فیلمها و سریالهایی که همواره چه در سینما و چه در تلویزیون جور دیگران را میکشند و بیشترین مخاطرات را هم تحمل میکنند. از عدم تحمل شوخی توسط سیاسیون تا اعتراض صنوف و آدمهای مختلف که انگار این روزها به یک شغل تبدیل شده است. کمدی در سینما همواره جور فروش ناچیز فیلمهای دیگر را میکشد و در تلویزیون هم هرگاه آنتن با خطر خالی ماندن مواجه میشود برنامهسازان کمدی به خط میشوند اما در نهایت این شکل برنامهسازی هرگز به ارج و قرب واقعی خود دست پیدا نمیکند. برنامههایی که با اطمینان باید از آنها بهعنوان مهمترین شکل تولید در چهار دهه گذشته تلویزیون نام برد و یکی از مهمترین فضاهای پرورش و رشد چهرههای نمایشی در رشتههای مختلف دانست و در این میان بدون هرگونه جانبداری، تلویزیون خانه اول و آخر کمدی و طنز در ایران است.
سالهای ابتدایی پس از پیروزی انقلاب، کمدیهای تلویزیون بیشتر در برنامههایی به چشم میخورد که مختص بچههاست. این نکته یک دلیل عمده دارد که آن هم به شرایط و مقتضیات آن روزها بازمیگردد. در یک نگاه کلانتر حتی میتوان گفت این سالها بچهها عمده مخاطب تلویزیون هستند. برنامههای مفرحی که در قالب برنامه کودک با آیتمهای کمدی بار آموزشی بسیاری هم دارد و از نمونههای عالی آن میتوان مجموعه هوشیار و بیدار یا چاق و لاغر را نام برد. این که از واژه کمدی برای این برنامهها استفاده میکنیم به این علت است که هنوز طنز تلویزیونی مانند آنچه در دهههای بعد رواج مییابد در این سالها شکل نگرفته و عمده برنامههای طنز به آیتمهای نمایشی و میانبرنامهها محدود میشود. این سالها برنامههایی با ساختار جنگ که رویکرد سرگرمی دارند از تلویزیون پخش میشود و این آیتمها از قسمتهای مهم آن است؛ آیتمهایی مانند اوستا و عبدلی یا نمایشهای میانپردهای که ساختار تئاتری دارد و از کمدی تلویزیونی فاصله دارد. اما نکته جالب این که در همین دهه مشهورترین چهرههای کمدی تلویزیون مانند اکبر عبدی و علیرضا خمسه معرفی میشوند؛ چهرههایی که از برنامههای مخصوص کودکان و نوجوانان آغاز میکنند و هنوز هم محبوبیت بسیاری دارند و متولدان دهههای 50 و 60 واژه کمدین را با آنها تعریف میکنند. این سالها البته یک استثنای بیرقیب و مثال دارد. مجموعه سلطان و شبان به کارگردانی داریوش فرهنگ و بازی مهدی هاشمی که به گمانم یک الگوی بینقص برای طنز تلویزیونی است؛ طنزی تلخ و گزنده که تمام آرمانهای ضدطاغوتی مردم ایران در آن سالها را به نمایش میگذارد.
دهه 60 دهه تلویزیون دو شبکهای، دهه کارتونهای ژاپنی و قهرمانانی است که همگی بهدنبال مادرهایشان به سفرهای دور و دراز میروند. مسابقه و جنگ در برنامههای تلویزیونی این روزگار نقش مهمی دارد و مخاطب تلویزیون برای دانستن ادامه یک سریال باید یک هفته صبر کند! این سالها آرام آرام بچههای انقلاب به سنین نوجوانی و جوانی میرسند و چند سال بعد مسیر کمدی و طنز در تلویزیون را به کل عوض میکنند.
پرواز به سوی طنز
در دهه 70 گونهای از آثار تلویزیونی متولد میشود که میتوان آنها را طنزهای آیتمی نامید؛ آیتمهای نمایشی تلویزیونی که بازیگرانش را به محبوبیتی عجیب میرساند. این نمایشها که در قالب برنامههایی مانند پرواز 57 و ساعتخوش پخش میشود، رویکرد انتقادی جدی به مسائل اجتماعی و فرهنگی دارد که جامعه ایران آرام آرام در حال مبتلا شدن به آن است. نسل جوان از دانشکدههای هنری فارغالتحصیل شده در این آیتمها تمام ظرفیت هنری خود را بروز میدهند و به سرمایههای کمدی و طنز تلویزیون مبدل میشوند بهگونهای که همین حالا یکی از پولسازترین چهرهای سینمای ایران به نام رضا عطاران هم کارش را از همین نمایشهای کوتاه آغاز کرده است.
