هرچند حجم مبادلات تجاری ایران با اروپا نسبت به شراکت تجاری آنها با آمریکا رقم نازلی است و قطعا اروپاییها هیچ گاه روابط اقتصادی دیرینه با آمریکا را فدای مبادلات اندک تجاری با ایران نخواهند کرد، اما تغییراتی که در مراودات اقتصادی قاره سبز با ایران در چند سال اخیر رخ داده، نشان میدهد چرا ادامه روابط تجاری با ایران برای اروپاییها مهم است. در این باره 3 نکته حائز اهمیت است:
1- کمیت تجارت
با اینکه دولت احمدینژاد به فرصتسوزی در روابط با اروپاییها متهم است، اما برخلاف تصور، حجم روابط تجاری ایران با اروپا در دوره دولتهای نهم و دهم، بسیار بزرگتر از روابط تجاری دوطرف در دوره دولت روحانی بوده است.
حجم تجارت دوجانبه ایران و اروپا در دولت احمدینژاد به طور میانگین سالانه 23 میلیارد یورو بود. اما در دولت روحانی حجم تجارت کشورمان با اروپاییها به میانگین سالانه 11 میلیارد یورو کاهش یافته یعنی نصف شده است.
این آمار، استدلال حامیان دولت روحانی را درباره اینکه دولت احمدینژاد صرفا به گسترش روابط تجاری با کشورهای عقبافتاده آسیایی و آفریقایی و چین اهمیت میداد و از مراودات اقتصادی با کشورهای صنعتی اروپا غافل ماند، باطل میسازد.
2- کیفیت تجارت
کیفیت تجارت دوجانبه ایران و اروپا نیز در دولت روحانی دستخوش تغییراتی به ضرر ایران شده است.
در دولتهای نهم و دهم، در اکثر سالها تراز تجاری بین ایران و اروپا، به نفع ایران بود به طوری که کفه تراز تجاری دوجانبه از سال 1386 تا پایان 1391 به طور میانگین سالانه 2.6 میلیارد یورو به نفع ایران، سنگینی میکرد.
به عبارت دیگر، ایران در دوره دولت قبل توانسته بود همواره صادرات بیشتری نسبت به واردات از اروپا داشته باشد. این تراز تجاری مثبت از سیاست تجاری درست دولت وقت در مراودات اقتصادی با اروپا نشان دارد. این آمار نشان میدهد در دهه قبل، ایران به راحتی بازار خود را در اختیار اروپاییها قرار نداده بود.
اما از سال 1392 با تغییر دولت، اوضاع تراز تجاری دو طرف کاملا معکوس شد و اروپاییها صادرات بیشتری نسبت به واردات از ایران داشتند. در 5 سال گذشته تراز تجاری ایران و اروپا به طور میانگین سالانه 3.7 میلیارد یورو به نفع اروپا بوده است. یعنی در دولت روحانی، تراز مثبت تجاری ایران با اروپا به تراز منفی تبدیل شده است.
3- نوع تجارت
در سال 2017 اروپا حدود 10.1 میلیارد یورو کالا از ایران وارد کرد که 9.5 میلیارد یوروی آن مواد خام (نفت و فرآوردههای نفتی و مواد غذایی) بود و فقط 600 میلیون یورو سهم کالاهای صنعتی و محصولات کارخانهای صادراتی ایران به اروپا بود.
در مقابل، از 10.8 میلیارد یورو صادرات اروپا به ایران، 9.4 میلیارد یوروی آن کالاهای صنعتی و محصولات کارخانهای بود؛ یعنی 87 درصد صادرات اروپا به ایران کالاهای صنعتی و ساختهشده و 93 درصد صادرات ایران به اروپا، مواد خام است.
این ترکیب نشان میدهد که اروپا مواد خام ارزانقیمت از ایران دریافت کرده و در ازای آن، کالاهای ساختهشده گرانقیمت به کشورمان صادر میکند؛ بنابراین حفظ مراودات تجاری کنونی با ایران، برای اروپاییها بسیار سودآور است زیرا آنها مواد خام را به قیمت ارزان از ایران وارد میکنند اما کالاهای صنعتی و ساختهشده را با ارزش افزوده بالا به ایران صادر میکنند.
سه نکته فوق به خوبی نشان میدهد که سیاستهای دولت روحانی به هر دلیلی موجب شدهتجارت ایران و اروپابه سود اروپاییان شود و تراز تجاری کشورمان در مقابل قاره سبز، منفی شود. در این شرایط، تلاش اروپاییها برای حفظ روابط تجاری با دولت فعلی ایران، کاملا قابل هضم است.