وی درباره سخنان جهانگیری و روحانی در این زمینه تصریح کرد:
بخشی از اعتماد ناشی از کارایی و بخش دیگر از صداقت حاصل میشود. این دو رکن اساسی اعتماد است. زمانی که من فرد صادق و کارآمدی را مشاهده کنم، به او اعتماد خواهم کرد. بنابراین اگر دولت میخواهد مردم امیدوار باشند، راهی جز برخورد صادقانه با مردم ندارد. مقصود من از دولت کل ارکان حاکمیت است.
درکنار برخورد صادقانه، دولت باید نشان دهد کارایی لازم را دارا بوده و میتواند از موانع و بحرانهای موجود عبور کند. دولتی که نزدیک به دو ماه بدون سخنگو است، دولتی که چند وزارتخانه آن با سرپرست اداره میشود، دولتی که در شرایط حساس کنونی سفیرش در کشور مهمی چون چین مشخص نیست، مردم به چه چیزی باید امیدوار باشند؟ اگر دولت وظایف مرتبط با خود را به درستی انجام دهد، مردم امیدوار خواهند شد. بنابراین اینکه مدام گفته شود مردم باید امید داشته باشند، کافی نیست. دولت اگر کار خود را درست انجام دهد، مردم با درک و بینش واقعی خود به ادامه راه امیدوار خواهند شد.
وی میافزاید: امیدوار کردن مردم با سخنرانی وظیفه دولت نیست. ممکن است این وظیفه در میان امثال من، شما و سایر رسانهها احساس شود، اما واقعیت آن است که عملکرد و نه سخن دولت ریشه این امیدواری است.
متاسفانه ما شاهد اختلافات گسترده در دولت هستیم. در کدام دولت این حجم از اختلافات وجود داشت؟ وزیر بهداشت علیه یک وزیر دیگر صحبت میکند وزیر راه علیه دیگری است. این داستان در اکثر موارد ادامه دارد. آیا این دولت امید دارد که حالا قصد تزریق امید به جامعه را دارد؟ این دولت نیاز به یکسری تغییرات اساسی در درون خود دارد. حداقل انتظار ما از دولت آن است که ابتدا خود را اصلاح کرده و سپس به مردم امید دهد.
مولفه بعدی اثبات کارآمدی دولت است. راه اثبات کارآمدی و کارایی نیز روشن است. سیاستهای متناقض، صدور روزانه بخشنامههای مختلف و عدم پایبندی به قول و قرارهای مطرح شده فقدان مدیر برای کارهای مهم با کارایی و کارآمدی در تضاد است. حداقل کاری که دولت در شرایط فعلی باید انجام دهد آن است که اقتصاد را به یک گروه کارشناس و متخصص واگذار کند.
دولت چگونه به خود حق میدهد روزانه درباره مسائل اقتصادی اظهارنظر کرده و تصمیمات پشت پردهای بگیرد که عوارض آن منجر به وضعیت فعلی اقتصادی شود؟ و در عین حال هیچ کارشناسی این رفتارها را تایید نکند؟ لازمه زنده نگه داشتن امید، صداقت، مبارزه با مشکلاتی مانند فساد و ناکارآمدی و تشکیل یک مجموعه مدیران پرتحرک و مسئولیتپذیر است. متاسفانه دولت کنونی توانایی کار کردن ندارد. این مدیران برای شرایط نرمال و عادی شاید دولت مناسبی باشند اما برای شرایط کنونی مناسب نیستند.