سیدمهدی قریشی تحلیلگر مسائل سیاسی در یادداشتی با عنوان بازی زیگزاگی ترامپ با تورم ایران، به تحلیل سیاستهای اقتصادی رئیس جمهور آمریکا علیه کشورمان پرداخته است.
وی با طرح سوالاتی چون روباه دلال به چه میاندیشد؟ چرا علیرغم بدعهدی و هدفمندی آمریکا، برجام باید انجام میشد؟ آورده است:
ایران اسلامی 4 دهه است مقابل خودکامگی، قدرتطلبی و روحیه استکباری آمریکا ایستاده و سمبلی برای جهانیان شده است به این معنی که میتوان مقابل هژمونی آمریکا ایستاد و هم استقلال، تمامیت ارضی، فرهنگ و اقتصاد پایدار داشت.
آمریکا از همان بدو پیروزی انقلاب اسلامی، تحمل مقاومت ایران در برابر سیاستهایش را نداشته و در حالیکه منافع خود را در منطقه وجهان در خطر میدیده، تمام تلاش خود را کرده است که این مقاومت و این دیواره اراده را با جنگ نیابتی عراق و 8 سال جنگ تحمیلی، تحریک گروهکها و قومیتها، تحریک کشورهای همسایه و منطقه خاورمیانه، حمایت از اپوزیسیون خارجی و داخلی، پروژه نفوذ، فریب و جذب نخبگان (فرار مغزها)، جنگ رسانهای و عملیات روانی (به طوریکه برای شکستن روحیه ملت ایران از ساقط کردن هوایما ایرباس و کشتار مسافران بیگناه هم دریغ نکرده است) و تهدید و ارعاب بشکند.
پس از ناکامیهای فراوان از سال 1385 به بهانه انرژی هستهای با ابزار تحریم، جنگ اقتصادی خود را علیه کشورمان آغاز کردند تا فشارهای اقتصادی ایران را وادار به تسلیم کند.
طبیعی است که تحریمها اثر تورمی بر اقتصاد کشور گذاشته و مشکلاتی در چرخه اقتصادی وسطح رفاه مردم ایجاد کرده است. به طور مثال قیمت دلار از تاریخ شروع تحریمها در قطعنامه 1696 در سال 1385 از مبلغ1000 تومان تا تاریخ لغو تحریمها به واسطه قرار داد برجام به مبلغ3800 تومان افزایش یافت.
اما نکته مهم اینجاست باتدبیر و درایت رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیتالله العظمی خامنهای، تلاش مسئولین و کارگزاران نظام و ایستادگی و مقاومت مردم تحریمها کم اثر شد. در واقع در تاریخ تصویب برجام تورم و فشار اقتصادی به بالاترین حد خود رسیده بود و در تدابیری که نظام اسلامی به کار برده بود امکان نداشت تحریمها بتواند بیش از این به کشور فشار ایجاد کند.
آمریکاییها این را فهمیده بودند که تحریمها کم اثر شده و به خواستههای خود نرسیدند، با تصویب برجام ضمن بتنریزی به تاسیسات هستهای، بازی زیگزاگی خود با اقتصاد ایران را آغاز کردند.
سادهانگاری است که اوباما، جان کری و تیمشان را جدا از ترامپ، پمپئو و تیم آنها بدانیم. هدف اصلی آمریکا از تصویب برجام اثربخشی به کماثری تحریمها بوده است تا با برجام، ثبات اقتصادی بعد از تحریمها با شوکی موقتی و کاهش تورمی به نفع اقتصاد ایران تغییر کند، سپس با پاره کردن برجام، شوکی به مراتب بالاتر به ضرر اقتصاد ایران با افزایش تورم ایجاد کند. نقشه شکستن ثبات اقتصادی ایران با اوباما بوده و بعد این ماموریت با ترامپ انجام شد و هنوز هم بازی ترامپ با اقتصاد ما ادامه دارد.
پس از پاره کردن برجام و گرانی ارز و سکه و افزایش تورم، در حالیکه با تدابیری مجدداً به سمت ثبات میرفتیم، ترامپ با یک توئیت دم از مذاکره میزند و بازار و تورم کشور را اندکی کاهشی میکند. دوباره بعد از چند روز با امضای تحریمها یا تهدید دیگر روندی افزایشی برای تورم ایجاد میکند؛ با این بازی زیگزاگی و با اطلاع از ضعف اقتصادی تیم دولت اجازه ثبات به اقتصاد ایران نمیدهد.
تا قبل از تصویب برجام آمریکاییها علیرغم حیلهها، برنامهها و تهدیدهای متعدد، چون سیاست کشور برمبنای منویات حضرت امامخمینی و تدابیر رهبر فرزانه انقلاب، نه به رابطه با آمریکا بوده و تکلیف روشن بود که در حالتی خصمانه و بدون هیچگونه رابطه سیاسی و اقتصادی با آمریکا هستیم. تهدید و ارعابها، جریانسازیهای رسانهای و هایهوی آمریکا نهایت اثر خود را گذاشته بود و دیگر امکان بدترشدن اقتصاد وجود نداشت.
برای خنثی سازی بازی زیگزاگی، رسانهای و روانی آمریکا و ترامپ با اقتصاد کشور راهکار این است که از این بازی خارج شویم وهمان سیاست "رابطه با آمریکا هرگز" را دنبال کنیم. به هیچکس در جناح آمریکا و جناح داخل حتی فرصت فکر کردن به رابطه با آمریکا ندهیم و با برنامهریزی صحیح فشارهای ناشی از اعمال تحریمهای جدید را مجدداً تحمل و همانند قبل از برجام نمودار افزایش تورم را کنترل نماییم.
با تمام علمی که رهبری و جناح ارزشی به بدعهدی وفریبکاری آمریکا داشتند اما برجام میبایست توسط دولت تصویب میشد، در غیر این صورت چهره فریبنده و دورو آمریکا هیچگاه برای سادهاندیشان دولتی رو نمیشد و همیشه اذعان میکردند که با تصویب برجام اقتصاد ایران رو به شکوفایی میرفت، اصولگراها نگذاشتند که این اتفاق بیفتد.
هرچند که از تصویب برجام ضرر زیادی در حوزه هستهای و اقتصادی داشتهایم اما نمایان شدن چهره واقعی آمریکا برای سادهاندیشان داخلی و دیگر کشورها، از دستاوردهای برجام است که آمریکا در عصر کنونی و در قرن گفتگوی تمدنها، هنوز هم روحیه استکباری خویش را حفظ کرده و پایبند به تعهدات بینالمللی نیست. با درس گرفتن از این اعتماد به آمریکا، میتوان تهدیدهای آمریکا را به فرصت تبدیل کرد.