این روزها با وجود حال بد کتاب و نشر، باز هم شاهد اتفاقات عجیب در این حوزه هستیم و اگر در خیابانهای میدان انقلاب قدم بزنید دست فروشهای زیادی را میبینید که کتابها را با قیمتهای پایینتر میفروشند؛ آثاری که بدون مجوز و ممنوعه در حال چاپ هستند. موضوعی که جای سوال دارد این است که این کتابها از کجا آمدهاند و کدام انتشارات آنها را به چاپ میرساند؟
کامران شرفشاهی مدیر مسئول انتشارات تجلی مهردرباره این اتفاق گفت: پدیده قاچاق کتاب، چاپ و نشر غیرقانونی آن، یکی از پدیدههایی است که متاسفانه در کشور ما به شکل گستردهای پدیدار شده است و جای تاسف و تعجب دارد که مسئولان در جریان این مسئله هستند و عملا تا به امروز مقابله جدی با این پدیده صورت ندادهاند و ما روز به روز شاهد گسترش بیرویه و بیشرمانه این پدیده هستیم.
وی ادامه داد: برخی از اینها، کتابهایی هستند که توسط ناشران دیگر مجوز گرفته و به چاپ رسیده اند و در شمار کتابهای پرمخاطب و پرفروش قرار گرفتهاند. انتشار این نوع کتابها برای پدیدآورنده و ناشر آن ضرر خواهد داشت؛ به گونهای که برخی ناشران به واسطه اینکه بعضی از این کتابها در تیراژ بسیار بالایی چاپ شده و در بازار کتاب به فروش میرسد از تجدید چاپ کتابها ناتوان هستند و صرف نظر کرده اند.
شرفشاهی افزود: چاپ کتابهای بدون مجوز و ممنوعه کاری بسیار مخرب است و تا هنگامی که جدیت در مبارزه با اینگونه اشخاص وجود نداشته باشد، این پدیده همچنان گسترش مییابد و فضا را برای ادامه کار و حیات ناشران خوب ما تنگ خواهد کرد و این گونه هم شده است؛ بسیاری از ناشران دیگر تمایلی به چاپ کتاب ندارند.
وی با اشاره به نبود نظارت مسئولان در چاپ این گونه کتابها گفت: در بین ناشران و پدیدآورندگان کتاب این مسئله مطرح شده است که شاید مسئولان در این بازار به نوعی ذی نفس هستند و یا سودی از این کار عایدشان میشود که با این پدیده زشت مقابله نمیکنند؛ زیرا که مقابله با این پدیده کار سخت و دشواری نیست و کافی است اراده جدی وجود داشته باشد. ناشران و پدیدآورندگان کتاب هم حاضر به هرگونه همکاری در این زمینه که شایسته جامعه ما نیست، هستند.
شرفشاهی در خصوص مقابله با دست فروشانی که کارشان از دست فروشی گذشته و دفترفروش برای فروش برخی آثار بدون مجوز دارند، تاکید کرد: بدیهی است که اگر با یک پدیده زشت مقابله نشود، این پدیده رشد بسیاری خواهد کرد و در آینده امکان روی آوردن به کارهای نادرست دیگری وجود دارد، زیرا این گونه افراد با سود سرشار مواجه میشوند و میبینند که کسی با آنها کاری نخواهد داشت و این نگرانی هم وجود دارد. معضلی که نهال کوچکی است را به سادگی میتوان ریشه کن کرد تا در آینده به درختی تناور که نتوان به آسانی تکان داد، تبدیل نشود.
اسماعیل امینی شاعر و محقق ادبی در خصوص تجدید چاپ کتابهای بدون مجوز گفت: کتابهایی که به لحاظ قانونی ممنوع هستند، ناشران اجازه چاپ آن را ندارند. این موضوع فقط در مورد کتابهای ممنوعه نیست بلکه در زمینه ترجمه کتاب هم دیده میشود. اشخاصی که اثر ترجمه یک مترجم را به نام خود میزنند یا اشخاصی که شعر یک شاعر را در کتابهای خود چاپ میکنند، به دلیل نبود تبعات سنگین برخی ناشران سودجو این آثار را به چاپ میرسانند. زیرا بازار خوبی برای این ناشران داشته است.
