چرا دولت آقای روحانی، مواجههای تا این اندازه نحیف و ضعیف و ملتهب، و توأم با «دستپاچگی سیاسی | Political Panicky»، بر تحولات و رویدادهایی که کاملاً قابل پیشبینی بود، داشت؟ در یک کلام این که، به نظر میرسد، دولت نتوانست کلیدنکتههای اصلی را از موضوعات فرعی تشخیص دهد و بر موضوعات اصلی متمرکز شود. وقتی دولت نتواند آرامش و اعتماد به نفس خود را حفظ کند، امواج التهاب در سطح مردم میتواند تا سطوح تقریباً نامحدودی بسط یابد. میگویم «تقریباً نامحدود»، چرا که اغلب، فرهنگ به فریاد میرسد و با تعجب میبینیم که مردم عامی ضمن ارائه تحلیلی هوشیارانه از آن چه روی داده است، با تعجب میپرسند که چرا دولت تا این اندازه ملتهب است، و گاه بدبینانه سؤال میکنند که آیا از ملتهب نشان دادن خود نفعی میبرند؟ و میخواهند بازار را شلوغ کنند؟ آیا ربطی بین این التهابها و تأمین هزینه دو انتخابات پیش رو توسط جناح حاکم هست؟ و خیلی فرضهای بدبینانه دیگر که قدر مشترک آنها این است که دولت نباید تا این اندازه در قبال موضوعی که کاملاً قابل پیشبینی و تدارک بود، دستپاچه و بیتدبیر نشان دهد، و این سطح از «دستپاچگی سیاسی»، طبیعی به نظر نمیرسد. خلاصه، مردم فکر میکنند و در تأمل هستند؛ ولی ما کوشش میکنیم که این فرضهای منفی را بر راهیابیهای خود مسلط نکنیم، و در این زمینه توصیههایی به سیاستمداران ارشد دولت داریم:
نخست آن که برای پرهیز از «دستپاچگی سیاسی»، بر اصول، ثابت قدم باشید؛ یک فایده اصوگرا بودن و اصلاحطلب و پراگماتیست نبودن در همین گیر و دار موقعیتهای حساس معلوم میشود. از امپراطوری روم و مارکوس اورلیوس که نه، حتی پیش از آن در یونان باستان، و البته مقدم بر همه آنها، در میراث ادیان سترگ ابراهیمی، یک فضیلت سیاسی فراگیر و مشترک و مورد توافق همین است؛ این که اصول را درک کنید و بر آنها پایبند بمانید، و ایمان داشته باشید که چون معماری پایههای هستی بر این اصول است، التزام شما به اصول، نهایتاً فریادرس شما خواهد بود، و جایی برای دلهره نیست. محکم بر اصول بایستید و بدانید که جهان و عالم همراه شماست.
نکته دوم این است که خوب دقت کنید و ابعاد موضوع را جستجو نمایید. پیش از ارائه هر گونه اقدام سرنوشتسازی مانند تصمیمی که در مورد ارز گرفته شد، خوب صبر کرده و به نظرات تمام فعالان حیطه سیاست و اقتصاد، به خوبی گوش دهید.
اگر به سرعت یک تصمیم ناسنجیده 4200 تومانی بگیرید، دیگر ارزیابیهای عاقلانه و با طمأنینه که قبلاً به اسم «دلواپسی» سرکوب شده بودند، و فیالحال، عمق نافذ بودن دیدگاه آنها معلوم شده است، مجالی برای طرح نمییابند.
نکته سوم این که جزئیات را به خوبی از هم متمایز کنید. روی رخداد پیش آمده و افراد درگیر تمرکز کنید. تنها از حقایق برای فهم و تحلیل پدیده استفاده کنید. موقعیت را شرح داده و تأثیر آن روی کار خود و پیامدهای بعدیاش را به روشنی بیان کنید. از حدس زدن در مورد دیگران و انگیزه و دلیل رفتار آنها نیز خودداری بورزید.
نکته چهارم این است که در دسترس و با مردم باشید. همواره مطمئن شوید که مردم شما را از خودشان میدانند، و با شما همراهی خواهند کرد؛ در این صورت، مطلقاً از هیچ چیز نهراسید. دولتی که با مردمش همراه باشد، از هیچ ابرقدرتی نباید بترسد، خصوصاً که آن مردم، ملت ایران باشند. آن زمان گذشت که ابرقدرتی علیه یک ملت، برای رسیدن به مقاصد حقیرش، اعلام جنگ کند. تازه آن موقع هم، اگر مغولان با ملت یکپارچه ایران رویاروی بودند، محال بود که بر مرزهای ایران وارد شوند؛ چه رسد به امروز که مغولان زمان نیز به حفظ ظاهر منوطاند.
نکته پنجم این است که قولی ندهید که نتوانید به دلیل حفظ اصول یا مصالح کشور اجرا کنید؛ از خودتان مایه بگذارید، ولی از اصول و ملت، نه. و مردم هم قول نمیخواهند، عمل میخواهند؛ پس مطلقاً بیهوده قول ندهید؛ و اگر لازم شد قولی بدهید، قولی بدهید که بتوانید به آن عمل کنید، و در این قول از خودتان و توش و توان واقعیتان مایه بگذارید؛ بگویید که در میان مردم حاضر خواهید شد و با آنها سیاست خواهید ورزید؛ و اگر دردی هست، با آنها درد خواهید کشید. فرهنگ ملی مبتنی بر همدلی را تقویت کنید. واقعاً باید از طعنه به دلواپسها عذرخواهی بفرمایید. آنها با دید نافذی دلواپس ملت و وطن بودند و امروز همه ملت دیدهاند که بصیرتهای آنها درست بود. باید پرخاشهای بیرحمانه سالهای قبل خاتمه یابد، و همدلی آغاز شود. تنها در این صورت است که سایرینی که دغدغه میهن دارند، درس و پند تقدیر دلواپسان JCPOA را کنار خواهند گذاشت، و به شما نزدیک میشوند و برای کمک به شما همت میگمارند. باید به همه نیروها اطمینان داده شود که با آنان به عدالت رفتار خواهد شد، و در این مسیر چه نیک است دلجویی و توبه از کژرفتاری فاحش با دلواپسان. این دلجویی، معنای تاریخی خوبی هم خواهد داشت، چرا که اصلاح مسیرها همواره مکرم خواهد بود.
دکتر حامد حاجیحیدری