آیا از نظر اسلام سِحر و جادو واقعیت دارد؟/ دعای خلاصی از سِحر

حضرت رضا(ع) می فرماید: هرگاه تو را سحر کردند، دست خود را تا برابر چهره‌ات بالا بیاور و بگو: «بسم‌الله العظیم، بسم‌الله العظیم، رب العرش العظیم»

جادو

این روزها شاید از برخی دوستان و آشنایان زیاد شنیده‌باشید که کارهایم گره‌خورده است. یکی می‌گوید دست به هر کاری می‌زنم نمی‌شود. دیگری مدت‌هاست که یک کار متناسب با شرایطش را پیدا نمی‌کند. دختر یا پسر جوانی هرچه مورد ازدواج برایش فراهم می‌شود نمی‌شود که نمی‌شود.

اما به‌راستی باید دید که آیا همه‌ی این‌ها در حالت عادی بوده و یا اتفاق و حادثه پنهانی پشت ماجرا قرار دارد؟

برای این‌که کاری در زندگی ما با موفقیت انجام بشود یا نه عوامل بسیاری وجود دارند که شمارش آن‌ها زمان زیادی را می‌طلبد. از ایجاد عوامل برکت‌زا در زندگی گرفته تا انجام آنچه که برکت و رحمت را از زندگی دور می‌کند. برای آشنایی بیشتر با این امور کتاب‌هایی تاکنون تألیف شده‌اند که کمک شایانی را به بالا بردن کیفیت زندگی اسلامی مسلمانان داشته و دارند. کتاب‌هایی مانند مفاتیح‌الحیات، نهج‌الرسول و حلیه‌المتقین که هرکدام معدنی از معارف هستند که کاربرد زیادی را در زندگی امروز انسان دارند، اما در اینجا قرار است به یکی از عوامل جدی گرفتاری انسان‌ها بپردازیم؛ یعنی سِحر و جادو.

این روزها افراد زیادی هستند که تا به این کلمه می‌رسند درجا می‌گویند: خرافات است! پس ابتدا باید ببینیم که شرع مقدس اسلام آیا معتقد به خرافه بودن آن است و یا اصل وجود آن را در عالم قبول دارد؟

اول؛ در قرآن کریم سوره شعرا آیه 41 که پیرامون مواجهه حضرت موسی (ع) با ساحران است، قرآن به وجود جادوگران تصریح می‌کند که برای مقابله با حضرت موسی به دربار فرعون آمده‌اند.

در قرآن کریم سوره شعرا آیه 41 که پیرامون مواجهه حضرت موسی (ع) با ساحران است، قرآن به وجود جادوگران تصریح می‌کند

آنچه که مٌسَلَم است این است که قرآن کتابی عاری از هرگونه خطا و اشتباه است پس اگر از لفظ "ساحر" در این آیه استفاده کرده است یعنی اصل وجود داشتن سِحر و جادو را قبول داشته و به‌تبع آن، کسانی را که با استفاده از آن شیوه به مقابله با حضرت موسی آمده‌اند را ساحر یعنی جادو کننده نامیده است.

دوم؛ از رسول خدا (ص) درباره جادوگر سؤال شد حضرت فرمودند: «وقتی دو مرد عادل بیایند و علیه او (جادوگر) شهادت دهند، خونش مباح است». (1)

این یعنی پیامبر اسلام اصل وجود جادو و سِحر را قبول داشته‌اند پس حکم به مجازات جادوگر داده‌اند و اِلا اگر اصل وجود آن را منکر بودند پس دلیلی هم نداشت که به مجازات برای شخص خاطی حکم کنند.

عده‌ای قائل‌اند از زمان امیرالمؤمنین علی (ع) تمامی جادو و جادوگرها برای همیشه سفره‌شان جمع شده و دیگر اثری از آن‌ها پیدا نیست. اما برای اینکه این مسئله روشن شود به حدیث ذیل توجه کنید:

سوم؛ محمد بن عیسی می‌گوید: «از امام رضا (ع) درباره سِحر سؤال کردم. فرمودند: سِحر واقعیت دارد».(2) اینکه امام رضا (ع) پس از گذشت سالیان زیادی از زمان حیات مبارک حضرت علی (ع) همچنان معتقدند جادو و سحر وجود دارد، باعث می‌شود کسانی که قائل‌اند پس از حضرت علی (ع) دیگر جادویی در کار نیست حرفشان از اعتبار ساقط شود.

این سه دلیل ذکرشده برای اثبات اینکه این مسئله یعنی سحر و جادو هنوز هم وجود داشته و دارد کافی می‌باشد هرچند احادیث بسیارِ دیگری هم هستند که اصل وجود این حرام شرعی را پذیرفته‌اند و در مواردی هم راهکارهایی را برای دفع آن بیان نموده‌اند.

