امید‌هایی که با اردوغان رنگ باخت

نیویورک‌تایمز در تحلیلی نوشته است: ترکیه به عنوان یک متحد ناتو پلی قدرتمند میان خاورمیانه شکننده و اروپا است. اردوغان همزمان با تلاش برای عضویت کشورش در اتحادیه اروپا خود را به عنوان یک رهبر مسلمان مدرن و میانه‌رو برای دوران بعد از ۱۱ سپتامبر معرفی کرد. او این تلقی را ایجاد کرد که ترکیه به یک جامعه لیبرال تبدیل می‌شود که با تحمل و صبوری و قانون مداری اداره می‌شود.

اما همه این مسایل پیش از این بود که اردوغان به سمت دستیابی به یک قدرت مطلق حرکت کند و سرکوب‌های ظالمانه خود را علیه مخالفان به خصوص بعد از کودتای نافرجام ۲۰۱۶ آغاز کند و کشور را به سمت یک بحران اقتصادی سوق بدهد. بدین شکل هر آنچه درباره اینکه اردوغان یک نیروی آزادیخواه است، به طور کامل پایان یافت.

برای غرب، اردوغان از یک امید برای اثبات همزیستی اسلام و دموکراسی، به حاکمی خودکامه تبدیل شده که رویکرد پوپولیستی، گزافه‌گویی‌ها و تحقیرهایش فاجعه می‌آفریند.

کارشناسان مذهبی بر این باورند دیدگاه‌هایی مبنی بر اینکه رهبر ترکیه نماینده روند لیبرالیسم است، خیالی و فانتزی است. اردوغان ۱۱ سال به عنوان نخست وزیر پیش از دستیابی به ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۴ رویکرد سیاسی خود را به عنوان یک اسلام‌گرا در به چالش کشاندن رویکرد سکولاریسم به کار گرفت. اصلاحات دموکراتیک وی در سال‌های اولیه و ادعای کنترل غیرنظامیان بر ارتش از سوی اتحادیه اروپا بسیار مورد استقبال قرار گرفت و هم چنین باعث شد که مردم این کشور آزادنه بدون دخالت دولت امور مذهبی خود را انجام دهند.

اردوغان زمانی گفته بود: "برای ما دموکراسی ابزاری برای به پایان رساندن است. "

تاریخ پر از مثال‌هایی از تلاش کشور‌های غربی به خصوص آمریکا بر تحمیل ارزش‌ها و آرزو‌های خود با اهداف تعیین شده بر رهبران خارجی است. واشنگتن برای جلوگیری از غرق شدن چین در کنترل کمونیست‌ها، از یک ناسیونالیست چینی حمایت کرد؛ در حالیکه او ظالمانه مخالفان را از میان برمی‌داشت، واشنگتن وی را به عنوان قهرمانی شجاع معرفی می‌کرد. در ویتنام، افغانستان و جا‌های دیگر نیز آمریکا همواره در این سمت حرکت کرده است.

اتحادیه اروپا در داخل ترکیه، به دنبال ایجاد یک انگیزه قدرتمند برای ارتقای جامعه بود، بر همین اساس اعلام کرد که ضرورت دسترسی به بازار بزرگ اروپا، دموکراتیک شدن است، ترکیه برای به دست آوردن نظر اتحادیه اروپا دادگاه‌های امنیتی کشور را حذف کرده، حقوق بشر را گسترش داده و مجازات اعدام را لغو کرد.

مراد یالچین‌تاش که در سال ۲۰۰۵ رئیس وقت اتاق بازرگانی استانبول بود، می‌گوید: این روند یک روند تغییر نگاه به زندگی در جامعه ترکیه است. این مکانیزم ما را با دنیای مدرن مرتبط خواهد کرد. اگر حتی این روند واقعی بود، بازهم اکنون به نظر می‌رسد که این فرصت از دست رفته است.

با این حال اروپا همواره در پذیرش یک کشور مسلمان که نزدیک به ۷۰ میلیون نفر جمعیت دارد احساس راحتی نمی‌کند. اظهارات ضد اسلامی از سوی برخی کشور‌های عضو اتحادیه اروپا این موضوع را ثابت می‌کند. در حالی که کشور‌هایی مانند بلغارستان و رومانی با وجود رسوایی‌های مالی توانستند به اتحادیه اروپا بپیوندند ترکیه همچنان در این مسیر باقی مانده است.

در سال‌های اخیر در عین حال که اردوغان مسیر اصلاحات را مسدود کرد، همکاری با متحدانی از جمله روسیه و رهبر قدرتمندش ولادیمیر پوتین را آغاز کرد، خبرنگاران را به زندان انداخت و اموال مخالفان سیاسی‌اش را ضبط کرد، به سرکوب مخالفان پرداخت و به دنبال دست یافتن به لایه‌های مختلف قدرت در ترکیه برآمد. او به دنبال اداره اقتصاد به صورت یک شبکه ارباب منشانه است، اعتبار‌هایی را به شرکت‌های دوستان و آشنایان اختصاص می‌دهد و اقتصاد ترکیه شاهد افزایش بدهی‌ها است، بدهی‌های دلاری آن هم در حالی که لیر ترکیه به شدت در حال سقوط است، شرایطی که شرکت‌های خصوصی ترکیه را با نگرانی روبرو کرده است.

