در روزهایی که شفافسازی درباره شرکتهای دریافتکننده ارز دولتی بالا گرفته، خبر میرسد که فوتبالیها هم برای اینکه از قافله عقب نمانند در نامهنگاری با بانک مرکزی خواستار اختصاص ارز دولتی شدهاند. یکی از این باشگاهها، پرسپولیس است که گویا برای پرداخت جریمه فیفا که با سوءمدیریت مدیران قبلی این تیم چند برابر شده، خواهان ارز دولتی است تا بار دیگر این باشگاه گرفتار محرومیت و کسر امتیاز نشود. یکی از خبرگزاریها دیروز در خبری رپرتاژگونه مدعی شده بانک مرکزی در این رابطه هنوز پاسخی به پرسپولیسیها نداده و مشخص نیست ارز دولتی به این باشگاه تعلق میگیرد یا نه. البته قابل پیشبینی است که استقلالیها هم که این روزها برای پرداخت مطالبات جباروف و تمدید قرارداد با تیام به دلار احتیاج دارند از وزارت ورزش و بانک مرکزی بخواهند تا به این باشگاه هم ارز دولتی بدهد. در اینکه فوتبال از ورزش فراتر رفته و تبدیل به یک پدیده اجتماعی و اقتصادی قدرتمند شده شکی نیست. این ورزش توانسته با توجه به سطح محبوبیت و همچنین پولسازی که در جهان دارد خودش را از دیگر رشتههای ورزشی جدا کند. شور و شعفی که پس از بازیهای ایران در جام جهانی در خیابانها رخ داد، بیانگر ضریب نفوذ بالا و محبوبیت این رشته در ایران مانند تمام دنیاست.
بدیهی است سرمایهگذاری و توجه به این ورزش که تا این اندازه باعث نشاط، شادی و همبستگی اجتماعی میشود باید نسبت به بقیه رشتهها بیشتر باشد. رویهای که بین متولیان ورزش وجود دارد هم بیانگر این توجه فوقویژه است و پاداش 600 هزار دلاری تنها برای یک برد در جام جهانی از سوی وزارت ورزش نشان میدهد که مسئولان هم برای فوتبال امتیازهای ویژهای قائلند. با یک ضرب و تقسیم ساده به خوبی میتوان دریافت که پاداش یک فوتبالیست تنها به خاطر یک پیروزی، حتی از پاداش ورزشکاری که طلای المپیک را میگیرد بیشتر است.
بهرغم این توجه ویژه که در برخی مواقع به صورت افراطگونهای انجام میشود، اما پرداخت هزینه سوءمدیریت مدیران باشگاههای فوتبال آن هم از جیب بیتالمال و ارز دولتی را نمیتوان با اشاره به محبوبیت فوتبال توجیه کرد. بدیهی است در روزهای سخت اقتصادی کشور، به قدری اولویتهای مهمتر و ارجحتری وجود دارد که فوتبال و پرداخت جریمههایی که نتیجه بیکفایتی و اهمال مدیران باشگاههاست، در رده آخر این لیست هم قرار نمیگیرد. با توجه به منابع ارزی کشور شایسته است که ارز موجود در راستای تأمین نیازهای مردم کشورمان هزینه شود، امری که اگر با نظارت همراه شود، میتواند تأثیر زیادی بر زندگی روزمره مردم داشته باشد تا اینکه این ارز دولتی بخواهد به فوتبال تعلق بگیرد و مدیران باشگاهها آن را صرف پرداخت جریمههایی بکنند که نتیجه سوءمدیریتهای سابق بوده و این بسیار غیرمنصفانه است که هزینه این اهمالکاریها از بیتالمال و ارز دولتی پرداخت شود. عدم تخصیص ارز دولتی برای پرداخت جریمههای باشگاهها ممکن است با محرومیت و کسر امتیاز همراه شود. بنابراین بهتر است از این مجازات استقبال کرد تا شاید درسی برای متولیان ورزشی باشد که با مدیران متخلف برخورد نمیکنند و اجازه میدهند که بیتالمال حراج مدیرانی شود که چنین هزینههای سنگینی را به فوتبال ایران تحمیل میکنند.
سعید احمدیان