طهماسب صلحجو» منتقد تلویزیون و سینما ، درباره سریال «دلدادگان» به کارگردانی منوجهر هادی که این شبها از شبکه سه سیما پخش میشود، گفت: سریال سازی و فیلمسازی تفاوتهای بسیاری با هم دارند، از این جهت که در دیدن سریال مخاطب در کنار زندگی شبانه خود سریال هم تماشا میکند و داستان باید طوری پیش برود که اگر وقفهای در تماشای سریال افتاد تماشاگر احساس نکند چیزی را از دست داده، بنابراین لازم است که سریال با درنگ و تاکید مکرر روی اتفاقها پیش برود و ما این را در دلدادگان میبینیم، طوریکه وقتی سریال شروع میشود ۱۰ قسمت طول میکشد تا وارد ماجراهای اصلی و خط اصلی داستان شویم.
وی ادامه داد: در ابتدای این سریال تا زمانیکه نقطه عطفهای داستانی شکل بگیرد زمان زیادی صرف میشود و نه میشود گفت: این خوب است و نه میتوان گفت: بد. باید دید تماشاگر تا چه میزان با آن ارتباط برقرار میکند. آنچه در این سریال مهم است ماجرا و روابط آدمها است.
این منتقد در ادامه بیان داشت: «دلدادگان» سریالی شخصیت محور است و حوادثی که برای آدمها میافتد به فراخور شخصیتپردازی و کشمکشهایی که با هم دارند جذابیتهایی را ایجاد میکند.
وی با اشاره به ورود سریال به ماجرای انقلاب و جنگ ایران و عراق، گفت: در این دو قسمت که به ماجرای جنگ و بعد از انقلاب رسیدیم به نظر میآید که ورود کاراکترها به روستا و درگیری با عراقیها سطحی و ساده انگارانه بوده و جذابیت دراماتیک ندارد و اتفاقها سرسری و ساده رخ میدهند و فکرمیکنم مخاطب از این اتفاقها استقبال نکند.
صلحجو درباره پرش زمانی و سردرگمی مخاطب بالاخص در فصل گذشته بیان داشت: تصورم این است که بخشهایی که خالی گذاشته و پرسشهایی که ایجاد کرده (نشان دادن تصویر مبهمی از انقلاب، پرش زمانی از میانه جنگ ایران و عراق به بارداری فرزانه و نشان دادن یکباره زندگی مشترک مالک و مرضیه) را باید در آینده به صورت فلاش بک جواب دهد و چگونگی این برش زمانی را توضیح خواهد داد و اگر همین روال تا پایان پیش رود و فلاش بک در کار نباشد باید گفت که خلاصه شده جلو میرود. درباره دیدار مالک و افسانه در زمان حال هم ابهاماتی وجود دارد که چرا این دو همدیگر را نشناختهاند؟! که انشاله در آینده پاسخ داده شود.
این منتقد درباره محاسبه زمانی که قصه در آن روایت میشود و مطابقت آن با سن تمامی بازیگران افزود: زمان حال دهه ۹۰ را نشان میدهد و ماجرای ازدواج و باردار شدن مرضیه و فرزانه به ۴۰ سال پیش برمیگردد، اما فرزندان آنها نهایت ۲۵ سال دارند و از نظر سنی و زمانی این دو با یکدیگر همخوانی ندارد!
وی کیفیت تولید فصل اول «دلدادگان» را از فصل دوم آن بهتر ارزیابی کرد و گفت: با دیدن قسمتهای فصل دو فکر میکنم فصل یک بهتر از فصل دو آن است. منوچهر هادی کارگردان خوبی است و فیلمها و سریالهایی که قبلا از او دیدیم سرشار از ذوق حرفهای بوده است، اما بخش گذشته سریال بسیاری ساده انگارانه پرداخت شده است و حس میشود که اجرای ضعیفی داشته، در حالیکه هادی فیلم سازی با تواناییهای حرفهای است و ساختار و فرم فصل دوم به خصوص در زمان جنگ و ورود به روستا حرفهای نیست.
این منتقد در ادامه درباره بازی بازیگران در فصل اول «دلدادگان» افزود: زمانی بازیگر میتواند جذابیتی در ذهن تماشاگر ایجاد کند که شخصیتها به خوبی پرداخته شده و هویت داشته باشند. اگر شما نقطه ضعفی در بازیها دیدید به شخصیتپردازی برمیگردد.
صلح جو درباره ساختار کلی سریال و جدا بودن دو فصل یک و دو نیز گفت: ساختار جدید و خوبی است. اما اینها فرمهایی در روایت است که بیشتر در سریالها و فیلمهای امریکایی و اروپایی تجربه شده و از این تکنیک استفاده میکنند و تماشاگر را با کات کردن بخشی و ورود به بخش دیگر با خود همراه میکنند. بخش اول سریال در جایی تمام میشود که تماشاگر میخواهد به نتیجه برسد و در فصل دوم به دنبال این نتیجهها است.
وی با اشاره به میزانسن و دکور در فصل دو این سریال نیز بیان داشت: میزانسن و دکور بخشی از فرم هستند و اثر نمایشی باید فرمی جذاب و باورپذیر داشته باشد. مخصوصا برای من که در آن دوره جوان بودم و کمابیش در خاطر دارم، دیدن این تصاویر زیاد آشنا نبوده و باور پذیر نیست.
این منتقد در پایان افزود: در مورد همه سریالهایی که تلویزیون پخش میکند باید بگویم این سریالها برای مخاطب عام ساخته میشود، مردمی که خسته از کار روزانه و در این بحرانها و کشمکشها که روز به روز هم بدتر میشود، وقتی به خانه میآیند نیاز به استراحت و سرگرمی دارند که از فضایی که در طول روز با آن درگیر بوده دور شود. اگر سریالی را مخاطب پسند کرد و دنبال کرد یعنی که این امتیازی است، اما وقتی چیزی را بسازند و سرمایای را هدر دهند که نه تماشاگر و نه غیر تماشاگر با آن ارتباط برقرار نکند، جای تأسف است و باید دید استقبال مردم از این سریال در چه حد است. معیار تلویزیون باید روی پسند مخاطب باشد.