مسعود رضایی، پژوهشگر تاریخ معاصر، در نشست علمی «کودتای ۲۸ مرداد؛ بررسی نقش آمریکا و انگلیس در از بین بردن انسجام ملّی ایرانیان» که عصر یکشنبه (۲۸ مرداد) در مؤسسه پژوهشی- فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار شد، گفت: آنچه در ابتدا مهم است به آن توجه شود، علت پیروزی نهصت ملّی شدن صنعت نفت است.
وی، اتحاد نیروها را در ماجرای نهضت، مسئلهای تعیین کننده عنوان کرد و اظهار داشت:
سه طیف نیرو در نهصت ملّی شدن نفت حضور داشتند که اگر هرکدام از آنها وجود نداشت، پیروزی حاصل نمیشد.
رضایی ادامه داد: نیروهای مذهبی به رهبری آیتالله کاشانی، نقش بسیار مهمی در نهضت دارند و آیتالله کاشانی با وجاهتی که در بین مردم داشت، دارای قدرت بسیجکنندگی بود. اگر ایشان نبود، حمایت عمومی از نهضت را نداشتیم. زمانی که آیتالله کاشانی وارد ایران میشود، با استقبال تاریخی مردم مواجه میشود. بنابراین ایشان پشتوانه بسیار محکمی برای نهصت بود.
وی، دسته دوم نیروها را به رهبری دکتر مصدق دانست و گفت: دکتر مصدق، از شخصیتهای پرسابقه سیاسی کشور بود که از وجاهت بالایی در بین مردم برخوردار بود و یک لیدر سیاسی محسوب میشد که بخش مهمی از نهصت بر دوش ایشان بود.
رضایی با بیان اینکه بخش سوم نیروها، فدائیان اسلام بودند که از سال ۲۴ فعالیت خود را شروع کردند، خاطرنشان کرد: فدائیان اسلامی در انتخاباتهای مختلف به عنوان ناظر حضور پیدا میکنند و با برخی اقدامات، راه را برای پیروزی نهصت باز میکنند.
پژوهشگر تاریخ معاصر، یک سنت دیرینه را ایجاد اختلاف پس از پیروزی دانست و گفت: اگرچه اختلاف دیدگاه طبیعی است و واضح است که جنس مصدق و کاشانی یکی نیست، اما بالاخره به خاطر پیشبرد اهداف نهضت، با هم همکاری میکردند.
رضایی، ایجاد اختلاف بین رهبران نهضت را زمینه بهرهبردادی دیگران و به شکست کشاندن نهصت دانست و افزود: یک عامل دیگر، توطئه بیگانگان و عامل دیگر، اختلافات داخلی بود.
وی به موضوع نفت و اهمیت آن برای انگلیس اشاره کرد و خاطرنشان کرد: از زمانی که قرارداد «دارسی» بسته میشود، سود هنگفتی نصیب انگلیسیها میشود و به هیچ وجه حاضر به پاسخگویی در باره حسابرسی آن نمیشوند. نفت ایران ثروت بادآوردهای بود که مثل خون در رگهای انگلیس، جریان داشت؛ بهویژه در جنگ جهانی اوّل.
رضایی افزود: شرکت نفت فقط یک بنگاه اقتصادی نبود بلکه نقش نفوذ تبلیغاتی و سیاسی هم داشت و بعدها معلوم شد چه دخالتهایی در امور ایران از کانال این شرکت اعمال شده است.
وی، نقش آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد را نقش دو دوزه بازی دانست و گفت: آنها یکی به میخ میزدند، یکی به نعل.
رضایی ادامه داد: آمریکا به عنوان یک استعمارگر جوان، میدید که انگلیسیها مشغول تنهاخوری هستند و یکی از عواملی که پای آنها را به کودتا کشاند، همین بود. عامل دیگر این بود که آنها فکر میکردند اگر نهصت ملّی شدن صنعت نفت به سرانجام برسد، الگویی برای سایر کشورها میشود.
پژوهشگر تاریخ معاصر با بیان اینکه آمریکاییها میخواستند انگلیسیها را کنار بزنند و جای خودشان باز شود، تصریح کرد: اینطور نبود که آنها بخواهند به نفع مردم ایران، علیه انگلیس حرکت کنند.
