خانه ها و حتی وسایل شخصی شخصیتهای محبوب دنیا از قبیل عرفا، شاعران، نویسندگان و هنرمندان در اغلب جوامع جزء سرمایه های تاریخی، فرهنگی و درآمدی آنها به شمار می رود و تنها در برخی از جوامع که عقب افتادگی را فخر خود می دانند، و یا فرهنگ و عقاید بزرگان آن سرزمین را بر نمی تابند، نسبت به این اماکن بی اعتنایی می شود.
برای مثال یک کشور اروپایی که تاریخ دور آن چیزی برای افتخار ندارد و آمیخته به خرافات و ریختن خون انسانهای بی گناه است، با تکیه به دوران جدید خود که از لحاظ اختراعات، صنایع نوین و حتی هنر جهش چشمگیری داشته، تلاش می کند برای خود هویت سازی کند، و برای این کار بی ارزش ترین چیزها را هم به موزه می آورد تا به آن ارزش کاذب دهد. آدامس الکس فرگوسن از آن دست است.
در مقابل کشور عربستان سعودی که امروز به دستان حاکمانی نالایق افتاده، 10 سال پیش در اقدامی تعجب برانگیز خانه پیامبر اسلام(ص) و حضرت خدیجه(س) را که طی 1400 سال به همان شکل باقی مانده بود، خراب می کند.
حال در کشور ما که دارای تاریخی کهن و فرهنگی غنی است، به قدری این موارد زیاد است که در بعضی موارد، از رسیدگی به این اماکن غفلت شده و در برخی موارد دیگر هم ارزش تاریخی، فرهنگی و اقتصادی آنها نادیده گرفته شده است.
خوشبختانه طی سالهای اخیر اقدامات مناسبی نسبت به ثبت آثار تاریخی و خانه های شخصیتهای بزرگ اجتماعی انجام شده است، اما خانههای برخی شخصیت های اجتماعی معاصر در این بین مظلوم واقع شدهاند.
خانه شهید مطهری، آیت الله طالقانی و نیما یوشیج از جمله خانه هایی هستند که اقدامی برای ثبت و نگهداری آن ها صورت نگرفته و یا بی ثمر بوده است.
وضعیت خانه نیما یوشیج در تهران
در این بین خانه نیما یوشیج وضع بدتری دارد و کسی که در پی غفلت دستگاههای مسئول آن را خریداری کرده، حاضر به فروش آن نیست و برای تخریب این خانه و تبدیل آن به ساختمانی بلند از هیچ تلاشی دریغ نمی کند.
مالک جدید خانه نیما یوشیج پس از آنکه متوجه می شود سازمان میراث فرهنگی به منظور صیانت از این خانه آن را ثبت کرده تا معامله نشود، با مراجعه به دادگاه و با تکیه به قانون مالکیت خصوصی ثبت میراث را باطل می کند.
تصویر زیر حال و روز امروز خانه نیما یوشیج است که نشانی از عزم و اراده مالک برای نگهداری از آن ندارد.
محمد جواد حق شناس رئیس کمیسیون فرهنگی شواری اسلامی شهر تهران در خصوص وضع موجود خانه نیما یوشیج گفت: مالک این خانه اصرار دارد که به هر طریق ممکن این ملک را تخریب و نوسازی کند و چون شهرداری به منظور حفظ آن پروانه ساخت نمی دهد، آن را رها کرده و به این روز انداخته است.
رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران با اظهار تأسف از وضعیت فعلی خانه نیما یوشیج در دزاشیب ادامه داد: با پیشنهاداتی که استاد شفیعی کدکنی برای کمک داده است، رسیدگی به آن جزو اولویتهای کاری فرهنگی شهرداری است.
وی با تأکید بر اینکه سازمان میراث فرهنگی وظیفه ثبت آنجا را برعهده دارد، گفت: شهرداری موظف نشده که به خرید خانه نیما کمک کند، بلکه باید کمک کند تا آن مکان حفظ شود.
حق شناس با بیان اینکه در شرایط فعلی مالک چندان علاقمند به حفظ این مکان نیست و منافع اقتصادی را به منافع عمومی ترجیح میدهد، اظهار کرد: به نظر من باید برای این موارد از سوی میراث فرهنگی و دولت بودجه جداگانه مقرر شود و قطعا شهرداری هم باید کمک کند تا این موارد تملک شوند.
وی افزود: ما باید به این سمت برویم که این املاک را از دست کسانی که صلاحیت اداره مجموعه های این چنینی را ندارند و حضورشان سبب تخریب یک اثر تاریخی میشود، خارج کنیم و آنها را تملک کنیم.
وی با بیان اینکه در گذشته سازمان میراث فرهنگی این ملک را ثبت کرده بود، گفت: در پی شکایت مالک، ثبت آن با حکم مرجع قضایی باطل شد. بنابر این مالک خانه قصد دارد این محل را تخریب کرده و از نو بسازد. قطعا شهرداری و شورا برای این کار همکاری نمیکنند، چون این اثر همچنان ارزشمند است.
عضو شورای شهر تهران با اشاره به نزدیکی خانه نیما یوشیج به خانه جلال آل احمد اظهار کرد: وقتی که ما خانه جلال را حفظ کردیم، حتما این اثر ارزشمند را هم حفظ خواهیم کرد.
وی افزود: وقتی خانه نیما به عنوان اثر ملی ثبت شود، میراث فرهنگی میتواند علیه مالک اعلام جرم کند و بیتوجهی و عدم نگهداری او را از طریق مراجع قضایی پیگیری کند.
حق شناس با اشاره به اینکه در شرایط فعلی ثبت این بنا باطل شده، خاطرنشان کرد: میراث فرهنگی میتواند همچنان موثر باشد ولی این کار نیازمند همکاری مشترک بین گروه های طرفدار بافت تاریخی و شهرداری و میراث فرهنگی است.
وی در ادامه با اشاره به موانع شهرداری تهران برای تملک این بنا اظهار کرد: منابع شهرداری در 5 ماه گذشته به شدت محدود بوده است و حجم عظیمی از بدهیها روی دوش شهرداری است. از طرف دیگر شورا هم اصرار دارد که درآمدهای خلاف قانون بدست نیاید و درآمدها سیر منطقی داشته باشند.
سخن پایانی
بی شک وضعیت مالی نقش مهمی در سرنوشت آثار تاریخی دارد، اما این نکته را هم نباید فراموش کرد که بسیاری از بناهای تاریخی که بعد از هزاران سال به نسل امروز رسیده، وضعیت بسیار بدتری را داشته اند و علیرغم شرایط دشواری که در برخی دوره های تاریخی به کشور ما تحمیل شده بود، از سد جنگها و اشغال کشور توسط بیگانگان عبور کرده اند و امروز در مقابل چشمان ما هستند.
البته در این بین بسیاری از آثار تاریخی و کتابخانه های نفیس کشورمان در دوره ای که ایران در اشغال انگلیسی ها و برخی دیگر از کشورهای تازه به قدرت رسیده اروپایی بود، از کشورمان خارج شد و کسانی در گذشته نسبت به حفظ این آثار کوتاهی کردند، امروز مورد سرزنش و نکوهش نسل فعلی هستند.
بی شک اگر مدیران امروز هم برای حفظ خانه نیما یوشیج چاره ای مناسب پیدا نکنند تا مانع تخریب و حذف آن از تاریخ فرهنگی ای مرز و بوم شوند، بیش از هر چیزی اقدام به تخریب خود در ذهن نسلهای آینده کرده اند و تاریخ هم از آنها به بی کفایتی یاد خواهد کرد.