روحانی در جنگ روانی با مردم!

چند روز قبل، ناظر به صحبت جناب روحانی در جمع رسانه‌ای‌‌های حامی دولت مطلبی نوشتیم با عنوان «توقعات را چه کسی و چگونه ایجاد می‌کند؟» و در آن ذیل صحبت جناب روحانی که گفته بود «در رسانه‌ها توقعات مردم را بیجا بالا نبریم» توضیح دادیم که این قول و فعل و وضعیت مسؤولان است که توقع ایجاد می‌کند. در آن جلسه جناب روحانی حرف دیگری نیز زده بود. ایشان گفته بود: «تلاطم بازار، دلیل اقتصادی ندارد و رسانه‌ها در خط مقدم شکستن جنگ روانی دشمن هستند و ما قادریم بر جنگ روانی دشمن فائق شویم.» اما با پخش شدن تصویر روز شنبه جناب روحانی با لباس ورزشی گران‌قیمت برند آمریکایی در تله‌کابین توچال به همراه چند تن از اعضای هیأت دولت‌شان، می‌توان در این باب هم گفت که برای افکار عمومی، چه جنگ روانی‌ای از این بالاتر که جناب آقای روحانی با این سطح دغدغه‌مندی از وضعیت مردم و کشور 3 سال دیگر هم رئیس‌جمهور هست!
دقت کنید! نگارنده می‌داند و البته خوانندگان هم می‌دانند کوهنوردی نه تنها اساسا مذموم نیست که ورزش کردن ممدوح هم هست اما در شرایطی که دلار از مرز 8000 تومان گذشته، سکه به مرز 3 میلیون تومان رسیده و گرانی بی‌سابقه در همه حوزه‌‌های کالاهای مصرفی و سرمایه‌ای به‌وجود آمده، جناب روحانی نه‌تنها همه اینها را «جنگ روانی» می‌داند، بلکه حتی برای دلخوشی مردم نیز حاضر نیست تصویری از وی در رسانه‌ها بازتاب یابد که او در حال تلاش برای حل مشکلات اقتصادی کشور است.
حضور روحانی در توچال، ذوق‌زده و با لباس غیررسمی، الزاماً نشانه‌ بی‌اهمیتی به فضای اقتصادی نیست ولی به‌طور یقین نشان عجز او از درک بازخورد کارش در افکار عمومی است. اینکه رئیس‌جمهور نمی‌داند وقتی مرهمی بر زخم‌‌های ملتهب اقتصادی مردم نمی‌گذارد، لااقل نقش نمکپاش را بر این زخم‌ها نداشته باشد که در فضای مجازی «توچال» ترند شود و مردم بگویند «ما در چاله اقتصادیم و روحانی در توچال!» و در این وضعیتی که هر روز سفره خانوار کوچک‌‌‌‌‌‌تر می‌شود، این گزاره تقویت ‌شود که «میدونین چرا در این بحران اقتصادی بعضی مسؤولا عین خیال‌شون نیست یا میرن توچال‌گردی؟! چون قرار نیست سفره‌های خودشون کوچیک شه».
این وضعیت روحانی با لباس برند آمریکایی برای تولیدکننده پوشاکی که منتظر سیاست‌‌های حمایتی دولت از تولید داخلی است هم تیر خلاصی است که حتی در رده ریاست‌جمهوری کشور نیز اهمیتی به استفاده از کالای داخلی وجود ندارد، چه رسد به آنکه او به عنوان فرمانده و مجری سیاست‌ها بخواهد در جهت کمک به تولید‌کننده ایرانی قدم بردارد.
این تصویر از روحانی تنها یک پیام به مخاطب عام می‌رساند و آن این است که جناب روحانی امور مملکت را رها کرده است. دولت پس از شکست برجام با بحران ایده اداره کشور مواجه است اما برنامه و تلاشی هم برای ایجاد راه جایگزین ندارد و اداره مملکت را رها کرده است.
این رفتار دولت البته در گفتار حامیان روحانی نیز عیان است؛ چه چند وقت پیش عبدالله ناصری، عضو شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان و مشاور خاتمی گفته بود: «روحانی در مقایسه با همه رؤسای‌جمهور پیشین بعد از انقلاب، وقت برای دولت نمی‌گذارد. می‌گویند او از ساعت 9:30 صبح تا 19 سر کار است!» یا صحبت‌‌های محمدرضا تاجیک که در باب تنبلی دولت گفته بود: «نسل ما در دهه چهارم پذیرای گفتمانی است که گزاره‌های آن بیشتر از جنس کنش باشد تا کلام.
منتها متاسفانه «زیست جهان» آقایان یک «زیست جهان» کاملا زبانی، کلامی و بیانی است. در یک «زیست جهانی» زیست می‌کنند که وقتی می‌خواهند از درد و مشکلات صحبت کنند همه‌چیز در کلام و زبان خلاصه می‌شود. وقتی هم می‌خواهند از درمان صحبت کنند به کلام و زبان خلاصه می‌شود. کلام و زبان یا بافت گفتمان آنها از جنس کنش نیست و مردم خسته و ملول از حرف‌درمانی نخبگان جامعه هستند.» و حالا نیز زهرا نژادبهرام، نماینده اصلاح‌طلب شورای شهر گفته است: «آقای روحانی نشسته است و کارآمد نیست».
بزرگ‌ترین جنگ روانی برای مردم ناراحت از شرایط امروز، تماشای مدیر بی‌عمل است!

میکائیل دیانی