حالا شاید سؤال پیش بیاید که اصلاً چرا باید کسی دیگری را جادو کند؟

اینکه چرا کسی دیگری را جادو می‌کند تا مثلاً در زندگی زناشویی یا مسائل مالی او مشکلی را ایجاد کند می‌تواند عوامل مختلفی را داشته باشد که یکی از مهم‌ترین آن‌ها حسادت است. حسادت آفتی است که روان شخص حسود را وحشیانه می‌جود. حسادت به موفقیت‌های دیگری، می‌تواند موجب آن شود که شخصی با استفاده از این عمل غیرانسانی زندگی دیگران را با مشکل مواجه سازد.

جادو یکی از بزرگ‌ترین گناهان کبیره در دین اسلام است. این گناه پشتوانه رذیلانه‌ای را در عاملانش دارد. جادو به گفته شرع مقدس به شِرک نزدیک است. و بزرگی گناه آن‌قدر زیاد است که همان‌طور که از پیامبر اسلام (ص) نقل کردیم اگر ثابت شود که کسی جادوگر باشد حکم او اعدام است.

پیامبر اسلام (ص) پیرامون حسادت می‌فرمایند: حسد نورزید؛ زیرا حسد ایمان را می‌خورد همان‌گونه که آتش هیزم را می‌خورد.(3) در این‌که کس دیگری را خودش و یا با کمک نفر سومی جادو کند در حرمت آن هیچ شکی وجود ندارد چراکه جادو یکی از بزرگ‌ترین گناهان کبیره در دین اسلام است. این گناه پشتوانه رذیلانه‌ای را در عاملانش دارد. جادو به گفته شرع مقدس به شِرک نزدیک است. (4) و بزرگی گناه آن‌قدر زیاد است که همان‌طور که از پیامبر اسلام (ص) نقل کردیم اگر ثابت شود که کسی جادوگر باشد حکم او اعدام است.

همین‌طور نبی مکرم (ص) می‌فرمایند: «سه نفرند که وارد بهشت نمی‌شوند: شراب‌خوار، جادوگر و قطع‌کننده پیوند خویشاوندی». (5)

با تمامی مطالبی که ذکر شد این بدان معنا نیست که هر گره‌ای که در زندگی‌مان ایجاد شود سریع گمان به جادو شدن خود ببریم. گاهی اوقات اعمال و رفتار ما باعث ایجاد موانع و مشکلاتی در زندگی‌مان می‌شوند. گاهی هم مصلحت خداوند آن است که آن خواسته شخص انجام نشود و یا این‌که فعلاً زمان آن فرانرسیده است.

حالا سؤالی که مطرح می‌شود این است که چه باید کرد؟

در روایات مختلفی از معصومین علیهم‌السلام بعضاً راهکارهایی ارائه‌شده است. ازجمله آن‌که امام رضا (ع) درباره رفع سحر می‌فرمایند: هرگاه تو را سحر کردند، دست خود را تا برابر چهره‌ات بالا بیاور و بگو: «بسم‌الله العظیم، بسم‌الله العظیم، رب العرش العظیم»(6)

هرگاه تو را سحر کردند، دست خود را تا برابر چهره‌ات بالا بیاور و بگو: «بسم‌الله العظیم، بسم‌الله العظیم، رب العرش العظیم»

هم‌چنین برای برطرف کردن آن می‌توان به فردی حاذق و مسلط مراجعه نمود که هدفش صرفاً گرفتن مبلغی بیشتر و بیشتر نباشد و نخواهد به هر بهانه‌ای طلب مُزد کند. این مهم است که او دانش لازم و جامع را داشته باشد تا مبادا کاری کند که گره دیگری بر مشکلات قبلی افزوده شود.

و در نهایت اینکه کسی که جادو می‌کند به‌غیر از حق‌الناسی که بر گردن او می‌آید، خشم خداوند را نیز برمی‌انگیزاند و چنین شخصی دچار عوارض دهشتناک فراوانی خواهد شد که معلوم نیست هیچ‌گاه قابل جبران باشند و شاید او را برای همیشه به نابودی بکشانند.

پی نوشت:

1. تهذیب الاحکام جلد 6 صفحه 283

2.مکارم الاخلاق صفحه 413، نهج الرضا صفحه 244

3.قرب الاسناد صفحه 29 حدیث 94

4.الکافی جلد 7 صفحه 260

5.نهج الرسول صفحه 160

6.بحارالانوار جلد 92 صفحه