مرد محبوب استقلالی ها در روز های نه چندان دور با هر ضربه اش به توپ شادی و هلهله را به سکو های ورزشگاه منتقل می کرد و با هر استارت در زمین تماشا گران را نیم خیز می کرد اما امروز شاید منزوی ترین بازیکن استقلال محسوب می شود در سکوت کامل سر خود را به نشانه تصدیق برای جدایی فرود می آورد.
گفته می شود این بازیکن به خوبی می داند که در تاکتیک های مرد آلمانی جایی ندارد و به نظر می رسد روز های جدایی او در راه است. جدایی از پیراهنی که سالها به آن عشق ورزید و وقتی یار دیرن خود را هم از دست داد مجبور شد واقعیت را بپذیرد.
روزی برای اینکه اطمینان دارد در ترکیب جایی ندارد باید خود را مصدومیت بزند و روزی دیگر...بهانه ای دیگر و آخر این داستان جدایی است و باید پذیرفت راهی را که بزرگتر ها نیز رفته اند و برای یک قهرمان همیشه این اتفاق تلخ است اما آغاز راهی دیگر برای رسیدن به معشوق است.
دوران بازی کردن که تمام شد آنها که دلداده اند می روندو مربی می شوند و آنها که غرق در غم جدایی می مانند منزوی و فنا می شوند و باید روز ها را دوباره ساخت .
بازیکن با اخلاق و دوست داشتنی بهتر است در اوج بروی جایی که هنوز اجر و قرب داری بروی؛باید پذیرفت که شناسنامه ها دروغ نمی گویند و هیچ چیز نمی تواند با نیروی جوانی مقابله کند حتی خوش اخلاقی و محبوبیت توبازیکن محبوب خودش خوب می داند فقط دنبال راهی برای فرار بدون تنش و حاشیه است و می دانیم که او موفق خواهد شد.