طی دو روز گذشته بازار ارز و طلا با روند نزولی چشمگیری مواجه شد. این روند نزولی همراه با هجوم ارزها و سکه های خانگی، کاهش قابل توجه قیمت را رقم زد. هرچند قیمت دلار در بازار آزاد همچنان نرخی به مراتب بالاتر از چند ماه اخیر دارد اما چشم انداز کاهش قیمت در بازار ایجاد شده است و می توان امید داشت که قیمت دلار به نرخ هایی حتی کمتر از 10 هزار تومان هم برسد. برآوردهای کارشناسان از نرخ واقعی دلار نیز نشان می دهد که این نرخ با توجه به تفاوت تورم داخلی و خارجی، قدرت خرید مردم و توان تولید براساس نرخ ارز، قطعا کمتر از 10 هزار تومان است. با این حال درباره روند کاهش قیمت، تداوم آن و آینده قیمت ارز بحث های زیادی وجود دارد اما به اختصار توجه به چند نکته ضروری است.
مسیر آینده دلار ارتباط زیادی به مسیر طی شده آن تاکنون دارد. کارشناسان معتقدند بار اصلی افزایش نرخ ارز در روزها و هفته های اخیر بر دوش هیجانات کاذب روانی و نیز غیبت بانک مرکزی از بازار اسکناس ارز بوده است. با این حال، مداخله جدی بانک مرکزی در بازار، زمینه را برای ایجاد محرک روانی قوی جهت افت قیمت ها ایجاد می کند. به این ترتیب شرط کافی برای ترکیدن کامل حباب نرخ ارز، به فضای روانی به وجود آمده در تحولات اخیر بستگی دارد. به نظر می رسد در صورت بروز عزم جدی و موثر بانک مرکزی برای سامان دهی بازار ارز، پذیرفتن و دخیل کردن بازیگران حقیقی و رسمی این بازار از جمله صرافی ها و به خصوص اطلاع رسانی شفاف برای زدودن شیطنت های قیمت سازی در بازار، روند قیمت ها را از همان راهی که رفته است، به نقطه تعادل حقیقی باز می گرداند. بازار ارز در شرایط فعلی نیاز به یک راهبر قوی دارد. بانک مرکزی باید با بازگرداندن اعتبار و اقتدار خود، با قدرت هر چه تمام تر، صادرکنندگان خصولتی را که نقش کمرنگی در عرضه ارز به بازار داشته اند، به عرضه ارز ترغیب کند و با ابزارهای نظارتی و حتی قضایی، مدیران این شرکت ها را ملزم به تزریق درآمدهای ارزی خود به بازار ارز کند. در چنین شرایطی مجوز ورود ارز صادراتی به بازار، با نرخ هایی بیشتر از سامانه نیما و کمتر از نرخ فعلی بازار (حدود 12 هزار تومان) می تواند، روند نزولی نرخ ها را ادامه دهد.
علاوه بر این بانک مرکزی باید عوامل بنیادین وموثر بر بازار ارز را شناسایی و درخصوص تاثیر آن تدبیر کند. این تدبیر در دو بخش باید صورت گیرد. بخش نخست، درباره نقدینگی موجود در بازار است. بورس در شرایط فعلی، چشم انداز خوبی در جذب سرمایه از خود نشان داده است. ترغیب ورود سهامداران جدید به بورس، تنظیم سازوکارهای جدید و تشویقی برای ورود سرمایه های جدید به بورس و آشنایی توده مردم با سازوکارها و مبانی سرمایه گذاری در این بازار ضروری است. همزمان توجه به رصد نقدینگی موجود و ورود و خروج سرمایه های مخرب در بازارهای سفته بازی و وضع هر چه سریع تر مالیات بر این سفته بازی ها باید در دستور کار قرار گیرد.
بخش دوم، به تدابیر خارجی باز می گردد که بتواند جریان انتقال ارز و روابط اقتصادی خارجی را همزمان با فرارسیدن دور جدید تحریم ها هموار سازد. این روزها خبرهای مثبتی از توافق ایران و اروپا بر سر سازوکار مالی به گوش می رسد. این توافق می تواند بخش قابل توجهی از آسیب های تحریمی را کم کند. همزمان به نظر می رسد تعاملات دیپلماسی اقتصادی در شرق نیز باید بیشتر شود. تدوین مناسباتی که بتواند روابط تجاری ما را با چین و هند به عنوان دو مشتری بزرگ نفتی کشورمان و سایر شرکای منطقه ای از روسیه تا ترکیه و از عراق تا پاکستان و افغانستان ارتقا بخشد، کلیدی است. در این میان باید تمرکز بر تداوم فروش نفت، تداوم روند صادرات سایر کالاها و تسهیل روابط بانکی و به خصوص انتقال ارز باشد. انتقال ارز به داخل کشور در این شرایط به ویژه از مسیر همسایگان شدنی است و با روش های مختلف باید پیگیری شود.
در هر صورت امید مردم به کاهش قیمت ارز زنده شده و شرایط برای قیام همه جانبه علیه غول التهاب ارزی فراهم شده است. اکنون دولت و سایر قوا نیز باید با درک شرایط سخت مردم و با ادبیاتی وحدت آفرین این روند امیدآفرین را تداوم بخشند و از مسیر هولناک ارزی که پیش رو بود، پلی برای موفقیت در مصاف با جنگ اقتصادی دشمن بزنند.
مهدی حسن زاده