این سالها آغاز حرکتی در تلویزیون است که طنز بهعنوان مهمترین و پرمخاطبترین شکل برنامههای تلویزیونی مخاطب فراوانی جذب میکند و این روش تا پایان این دهه ادامه پیدا میکند و البته تاسیس شبکه 3 هم به رشد و پرورش استعدادهای بسیاری کمک میکند. این شبکه با رویکرد مخاطب جوان عمده فعالیت خود را روی سرگرمی و ورزش میگذارد و به همین دلیل برنامههای طنز را در اولویت قرار میدهد. بهطور اجمالی این سالها را میتوان سالهای نوزایی و کشف استعدادهای جوان در حوزه برنامهسازی تلویزیون نامید.
زیر آسمان تلویزیون
آغاز دهه 80 تلویزیون گونه جدیدی از برنامههای تلویزیونی را ارائه میکند که شاید بتوان از آن به عنوان انقلابی در برنامههای طنز تلویزیونی و آغاز دهه استثنایی در این زمینه نام برد. مجموعه زیر آسمان شهر اولین طنز 90 شبی تلویزیون در آن سال هاست و با استقبال بینظیری روبهرو میشود. دهه 80 نسل جوانی که یک دهه قبل کار خود را آغاز کردهاند به پختگی و کمال رسیده و با همین نسل هر سال چند سریال شبانه از تلویزیون پخش میشود. این سالها دو گونه طنز در تلویزیون ساخته میشود. نخست برنامههای 90 شبی و دوم سریالهای ویژه ماه مبارک رمضان که در هر دو گونه آثار درخشانی دیده میشود. مجموعههایی مانند شبهای برره، متهم گریخت، خانه به دوش و دیگر سریالهایی که حالا و در سالهای انتهایی دهه 90 به کلاسیکهای طنز و کمدی در تلویزیون تبدیل شدهاند. دهه 80 دهه ثبات و پیدا شدن مسیرهایی تازه در طنز تلویزیونی است که با اختلاف بالا آن را به پرمخاطبترین سریالهای تلویزیون تبدیل میکند.
پیش به سوی پایتخت
دهه 90 سالهای ساخت کمدیهایی است که پایتختهای پنج گانه سرآمد آن است. در این سالها تلویزیون از تمام داشتههای سه دهه گذشته استفاده میکند و با تاسیس شبکه نسیم انواع طنزهای تلویزیونی را روی آنتن میبرد. از برنامههای ترکیبی پرمخاطب مانند خندوانه و دورهمی تا سریالهایی مانند پایتخت که اولین دنبالهسازی طولانی به این شکل در تاریخ تلویزیون است.
در این سالها طنزهای آیتمی مانند آنچه در دهه 70 ساخته میشد هم دوباره تکرار میشود و مجموعههایی مانند خنده بازار، نسل جدیدی از کمدینها را به تلویزیون معرفی میکند.
نکته ویژه دهه چهارم شیوههای جدیدی است که تلویزیون در برنامههای طنز و کمدی بهکار میگیرد. اگر تا پیش از این در هیچ سریال تلویزیونی و حتی فیلم سینمایی نمیشد با شغل یا طبقهای از جامعه شوخی کرد و همیشه بیم اعتراض و شکایت وجود داشت، در این سالها بسیاری از مشاغل و رفتارها دستمایه کمدی و شوخیهای تلویزیونی میشود و بهرغم فشارها و سوءتفاهمهای مختلف این روند شجاعانه ادامه پیدا میکند. مجموعهای مانند «در حاشیه» نمونه خوبی برای این نکته است.
مورد دیگر کمدیهای معاصر ساخت مجموعههایی است که نام کمدی یا طنز سیاسی را میتوان بر آنها نهاد؛ مجموعههایی که تصور ساخت آنها سه دهه پیش غیرممکن به نظر میرسید، اما در حال حاضر در این زمینه تلویزیون گامهای رو به جلوی بسیاری برداشته و با توجه به اینکه اینگونه شوخیها طرفداران بسیاری هم دارد، قطعا ادامه این روند میتواند کمک بسیاری به رشد مخاطبان برنامههای نمایشی تلویزیون باشد.
از تلویزیون به سینما
تلویزیون در تمام این سالها و با تمام هجمههایی که وجود دارد در زمینه سریالهای کمدی و طنز نقش خود را به شکلی درست و تمام انجام داده است. کافی است نگاهی ساده به اکران سینماها در چند سال گذشته بیندازیم.
همه سرمایههای سینمای کمدی از تلویزیون شروع کردهاند و در همین رسانه امکان ساخت اولین آثار مهمشان را داشتهاند. سرمایههایی که برخی از آنها حالا با ژستهایی روشنفکرنمایانه ادعای فاصله با رسانه ملی را دارند؛ رسانهای که مخاطبانش تک تک مردم ایران هستند و خواهد بود........