یکی از اعضای مطالعات اقتصاد بین‌الملل در واشنگتن می‌گوید، اردوغان از پول‌ها برای اهداف سیاسی خود استفاده کرده است.

در حالی که اقتصاد ترکیه با پول‌های خارجی در حال تغذیه است، اردوغان سرنوشت ترکیه را به سرمایه‌گذارانی واگذار کرده است که آن‌ها با اردوغان طرف نیستند بلکه با بازار جهانی رو به رو هستند. خروج پول از ترکیه باعث شده است که ارزش پول این کشور بسیار کاهش یابد. همین مساله باعث افزایش واردات شده و ترک‌ها را مجبور به پرداخت پول بیشتر برای سوخت و موادغذایی کرده است.

یک کارشناس اقتصادی می‌گوید: این روند کلاسیک پوپولیسم است. در برخی مواقع شما رشد می‌کنید. زمانی که شرایط بد می‌شود حاکمان مقتدرتر و سرکوب‌گرتر می‌شوند.

چالش‌های ترکیه به دلیل مشکلات دیگر بدتر شده است. به خصوص با تصمیم‌هایی که در پایتخت‌های غربی گرفته شده است. در حالی که جنگ در سوریه به سمت فاجعه حرکت می‌کرد میلیون‌ها پناهجو به ترکیه سفر کردند. اروپا جلوی این روند را بسته و از پذیرش پناهجویان خودداری می‌کند و ترکیه را در مدیریت این بحران تنها گذاشته است. اکنون مهاجران با ترک‌ها برای شغل‌های مختلف در این کشور رقابت می‌کنند. همزمان با این بی‌ثباتی اردوغان در‌ها را به سوی هزینه‌های عمومی، تسریع رشد اقتصادی و خطرات بدهی‌ها بازکرده است.

سلوا دمیرآلپ، یک مسئول پیشین بانک فدرال آمریکا در واشنگتن و استاد دانشگاه کچ در استانبول می‌گوید: به طور آشکار تحولات در سوریه بر اقتصاد ترکیه اثر می‌گذارد. افزایش بیکاری بر اردوغان فشار بیشتری وارد می‌کند تا بر برنامه رشد اقتصادی و رویکرد پوپولیستی‌اش تاکید کند.

در عین حال آمریکا از کرد‌های سوری که در داخل سوریه حضور دارد حمایت می‌کند. این در حالی است که در طول سالیان گذشته بار‌ها اردوغان اعلام کرده است که کرد‌های سوری شاخه دیگری از گروه فعال پ. ک. ک. در ترکیه هستند. با شروع جنگ سوریه آتش‌بس شکننده ترکیه با نیرو‌های کردتبار این کشور نیز شکسته شد و درگیری‌های جدید میان نیرو‌های امنیتی و کرد‌ها شکل گرفت. اردوغان بار دیگر رفتار‌ها و سرکوب‌های خود را به خصوص از سال ۲۰۱۶ از سر گرفت.

اکنون جدیدترین دشمن وی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا است که تعرفه‌های واردات آلومینیوم و فولاد از ترکیه را دو برابر کرده است و این اقدام را به عنوان مجازاتی علیه رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه که منکر آزادی کشیش بازداشتی آمریکا است انجام می‌دهد. اردوغان اعلام کرده است که این کشیش به کودتاچیان کمک کرده و واشنگتن این اظهارات را دلیل موجه نمی‌داند. اقدام ترامپ لیر ترکیه را وارد سقوط جدیدی کرده است. البته همین مساله یک بهانه خوبی است که اردوغان اعلام کند که "دشمن"، مسئول مشکلات اقتصادی کشور است.

علی‌رغم ظواهر سیاسی بخش اعظم بحران ترکیه به دلیل مسائل داخلی است. رفتار‌های اقتدارگرایانه اردوغان، اعتماد و اطمینان را در موسسات ترکیه به خصوص در بانک مرکزی این کشور شکسته است.

از ماه ژوئن شرکت‌های خصوصی ترکیه بدهی‌های خارجی‌شان به ۲۲۰ میلیارد دلار رسیده است و این تقریبا یک چهارم اقتصاد کلی این کشور است. تشویق سرمایه گذاران خارجی برای تمدید مهلت پرداخت این بدهی‌ها و جلوگیری از ورشکستگی شرکت‌ها نیازمند این است که بانک مرکزی نرخ سود‌ها را بالا برد، اما اردوغان مخالف آن است و برخلاف علم اقتصاد، او معتقد است که افزایش نرخ بهره باعث ایجاد تورم می‌شود.

عدم تمایل او به افزایش نرخ بهره، نگرانی‌های منطقی را نشان می‌دهد. اما چنین حرکتی رشد را متوقف می‌کند و احتمالا ترکیه را به رکود می‌کشاند. از سوی دیگر در حال حاضر سرمایه گذاران از ترکیه فرار می‌کنند. به نظر می‌رسد این مسیر در مقابل صندوق بین‌المللی پول و در خواست کمک مالی به پایان می‌رسد.

اگر شرایط بدین شکل پیش برود، اردوغان بار دیگر به جای قبلی باز می‌گردد. اما این بار روابطش با اروپا و آمریکا به شکلی که او امیدوار بود، نخواهد بود.