وی ادامه داد: متاسفانه خطای بزرگ صورت گرفته در این زمینه این بود که در دوره ای مجوز به ناشران زیاد داده شد؛ در این میان کسانی هم بودند که صلاحیت فرهنگی، اخلاقی و تخصص نداشتند و ناشران فرهنگی متخصص و علاقهمند به حوزه کتاب هیچ گاه اعمالی که به این حوزه آسیب برساند را انجام ندادند.
امینی در مورد نظارت مسئولان در این خصوص گفت: از نظر من در این زمینه قانون خیلی قوی نیست، یعنی برای ناشران متخلف تبعات سنگینی وجود ندارد. بنابراین هراندازه که مسئولان نظارت و پیگیری کنند، حاصل زیادی نخواهد داشت. از نظر من در لغو مجوز ناشران متخلف باید خیلی صریح و قاطع عمل کرد. باید مجوز ناشری که حتی یک کتاب غیرقانونی و یا سرقتی چاپ میکند، باطل کنند و به او اجازه نشر ندهند.
امینی در خصوص سهمیهها، دلار دولتی برای کاغذ و حمایت از کتاب گفت: در میان ناشران هستند کسانی که کتابهای غلط چاپ میکنند یعنی مولف کتاب را تحویل ناشر میدهد و ناشر بدون انجام ویراستاری آن را به چاپ میرساند. علت کار این است که آن ناشر باید سر سال تعداد عنوانهای کتاب چاپ شده را گزارش دهد که بتواند سهمیه را دریافت کند. از دیدگاه من که نویسنده و علاقهمند به این حوزه هستم تمام سهمیهها و دلار دولتی برای کاغذ، حمایت و خرید کتاب همه اینها باید برداشته شود و نخست کتابهایی که بازار واقعی دارند، چاپ شوند. ناشرانی هم که خلاق هستند و توان درآمدزایی دارند، بمانند و کسانی که به امید جابه جا کردن کاغذ و استفاده نادرست از این راه هستند، از میان برداشته شوند.
وی در خصوص پیگیری و نظارت بر مسائل فرهنگی ادامه داد: این روزها مالکیت صاحب اثر بر آثارش زیاد به رسمیت شناخته نمیشود، زیرا ما شاهد این هستیم که افرادی به آسانی شعر، ترانه، ترجمه و رمان مولف را غصب میکنند و یا کتابی را که ناشری چاپ کرده، ناشر دیگر به راحتی غصب کرده و به نام خودش چاپ میکند. من علت موضوع را این میبینم که در سالهای اخیر مسائل فرهنگی در سایه سیاست قرار گرفته است, زیرا که مسائل سیاسی به سرعت پیگیری میشود، ولی در مسائل فرهنگی این گونه نیست و متخلفان به راحتی کار خود را انجام میدهند. حتی در مسئله زبان و خط فارسی هم به شدت سهل انگاری شده است؛ یعنی هر کسی مجاز است با هر شکلی که میخواهد با خط و زبان فارسی بازی کند و کتاب تالیف کند.
امینی در خصوص صدور مجوز کتابها گفت: من این طور فکر میکنم که مسئله ممیزی کتاب و یا صدور مجوز به جای اینکه در دستگاههای دولتی بررسی شود، بهتر است که از طریق صنف انجام شود و مجمعی از ناشران، مولفان، مترجمان، صاحب نظران این کار را انجام دهند. یعنی اهل همان صنف درمورد مجاز و غیرمجاز بودن آثار تصمیم بگیرند. چنان چه در حوزههای دیگر هم همین گونه است.