شخصی به اسم طاووس یمانی که او از اصحاب حضرت زین العابدین (ع) است، میگوید: «در شب های آخر ماه مبارک رمضان بود، کنار کعبه دیدم مرد عربی در نیمه های شب تکیه به پرده کعبه داده و دستانش بسیار بالارفته و گردنش را کج کرده بود، به حالت یک مسکین و یک بنده ای که در مقابل مولاش قد خم می کند، دیدم مشغول به مناجات است. »
طاووس یمانی می گوید: «دستم را برشانه های او نهادم و به او گفتم: ای مرد عرب! به خدای اعلا قسم اگر گناهان تو به اندازه سنگینی کوه های روز زمین و پهنای کف دریا ها باشد، در این شب های با فضیلت و پر برکت ماه رمضان خداوند از گناهانت می گذرد. »
یمانی ادامه می دهد: «وقتی آن مرد رویش را برگرداند و دیدم آن مردی که زاری و مناجات می کند وجود مبارک حضرت زین العابدین (ع) است؛ گفتم آقا اینجوری که شما درخانه خدا زاری می کنید، ما باید چه کاری را انجام دهیم؟»