دولت سایه وجود دارد اما کجا؟!

 بارها در همین ستون هشدار دادیم که دولت اگر به انتقادهای دلسوزانه منتقدان توجه نکند و در مقابل، به وعده‌های آن چند کشور بدعهد توجه کند با مشکلات جدی روبرو خواهد شد. نوشتیم، اگر دولت علی‌رغم مشکلات، باز(یا از سر لج یا هر چیز دیگر) بر ادامه این راه اصرار ورزد، به نقطه‌ای خواهد رسید که توان پاسخگویی به مردم را نخواهد داشت و برای فرار از این وضع چاره‌ای جز«حاشیه‌سازی» نخواهد یافت. حتی نوشتیم، با دست فرمانی که حرکت می‌کند، به نقطه‌ای خواهد رسید که، «حاشیه‌سازی» برایش «از نان شب هم واجب‌تر خواهد شد.» تمام این هشدارهای دلسوزانه به صورت مکتوب موجود و قابل جست و جو است. دولت و آن جریانی که مدعی اصلاح‌طلبی است حالا به پایان خط رسیده‌اند، به مردم پاسخگو نیستند و مدام در حال حاشیه‌سازی‌اند.

دولتی که با وعده‌های «اقتصادی» روی کار آمده در «اقتصاد» زمین‌گیر شده است. یا قادر به پاسخگویی نیست یا به سؤال‌های اقتصادی، پاسخ‌های سیاسی می‌دهد! وقتی آقای رئیس‌جمهور می‌گوید: «هیچ‌کس نباید تصور کند که تخریب دولت برای آنها در انتخابات سال آینده یا سال ۱۴۰۰ رأی می‌آورد.»(دیروز در جلسه هیئت دولت) یعنی دولت انتقادها به وضعیت اقتصادی مردم را «سیاسی» می‌داند و تلاش می‌کند انتقادها را تخریب و «انتخاباتی» نشان دهد.

وضعیت بازار سکه، ارز، خودرو، مسکن و...  گویای شکست راهی است که دولت در اقتصاد انتخاب کرده و از ظاهر امر پیداست، قصد تغییر مسیر را هم ندارد اما در عوض آن جریان‌های سیاسی که مرتب به دولت و مردم آدرس غلط می‌دهند، تا دلتان بخواهد در حال حاشیه‌سازی و دوقطبی بازی‌اند...«دولت در سایه» یا «نمی‌گذارند کار کنیم» از آن حاشیه‌های دوقطبی‌سازی است که، برخی از این جریان‌ها، این روزها زیاد آویزان آن می‌شوند.

 پاسخ دولت به این وضع تاکنون چگونه بوده؟ جریان‌های سیاسی که دولت را به چنین روزی کشانده‌اند چه پاسخی می‌دهند؟ ادامه این وضع، دولت را به چه نقطه‌ای خواهد رساند؟ مذاکره مجدد با آمریکا آیا نقطه‌ای بعدی است؟ اصلا آیا دولت سایه واقعا وجود دارد؟

در پاسخ سؤال اول باید گفت، یا گفته شده، بدعهدی را آمریکا کرده، چرا از ما انتقاد می‌کنید! یا اینگه گفته‌اند، این وضع موقتی است و از آن عبور خواهیم کرد، یا هم این طور القاء کرده‌اند که، کسانی در این کشور نمی‌گذارند دولت موفق شود. برخی از این پاسخ‌ها با حاشیه‌سازی همراه بوده است. حالت سوم (نمی‌گذارند) به شدت مورد علاقه همان جریان‌های سیاسی است که، دولت را به این وضع انداخته‌اند! تمام پاسخ‌هایی که این طیف به سؤال اول(چرا اینطور شد؟) داده‌اند در نهایت به «عدم مسئولیت‌پذیری» منتهی و تقصیرها به گردن «دیگری» انداخته شده است. درست مثل 4 سال اول همین دولت که همه تقصیرها به گردن دولت قبل افتاد! همه این پاسخ‌ها و واکنش‌ها سال‌ها پیش پیش‌بینی شده بود، در همین ستون. گفته بودیم، دشمن بدعهد است، زیر تعهداتش می‌زند. تیتر یک زده بودیم که «هسته‌ای می‌رود تحریم‌ها می‌ماند».

حرکت‌های انتحاری که برخی وکیل‌الدوله‌ها در مجلس می‌کنند، مجوزی که به آن سریال قبیح و مروج فساد داده می‌شود، سروصدای عجیبی که به خاطر یک پیشنهاد تکراری برای نرفتن رئیس‌جمهور به نیویورک می‌شود، بازتاب عجیب و غیرعادی که به‌گریه کردن یک رقاصه می‌دهند، طرح‌های غیراقتصادی و نامربوطی که در چنین شرایط اقتصادی از سوی دولت تصویب و از سوی رسانه‌هایشان به‌طور گسترده پوشش داده می‌شود، مقاله‌های شیطانی که علیه کشورهای همسایه و زوار اهل بیت (ع) می‌نویسند و به فتنه خطرناک بصره منتهی می‌کنند، مصاحبه‌های جهت‌داری که از «دولت در سایه» و «دولت با تفنگ و بی‌تفنگ» همه روزه منتشر می‌کنند و...همه، پاسخ‌هایی هستند برای پاسخ ندادن! برای سرگرم کردن مردم، برای غبارآلود کردن فضا جهت دیده نشدن آن افتضاح‌ها، درست مثل کاری که نارنجک دودزا می‌کند! این چگونگی پاسخگویی جریان‌های سیاسی نزدیک به دولت در قبال مطالبات اقتصادی مردم است!

