. چنین کاری در انگلیس جرم است.
یک محوری وجود دارد به نام محور شارلروا-اندرلخت-گاند. در همه ورودی و خروجیها رد پای بیات دیده میشود. قبل از آن باشگاهی مثل گنک هزینههای زیادی به خاطر این نوع روابط پرداخت کرده بود و زمان زیادی گذشت تا دوباره روی پای خودش بایستد. مبالغی در نقل و انتقالات رد و بدل میشود که برای هیچکس قابل فهم نیست. سه تا چهار میلیون یورو برای یک بازیکن ذخیره، چون کنی سایف، زیوتا موریوکا. مثال این محور انتقال داوید پوله، سباستیان دواست و کارا در این سه باشگاه است که با مبالغی گزاف دست به دست شدهاند.
شارلروا در شرایط معمولی نمیتوانست برای هر کدام از بازیکنانی، چون دواست یا دامین مارک و گاند، ۲ میلیون یورو دریافت کند. ۶ ماه بعد همه دیدند که گاند با چه ضرری روبهرو شد. اگر بیات، ایجنت حمیدی حرباوی نبود، این بازیکن هیچ شانسی برای پیوستن به اندرلخت نداشت. حرباوی برای یک باشگاه متوسط بازیکن خوبی است، مثل ژرمی پربه یا یک زمانی سدریک روسل. سون کامپ پسر خوبی است، ولی ۶ میلیون یورو؟
نتیجه این وضعیت این است که باشگاهی، چون اندرلخت ضعیفترین دورهاش را از زمان دن پترسون سپری میکند. هیچکس برای خرید یک خانه، ۳ برابر ارزش آن پول را نمیدهد. امروز اندرلخت کجاست؟ باشگاهی با یک ورزشگاه فرسوده و ۴۰ میلیون یورو بدهی انباشته شده.
ولی با آمدن مارک کوک در راس این باشگاه باید منتظر یک زلزله بود. کوک مدیر قابلی است که کاری به اسم ایجنتها ندارد. آدم باهوشی است که گفته میخواهد با همه کار کند، چون خوب میداند که نیمی از تیم و کادرفنی متعلق به موجی بیات است.»