گروه اجتماعی- حالا بعد از اختلاف نظرهای متعدد و کناره گیری حجتی و انصاری لاری، در جلسه شورای شهر مکارم و افشانی به عنوان 2 گزینه نهایی شهرداری تهران انتخاب شدند و مشخص نیست با نهایی شدن این دو گزینه باز قرار است چه دعوا و تنشی میان جریان اصلاحات راه بیفتد.
به گزارش افکارنیوز، این روزهای اعضای شورای شهر دچار سردرگمی اند، هرکس ساز خودش را می زند و هیچ کدام از اصلاح طلبان به رغم ادعاهای مطرح شده به انسجام و اتحاد پایبند نیستند. در واقع این ساز ناکوک باعث شده موضوع وفاق و همبستگی میان افراد این جریان کمرنگ شود.
محسن پیرهادی، عضو سابق شورای شهر تهران برای تحلیل وضعیت فعلی شهرداری و شورای شهر گفته است: «این جریان تنها به دنبال پیروزیهای سیاسی است و نه اهداف مهم خود در آن حوزه. همین موضوع باعث میشود تا آنها در حوزه مسائل سیاسی گیر کنند، دچار ناکارآمدی سیاسی شوند و در نهایت نتوانند اختلافات خود را حل کنند. الان هم در مدیریت شهر شاهد این موضوع هستیم. اگر این افراد به مسئله کار و خدمت توجه کنند مشکلشان حل میشود. اما متأسفانه هنوز در فضای سیاسی مانند مصاحبه، توئیت و... هستند که عمدتاً بر پایه بحثها و اختلافات سیاسی است. بارها نیز طی برخی از این توئیتها، تأکیداتی بر حل اختلافات و رسیدگی به مشکلات شهر و مردم صورت گرفته است و به نوعی نشان از پررنگ بودن این اختلافات دارد».
وقتی شهرداری تهران، قربانی قدرت و پول می شود
ابر شهر تهران همان طور که پیرهادی مطرح کرد، درگیر و دار مسائل و اتفاقی است که دردی از مشکلات این کلانشهر دوا نمی کند و تنها روند پیشرفت آن را با کندی مواجه می سازد. پیروزی های سیاسی مهمترین دغدغه جریان اصلاحات است و در این میان تمام ظرفیت و انرژی که باید صرف اداره شهر شود، به امور سیاسی معطوف می شود و این اتفاق ناخوشایند به معنای این است که شهرداری قربانی قدرت و پول شده است و هیچ چیز دیگری برای اصلاح طلبان خارج از مسائل یاد شده، اهمیتی ندارد.
مهدی چمران، رئیس سابق شورای اسلامی شهر تهران هم معتقد است: «مطمئنا مدیری جهادی چون قالیباف برای شهردار شدن نخواهیم داشت و پیدا کردن فرد جهادی همانند وی برای شهرداری تهران دور از ذهن است چرا که وی با یک تجربه دوازده ساله و ارائه خدمات مختلف از هر جهت در زمینههای عمرانی, شهری, اجتماعی و فرهنگی بسیار به مسائل مسلط بود. ما نیز چنین توقعی از انتخاب اصلاح طلبان نداریم و تنها انتظار میرود فردی راهی شهرداری تهران شود که بتواند از عهده کارهای اجرایی شهر تهران برآید و مسائل سیاسی را با مسائل شهری در هم نیامیزد».
فارغ از اینکه چرا شورا و شهرداری در مسیر سیاست حرکت می کنند باید بر این مسئله تاکید کرد که این سیاسی کاریها چه سودی دارد، جز اینکه اختلافات را افزایش می دهد و سبب بروز و ظهور تنش و نارضایتی می شود.
محسن هاشمی به عنوان رییس شورای شهر به شدت مورد تایید کارگزارانی ها بود و ظاهرا گمانه زنی ها حکایت از این داشت که او شهردار بعدی خواهد بود اما مسئله میثاق نامه محل بحث و اختلاف اصلاح طلبان قرار گرفت و کار به جایی رسید که او پذیرفت شهردار نشود و حالا بعد از انصراف انصاری لاری، حجتی و حجت میرزایی از لیست 7 نفره، هاشمی در پاسخ به خبرنگاری که مطرح می کند بسیاری دوست دارند شما شهردار شوید، عنوان کرده است: «من از آنها تشکر میکنم و میگویم که آرزو بر جوانان عیب نیست و امیدوارم به آرزویشان برسند».
بیان این عبارت یعنی من هم دوست دارم شهردار شوم اما فشارهای بیرونی و درونی مانع تحقق این مسئله است و همین موضوع باعث شد تا کارگزارانی ها شمشیر را از رو ببندند و روی هر نامزدی برای تصدی پست شهرداری عیب بگذارند و از آن سو احزاب دیگر این جریان به دنبال جانمایی گزینه های مورد نظر خود هستند و همین مسائل سبب شده تا شورای شهر و شهرداری در طول 9 ماه گذشته با آسیب و خسارت مواجه شود.
ورشکستگی سیاسی اصلاح طلبان
بی تردید همه اصلاح طلبان باید به یک گزینه واحد برسند و شرط رسیدن به این مسئله، وحدت نظر و پذیرش این مهم است که شهر یکسال بلاتکلیف مانده و در سایه این بلاتکلیفی، هزینه هایی به شهر تهران وارد شده است و از آن سو تداوم این روند شهروندان را نسبت به جریان اصلاح طلب بیش از گذشته بدبین و ناخرسند خواهد کرد و حتی منجر به ورشکستگی سیاسی این جریان می شود. این ها مسائلی است که نباید از کنارشان به آسانی گذر کرد.