رضایی، ابزارهای انگلیس برای انجام نقشههای خود در ایران را، مورد اشاره قرار داد و گفت: یکی از ابزارهای آنان، خاندانهای قدیمی بود که در ایران داشتند. آنها یک عمر به برخی افراد و رجال سیاسی حقوق میدادند تا در زمان مناسب به نفع سیاستهای آنها عمل کنند.
وی ادامه داد: ابزار دیگر آنان، دربار ایران بود؛ از شخص شاه گرفته تا کسانی که میتوانند تاثیرگذار باشند.
رضایی، حس خاندان پهلوی نسبت به انگلیس را حسی دوگانه دانست و گفت: آنها از یک طرف از انگلیسیها میترسیدند که مبادا بلایی که بر سر پدرشان رضاخان آورده بود را سر آنها هم بیاورد، و از طرف دیگر، حس وابستگی به آنها را داشتند، چون توسط آنها روی کار آمده بودند. در مجموع آنها به دنبال این بودند که کاری نکنند که آزار انگلیس به آنها برسد و در چارچوبی عمل کنند که انگلیسیها میخواهند.
وی، نقش دستگاههای تبلیعاتی انگلیس در داخل ایران، از جمله BBC را در کودتا، مهم ارزیابی کرد و گفت: بخش فارسی BBC به توصیه سفیر وقت انگلیس که از فصای داخلی ایران آگاه بود دایر شد.
پژوهشگر تاریخ معاصر ادامه داد: نیروی دیگری که در این زمان فعّال بود، حزب توده است. اگرچه اهداف این حزب، در راستای منافع شوروی و کمونیسم تعریف شده است، اما دقیقاً در زمین آمریکا و انگلیس بازی میکند و هر کاری میکند در راستای منافع و پیشبرد اهداف آنهاست.
رضایی با بیان اینکه نفود آمریکا و انگلیس در حزب توده مهم است و باید مورد بررسی قرار بگیرد، اظهار داشت: یا باید بگوییم آنها هیجانزده بودهاند و درکی از مسائل نداشتهاند یا اینکه بگوییم مستقیماً در راستای منافع آمریکاییها حرکت کردهاند.
وی خاطرشان کرد: اینکه حضرت امام، ابتدای انقلاب از اصطلاح «چپ آمریکایی» استفاده کردند، ناظر به این مسئله است که درست است آنها فکر میکنند که در چارچوب شوروی تعریف شدهاند، ولی حرکات آنها در راستای منافع آمریکاست.
رضایی ادامه داد: انگلیسیها هم که متوجه این موضوع شده بودند، در طرح کودتا، نقش حزب توده را بزرگ نشان میدادند. شبنامههایی به نام حزب توده منتشر میکردند و خود تودهایها هم وارد شدند و تظاهراتی انجام دادند که به ضرر نهضت تمام شد.
وی، به یک روش همیشگی آمریکا و انگلیسیها در پیشبرد اهداف خود اشاره کرد و ضمن اینکه عنوان آن را «بازی مذاکرات» گذاشت، اظهار داشت: در ماجرای کودتا نیز آنها از حوالی تیرماه سال ۳۰ این روش را کلید زدند و یک سلسله مذاکرات را با دولت ایران در دستور قرار دادند.
رضایی ادامه داد: آنها اگرچه در تمام مذاکرات، میگویند ملّی شدن نفت را پذیرفتهایم، امّا اگر ریز شویم میبینیم رفتار آنها در راستای زمین زدن نهصت بوده است.
وی افزود: بعد از اینکه دیدند با مذاکره، نمیتوانند به وضعیت سابق برگردند و مصدق زیر بار پیشنهادات نمیرود و کاشانی هم از مصدق حمایت میکند، طرح کودتا را در پیش گرفتند. سپس نقش هر کشور در کودتا را مشخص میکنند و سهم هر کدام را پس از پیروزی کودتا، تعیین میکنند. تبلیغات گستردهای را هم در دستور کار قرار میدهند و یک عملیات روانی گسترده را برای اثرگذاری بر شخصیتها و مردم در دستور کار قرار میدهند و در نهایت، عملیات اجرایی کودتا را طراحی میکنند.