رئیسجمهور به منصوبین خودش هم انتقاد دارد. او سال گذشته از بعضی مردانش انتقاد کرد که در دفاع از دولت پاشنهها را ور نکشیدند و حالا یازده ماه بعد از آن سخنان وزرا را به وزرای امیدوار و ناامید تقسیم کرده است. وقتی صحبت از ناامیدی آمد، بسیاری از فعالان سیاسی و اصحاب رسانه از ضرورت تغییر وزرای ناامید سخن گفتند. اما چرا رئیسجمهور به جای تصمیم قاطع گرفتن درباره وزرای ضعیف خود باید پشت تریبون از آنها گلایه کند؟ عدهای صحبتهای دیروز رئیسجمهور را در جهت سلب مسئولیت ارزیابی میکنند.
عبدالله ناصری میگوید: با توجه به عادت رفتاری آقای روحانی در 5 سال گذشته، از صحبتهای اخیر او میتوان دو نوع ارزیابی داشت. اول اینکه تلقی کنیم او قصد دارد کابینه را ترمیم کند. تلقی دوم نیز فرافکنی و سلب مسئولیت کردن از خود است و من این تلقی را دارم.
وی معتقد است: من در این مورد به صراحت لهجه باور ندارم و معتقدم این رفتار نوعی سوار شدن بر موج انتقادات درباره اعضای کابینه دولت است. اصلا معنا ندارد که رئیسجمهور قبل از اینکه بخواهد کابینه را ترمیم کند پیش از آن به صورت صریح موضعگیری کند.
عضو شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان میگوید: در دولتهای قبلی نیز اگر قرار بود تغییری صورت بگیرد بدون فضاسازی انجام میشد. آقای احمدینژاد هم که اگر چه کارهایش از اساس غلط بود، اما وقتی تصمیمی میگرفت به آن عمل میکرد. نمیآمد اول در بوق و کرنا کند. شاید بعد از تغییر و جابجایی بود که در بوق و کرنا میدمید. آقای روحانی به عنوان رئیسجمهوری طبق قانون اختیارات دارد او آنقدر با وزرای خودش رفیق هست که اگر برای کمکردن هزینه در افکار عمومی از اعضای کابینه بخواهد استعفا دهند، مقاومت نکنند.