«عبدالباری عطوان» تحلیلگر برجسته جهان عرب در سرمقاله روزنامه فرامنطقهای «رای الیوم» نوشت: «جارد کوشنر» و «جیسون گرینبلات» فرستادههای آمریکا، برای سفر منطقهای، که شامل مصر، عربستان سعودی، اراضی اشغالی، اردن و قطر است، آماده میشوند تا «معامله قرن» را تبلیغ، و نظر مثبت این طرفهای ذکر شده را با ساختار اصلی آن جلب کنند.
موعد این سفر، تاکنون مشخص نشده است، ولی اخبار درز شده به بیرون تأکید میکنند که این سفر از هفته آتی از قاهره آغاز خواهد شد و انتظار میرود نقشی اساسی در تحمیل این توافق ایفا کند که عنوان اصلی آن «فربه کردن» نوار غزه و بهبود بخشیدن به شرایط معیشتی جمعیت 2 میلیونی آن، و نیز احداث بندر دریایی و فرودگاه در منطقه «رفح» مصر همراه با یک نیروگاه بزرگ و ایستگاه آب شیرینکُن است.
اسرائیلیها به این نتیجه رسیدهاند که ادامه محاصره نوار غزه و در تنگنا گذاشتن جمعیت آن منجر به انفجار خواهد شد. این نگرانیها و ترسها، پس از راهپیماییهای «بازگشت» به اوج رسید که اراده عظیم مقاومت فلسطین را نشان میداد که به رغم شاهادت بیش از 120 معترض طی چند روز، گلولههای تکتیراندازان اسرائیلی ناتوان از شکستن این اراده شدهاند. لیکن این کشتارها و اقدامات جنایتکارانه نتایج معکوسی داشت و اسرائیل را به عنوان دولتی سرکش، که دست به جرایم جنگی مقابل جهانیان میزند، معرفی کرد.
مهندسان این قرارداد یعنی کوشنر، گرینبلات و «بنیامین نتانیاهو» که پدر معنوی و بزرگ آنها، که به آنها جادوی مسموم را یاد داد، میخواهند نوار غزه را از کرانه باختری جدا کنند و نیازهای اساسی ساکنان آن از جمله آب و برق و آزادی سفر را برآورده کنند به عبارتی دیگر، نوعی از رفاه زندگی را برای آنها بعد از 10 سال محاصره و گرسنه نگه داشتن تأمین کنند؛ مانند سناریوهای عراق، لیبی و کرهشمالی و یمن، که در حال اجرا شدن است.
ساختار اصلی «معامله قرن» بر اساس طرحی است که توسط «تونی بلر» نخستوزیر اسبق انگلیس در ایرلند شمالی با موفقیت اجرا شد و ستون فقرات آن، غرق کردن مناطق محاصرهشده، که منبع کمکرسانی به افراطگرایی و اعضای جناح مسلح ارتش جمهوری ایرلند بهشمار میرفت، با پول و سرمایهگذاریهای عظیم مالی بود تا با فراهم کردن رفاه و آسایش برایشان، آنها را مجبور به گذاشتن سلاح به زمین کنند، و این اتفاق افتاد.
کشورهای عربی حوزه خلیجفارس از جمله عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی تامینکنندگان اصلی این قرارداد و روند اجرای آن در نوار غزه خواهند بود. گزارشهای کنونی حاکی از آن است که کوشنر و گرینبلات موافقت اولیه امارات و عربستان برای اعطای کمک 2 میلیارد دلاری را به دست آوردهاند و بسیاری بر این باورند که افزوده شدن قطر به ایستگاههای سفر این دو فرستاده آمریکایی برای تحقق دو هدف انجام شده است: نخست مشارکت مالی قطر در تامین بودجه این پروژهها، و فشار بر جنبش حماس به منظور عدم مخالفت با این قرارداد، دوم تضمین «بیطرفی» شبکه تلویزیونی «الجزیره» و عدم باز کردن صفحه نمایش خود برای مخالفان؛ که در غیر اینصورت ( قطر) متحمل پیامدهایی، از جمله تغییر نظام خواهد شد.
«محمود عباس» رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین با فشارهای فزاینده مصر و عربستان سعودی مواجه است تا تحریمهایش درخصوص دیدارها با مسئولان آمریکایی را لغو و شروطش برای این امر، که عقبنشینی آمریکا از انتقال سفارتش به قدس اشغالی است، را کنار بگذارد ولی، طی گزارشهای روزنامههای عبریزبان، محمود عباس در مقابل این فشارها ایستادگی میکند به رغم اینکه مسئولان سعودی مشوقهای مالی عظیمی به وی دادهاند و به او گفتهاند: در قضاوت عجله نکند ابتدا با فرستادههای آمریکایی دیدار کن و به آنها گوش بده، سپس «ملاحظات» خود را مطرح کن و ما نیز از تو حمایت خواهیم کرد. ولی این فریب، که هدف آن مشروعیت بخشیدن به این سفر، و پایان دادن به تحریم دیدارها است، تاکنون ثمر نداده است. ولی بعید دانستن هیچ چیزی از تشکیلات خودگردان، که «نیروهای آن» وحشیانه تظاهرات حامیان لغو تحریمها علیه نوار غزه در میدان «المناره» در رامالله را سرکوب کردند، دشوار است.
احداث یک بندر و فرودگاه، و نیروگاه و ایستگاه آب شیرینکن عناوین اصلی صلح اقتصادی برای عادیسازی مستقیم یا غیرمستقیم است که در چارچوب پروژه آمریکایی- اسرائیلی و با هدف واگذار کردن مدیریت این باریکه به مصر و بهعنوان مقدمهای برای بازگشت کرانه باختری به اردن انجام میشود و این بدان معناست که هیچ امیدی به تشکیل دولت فلسطین نیست و قدس اشغالی، پس از آنکه سرنوشت آن با معرفی شدن به عنوان پایتخت دولت یهودی یکسره شد، به طور کلی از این قرارداد حذف شده است و حق بازگشت (آوارگان) نیز فقط به شمار محدودی از آوارگان فلسطینی در لبنان اعطا میشود که میتوانند به منطقه «الف» در کرانه باختری بازگردند.
تاکنون موضع مقامات مصر در قبال این افشاگریها را نشنیدهایم، و سفر فرستادههای آمریکایی و آنچه که آنها در این سفر در چنته دارند، مقدمهای برای پیوستن «رفح مصر» به نوار غزه میشود. همانگونه که مطمئن هستیم کشورهای عربی حوزه خلیجفارس، که مقصد سفر این فرستادهها خواهند شد، به این قرارداد و حمایت مالی از آن «نه» نخواهند گفت. معتقدیم کسی که 500 میلیارد دلار به ترامپ در جریان سفر دو روزهاش به ریاض تقدیم، و برای وی فرش قرمز پهن کرد، هرگز برای تقدیم «یک میلیارد» دلار جهت حمایت مالی از پروژههای این معامله مسموم «نه» نخواهد گفت.
مردم فلسطین نیز مانند ملتهای دیگر، به آب، برق، بندر و فرودگاه نیاز دارند ولی مقابل این خواستههای اساسی بحث عقبنشینی از آرمانهای ملی و حق مشروع در بازگشت، تعیین سرنوشت و آزادسازی هر وجب از خاک سرزمینشان مطرح است. این پروژه غیرقابل پذیرش است که باید با تمام شیوهها و ابزار و با هرگونه فداکاری در مقابل آن ایستاد.