آقای روحانی، لااقل عذرخواهی می‌کردی!

پس از هفته‌ها پیش‌بینی، پیشنهاد، مخالفت و اظهارنظر درباره طرح «سؤال از رئیس‌جمهور»، سرانجام روز 6 شهریور 97، حسن روحانی در مجلس حاضر شد و پاسخ‌های او نه نمایندگان مجلس را قانع کرد، نه افکار عمومی و نه بدنه اجتماعی حامی او را.
رسانه‌ها می‌گفتند او چه‌ها که نخواهد گفت! نشد! هیچ نگفت و مورد انتقاد شدید قرار گرفت، اما اطرافیان رئیس‌جمهور به‌به و چه‌چه کردند و انتقادات را رد!
گروه‌های سیاسی دوباره به حضور امروز روحانی در مجلس نیز امید بسته بودند؛ اما باز هم نشد! روحانی با مجموعه‌ای از سخنان تکراری و کلیشه‌ای آمده بود؛ عین همانها که هر روز تکرار می‌کند و در گفت‌وگوهای تلویزیونی‌اش گفت! همانها که نزدیکانش به او مشورت داده‌اند و حالا همانها آمده‌اند و می‌گویند روحانی غوغا کرده است! چه غوغایی؟! کجاست تأثیرات این «غوغای مؤثر» در جامعه، جز ناراحتی و گلایه و عصبانیت جامعه از انفعالی محض و خروجی‌ای هیچ؟!
آقای آشنا، یکی از همان مشاوران همیشه در صحنه و بسیار مؤثر در ذهن رئیس‌جمهور که آنقدر مرید چشم و گوش بسته ایشان است که می‌گوید «روحانی باید سال 72 رئیس‌جمهور می‌شد»، امروز نیز چنین افاضات فرموده‌اند «معلوم شد می‌توان توهین نکرد، بگم بگم نکرد، فیلم مخفی نشان نداد، دیگران را متهم نکرد و پاسخ سؤالات را با آرامش و متانت ارائه نمود.»
به نظر می‌آید این قبیل اظهارات از سوی مشاوران رئیس‌جمهور، برای توجیه اشتباه مهلک خود در مشورت‌های اخیرشان به روحانی است. چه فرقیست میان خروجی پراشکال و بی‌فایده نطق احمدی‌نژاد در مجلس، با خروجی نطق امروز روحانی؟ یکی بگم‌بگم کرد و افتضاح خروجی‌اش هیچ تر از هیچ بود و این یکی منفعلانه و برمدار کلیشه، «هیچ» نگفت و خروجی‌اش نیز «هیچ» بود!
چه فرقیست میان احمدی‌نژاد و روحانی که هر دو مشکلات را به عهده نمی‌گیرند؟ یکی گرانی‌ها را دروغ خوانده و مردم را به خرید گوجه فرنگی از میوه‌فروشی محلشان راهنمایی می‌کرد و دیگری، نه تنها منشأ این اتفاقات را عملکرد تیم ضعیف اقتصادی‌اش در سالهای اخیر نمی‌داند، بلکه حتی حاضر نیست یادآوری کند که در تلویزیون و در برابر چشم میلیونها ایرانی گفت: «دلار 4700 تومان کذب است و پایین می‌آید»! و حالا بعد از این همه انتظار، نه حتی عذرخواهی می‌کند و نه مشاورانش به چنین چیزی ایمان دارند! چندان که «واعظی» گفت «روحانی باید بابت چه عذرخواهی کند؟!»