اغلب رسانههای غربی دیروز پس از جنایت گروهک الاحوازیه که منجر به شهادت 25 نفر و مجروحیت 70 نفر شد، حاضر نشدند حتی لفظ اقدام تروریستی را برای جنایت مذکور اطلاق کنند و به عنوان حمله به رژه نیروهای مسلح بسنده کردند.
از سوی دیگر سران دولتهای غربی و وزارت خارجه آنها نیز غالباً در قبال جنایت دیروز اهواز سکوت کردند و از محکومیت آن طفره رفتند و این در حالی است که در پی اقدامات مشابه تروریستی در پایتختهای اروپایی، بلافاصله رئیسجمهور و وزیر خارجه ایران اقدام به محکومیت صریح حرکت تروریستها میکنند.
اما موضوع صرفاً به سکوت دولتهای اروپایی و آمریکا محدود نمیشود بلکه گروهکهای تروریستی معارض با جمهوری اسلامی، غالباً از سوی سرویسهای جاسوسی غربی و صهیونیستی تأسیس، تجهیز و تقویت میشوند و حتی برخی از این گروهکها و سران آنها- نظیر سازمان منافقین، الاحوازیه و برخی گروههای تروریستی کردی- در پایتختهای اروپایی (پاریس، لندن، استکهلم، کپنهاک و...) اقامت دارند.
با عنایت به این واقعیت، عجیب است که برخی محافل داخلی طی یکی دو سال گذشته بر اجرای انتظارات کارگروه FATF و تصویب ملحقات آن در مجلس اصرار داشتهاند. ادعای اصلی FATF مبارزه با تأمینکنندگان تروریستها میباشد و سؤال اصلی این است که غیر از آمریکا، فرانسه، انگلیس و آلسعود، کدام کشور دیگر میتواند تأمین کننده اصلی تروریسم در منطقه باشد؟ و به این ترتیب آیا پذیرش مطالبات مافیای پنهان در پشت نقاب FATF، نوعی خودزنی و توهین به شعور خود نیست؟ گفتنی است سران الاحوازیه در لندن و برخی پایتختهای دیگر اروپایی اقامت دارند.
ترور رذیلانه و کور دیروز در اهواز البته، نکته قابل تأمل دیگری هم دارد و آن اینکه آمریکا و برخی متحدان روسیاهش مدعی تابستانی داغ برای جمهوری اسلامی بودند و از قیام مردم علیه رژیم خبر میدادند اما با سرشکستگی مطلق در پایان موعد ادعایی خود، مجبور شدند «نقاب دموکراتیک» و «مردمی» را از صورت این پروژه عقیم بردارند و علناً از تروریسم کوری رونمایی کنند که 40 سال است علیه ملت ما در جریان است و به جای تضعیف ملت ایران، موجب تقویت اتحاد و اقتدار و دشمنشناسی بیشتر او شده است، چنان که در فرجام سیاه گروهکهایی نظیر منافقین و ریگی و داعش دیدیم.