روزنامه الحیاة در مقالهای پیشبینی کرد طی هفتههای آینده یا پس از عملیات آزادسازی ادلب، بشار اسد در یک مراسم رسمی با قدردانی از حزب الله بابت بیش از پنج سال جانفشانی در سوریه، به صورت رسمی پایان دوره عملیات حزب الله در کشورش را اعلام کند!
در ابتدای این مقاله آمده است: «در حالی که به فصل پایانی جنگ در سوریه نزدیک میشویم، نظام سوریه در تلاش است که در روابط خود با ایران و حزب الله بازنگری کرده و به صورتی دربیاورد که به زعم خود منافع سوریه را در فضای پساجنگ بیش از پیش تأمین کند.»
این مقاله با یادآوری رویدادهای مربوط به ترور رفیق حریری و در ادامه خروج ارتش سوریه از لبنان نوشت: «در مارس ۲۰۰۵ حزب الله لبنان یک میتینگ بزرگ در بخش ضاحیه شهر بیروت با عنوان "تشکر از سوریه" (شکرا سوریه) تشکیل داد و سید حسن نصر الله در آن برنامه با تقدیر از حمایتهای مستمر نظام سوریه از مقاومت اسلامی علیه اسرائیل طی سه دهه گذشته، عنوان کرد از این پس حزب الله به تنهایی میتواند بار مقاومت اسلامی را در لبنان به دوش بکشد!» این میتینگ در حالی برگزار شد که با توجه به پیامدهای ترور رفیق حریری، مطالبه خروج ارتش سوریه از لبنان به یک خواسته تقریبا ملی و حتی منطقهای تبدیل شده بود و در فاصله کمتر از چند هفته، ارتش سوریه به طور رسمی خاک لبنان را ترک کرد: «از آن روز تمام شبکههای محلی نظام سوریه و حتی شبکه وابسته به استخبارات سوریه در دسترس حزب الله قرار گرفت و حزب الله از آنها به عنوان شبکههای متحد و بازوهای جانبی در لبنان استفاده کرد.»
به عقیده نویسنده این مطلب، حالا به نظر میرسد تاریخ در حال تکرار است و این بار حزب الله است که باید سوریه را ترک کند: «به نظر میرسد بعد از ۱۳ سال نوبت دمشق فرا رسیده که این کار را تکرار کند. به تعبیر یکی از دیپلماتهای برجسته لبنان، به نظر میرسد به زمانی نزدیک شدهایم که بشار اسد در یک پیام تصویری در تجمع حامیان خود در دمشق، متنی را قرائت کند که پسزمینه آن شعار "تشکر از حزب الله" درج شده و رئیس جمهور سوریه با قدردانی از ایران و حزب الله رسما پایان عملیات آنها در سوریه را اعلام کند!» با این کار، رسما پایان دوره حضور مشروع حزب الله و نیروهای وابسته به ایران در سوریه اعلام خواهد شد: «دمشق تحت فشار مسکو به این خواسته تن داده که نیروهای وابسته به ایران در سوریه کاهش یابند و بسیار محدود شوند. بعد از شش سال جنگ و هزاران کشته و زخمی، خروج کامل نیروهای وابسته به ایران مشکل به نظر میرسد، اما کاهش و محدودیت جدی آنان قابل تصور است؛ به طوری که دیگر سرزمین سوریه یکی از حوزههای نفوذ و عملیات نیروهای ایران و بازوهای آن نباشد!»
روزنامه الحیاة در ادامه با اشاره به اختلافاتی که در دوره اخیر انتخابات پارلمان میان حزب الله و برخی متحدین سابق دمشق مانند وئام وهاب پیش آمد، ادامه داد: «طلیعه تغییر رویکرد دمشق به خوبی در فضای سیاسی لبنان قابل مشاهده است و به نظر میرسد دمشق میخواهد با تجدید قوا و ساماندهی متحدین خود در لبنان، آنان را از لوای حزب الله خارج و به بازیگران دارای رأی مستقل تبدیل کند. به عنوان نمونه ایلی الفرزلی سیاستمدار ارتدوکس و متحد سنتی آل اسد که از ۲۰۰۵ در کشورش مطرود شده بود توانست بار دیگر به پارلمان لبنان راه یابد. او بازگشت به پارلمان را "تصحیح مسیر اشتباهی که ۱۲ سال طی شد" نامیده است! نشانه دیگر را میتوان در مواضع جمیل السید یافت که در دوران حضور سوریه در لبنان، از افسران امنیتی برجسته رابط دمشق در لبنان بود و حالا مجددا پرنده اقبال بر شانهاش نشسته و امیدوار است در پارلمان به جایگاه مهمی دست یابد.»
این روزنامه وابسته به خاندان آل سعود در بخش دیگری از مقاله خود به تلاشهای جبران باسیل (وزیر امور خارجه و داماد رئیس جمهور) برای احیای روابط میان سعد الحریری و بشار اسد پرداخته و آن را طرحی روسی دانسته که با سفر احتمالی مقامات بیروت به دمشق و تلاش برای بازگرداندن آوارگان سوریه از لبنان، تأثیر محسوسی در معادلات داخلی لبنان ایفا خواهد کرد و میتواند وزن دمشق را بالاتر ببرد.
جمعبندی مهند الحاج علی در پایان مقالهاش به این ترتیب است: «احدی نمیتواند تصور کند ه روابط میان حزب الله و تهران با دمشق و حکومت وابسته به روسیه در سوریه از بین برود و از حال دوستی خارج شود، اما باید این گزاره را جدی گرفت که دمشق با حمایت و ترغیب مسکو در صدد بازبینی در روابط خود با تهران و حزب الله است؛ به طوری که ضمن بازتعریف آنها بتواند خود را دولتی دوست و متحد با تهران قرار دهد که دارای وزن برابر با آن است نه یک متحدی که تهران عملا دست بالاتر را در روابط خود با آن داشته باشد!»
این نویسنده برای این ادعای خود مواضع اخیر تلآویو، تحولات میدانی قنیطره و بازگشت بدون درگیری ارتش سوریه به مرزهای جولان اشغالی، یادداشت تند روزنامه وابسته به پسردایی بشار اسد علیه دکتر ولایتی و یکی از مواضع نمایندگان پارلمان ایران و سوریه را شاهد مثال آورده است.