از موضع‌گیری‌های هفته‌های گذشته این جریان‌های واداده آلوده می‌توان پاسخ سؤال سوم را «حدس» زد. نقطه بعدی که این جریان احتمالا قصد دارد دولت را وارد آن کند و یک پیروزی استراتژیک و مهم نصیب ترامپ نماید، می‌تواند ترغیب و تشویق رئیس‌دولت به مذاکره با ترامپ باشد. این خط خبری به وضوح در رسانه‌هایشان دیده می‌شود. هر چه باشد، پیاده نظام‌های آمریکا هستند و ترامپ هم پیش از این گفته، منتظر تماس تلفنی‌شان است!‌ اشتراک نظر عجیبی بین دولت ترامپ و این طیف درباره ایران وجود دارد. هم وقتی پای «سیاه‌نمایی» علیه کشورمان کشیده می‌شود، هم وقتی بحث مذاکره مجدد مطرح می‌گردد! به اظهارات اخیر آن به اصطلاح نماینده مردم در مجلس رجوع کنید. همینطور به کف و سوتی که روزنامه‌های اصلاح‌طلب برای این نطق زدند، نطقی که بی‌شباهت به نطق ضدایرانی وزیر خارجه آمریکا نبود! هر دو، تا می‌توانستند علیه حافظان امنیت مردم حرف زدند و کف و سوت شنیدند. آنجا لابی‌های صهیونیست کف و سوت زدند اینجا....

اما درباره دولت در سایه. ما هم معتقدیم به احتمال زیاد «دولت سایه» وجود دارد. دولتی که باعث می‌شود، دولت مستقر نتواند کار کند. دولتی که دولت بیرون از سایه را به این روز کشانده است. وقتی می‌گویند باید پارلمان در سایه داشته باشیم، چرا دولت در سایه نداشته باشند؟! مگر تئوریسین همین جریان سیاسی از لزوم تشکیل پارلمان در سایه نگفت؟

می‌گویند پزشک برای درمان بیمار ابتدا بیماری را تشخیص می‌دهد و عامل بروز بیماری را رفع می‌کند. به‌طور قطع یکی از عوامل اصلی بیماری اقتصاد ما برخی از همین جریان‌های سیاسی سکولارند که با مشورت‌های غلط یک شبه چیزی بالغ بر 18 میلیارد دلار باارزش را به باد دادند. این رقم که برخی آن را بسیار بالاتر می‌دانند، در شرایطی دود شد و هوا رفت که کشور به شدت به آن نیاز دارد و دشمن دقیقا روی آن متمرکز شده است. دولت محترم بارها اعلام کرده، دشمن در خروج ارز از کشور نقش مستقیم دارد و به دنبال ضربه زدن به کشور از همین راه است. همین دولت در سایه که به بدنه دولت قطعا نفوذ کرده با مشورت‌ها و آدرس‌های غلط راه‌حل سیر کردن عطش دلار و سکه را، ریختن سرمایه‌های کشور به بازار معرفی کرد. جالب اینکه، در ایجاد این عطش کاذب نیز نقش مستقیم را داشت.

 کار به جایی رسید که رهبر معظم انقلاب طی نامه‌ای خطاب به رئیس‌جمهور «ضمن ابراز نگرانی از اخبار منتشر شده درخصوص واگذاری ارز و سکه در ماههای اخیر و ابهاماتی که در افکار عمومی ایجاد کرده است» دستور دادند: «ضمن رسیدگی به موضوع گزارش دقیقی تهیه و به محضر ایشان ارسال شود.»

این نکته مهم را هم تکرار می‌کنیم که پیش از هر چیز، دولت می‌بایست نقشه راهی را هم که همان دولت یا پارلمان در سایه برای اقتصاد کشور طراحی کرده، تغییر دهد در غیراین صورت اگر راه همان راه و نقشه همان نقشه باشد، با تغییر مجری طرح، به همان نقطه‌ای که اکنون در آنیم باز خواهیم گشت. راه‌حل ما این است که دولت بهبود شرایط را با تغییر نقشه راه و پاکسازی برخی حلقه‌های سیاسی که به بدنه دولت نفوذ کرده‌اند، شروع کند. که اگر چنین نکند، همین جریان چه بسا، شرایط را طوری طراحی کنند که رئیس‌جمهور محترم مهرماه کاملا اتفاقی! با ترامپ روبرو شود و...از آن طرف هم، فتیله قیمت‌ها را کمی پایین بکشند تا چنین القاء شود که، مذاکره با ترامپ اوضاع اقتصادی را بهتر می‌کند! همان راهی که پیش از این با اوباما رفتند و به یک مکالمه تلفنی کشاندند و نتیجه آن وضعی شد که اکنون در آنیم.