از اتفاقات جالب توجه دیروز هم زمانی تصویب لایحه «FATF» در مجلس شورای اسلامی با تصمیم رئیس جمهور آمریکا برای خروج از برجام بود.
برخی از کارشناسان عقیده دارند که با خروج آمریکا از برجام اتفاق خاصی صورت نمیگیرد و نهایت شرایط به قبل از سال 92 باز میگردد. در صورتی که حقیقت ماجرا پیچیده تر شده است و به لطف همکارهای بین المللی همچون «FATF» که در این چند سال امضا شده است شرایط متفاوت از قبل شده است.
حال از نمایندگان محترم جای سوال دارد در شرایطی که تصمیم حقوقی ترین نهاد بین المللی یعنی سازمان ملل متحد را نیز یک رئیس جمهور کشور می تواند بدون هیچ دغدغه ای رها کند کدام منافع ملی ما را در تصویب «FATF»مجاب کرد؟
«FATF» یک کارگروه بین المللی است برای جاهایی است که احساس کنند کشورها پولشویی میکنند وارد میشود؛ یعنی اگر پولهایشان را در مسیری غیر از آنچه هست هزینه کنند که البته تمرکز اصلی آن بر روی رفتارهای تروریستی است. البته این نهاد به اصطلاح بینالمللی نیز گرفتار سیاسیکاری است؛ این کرگروه طبق ادعای خویش در هر موردی که مشکوک میشود باید به بررسی آن بپردازد اما در چند سال گذشته علی رغم اینکه در تروریست بودن داعش بین کشورهای دنیا اجماع است اما راجع به اینکه عربستان، ترکیه و بحرین حامی داعش هستند مشکوک نیز نشد و فقط ایران و کره شمالی در لیست سیاهش بودند.
حال با توجه به وضعیتی که برجام با آن مواجه شده است این بار تحریمها هوشمندانه خواهد بود. چرا که دولت آمریکا برای تحریم مؤثر احتیاج به اطلاعات دارد که تصویب لایحه «FATF» برجام که صرفا در جهت تأمین منافع ملی بوده است، کالبد عریان جریان گردش اقتصادی کشور را در اختیار کسانی قرار می دهد که تحریمها را هوشمندانه کنند؛ چرا که در صورت الحاق به «FATF» مشخص می شود که کدام شرکتها و سازمان های مالی بیشترین نقش را در توسعه اقتصادکشور دارند. مثلا فلان شرکت خودروساز چند هزار حساب دارد و چند هزار حساب شرکتهای قطعه سازی که کنارش هستند دارند با او کار می کنند. مثلا در مورد شرکت ایران خودرو می فهمند اگر فلان حساب مادر را در شرکت ساپکو تحریم کنند کل ایران خودرو فلج می شود.
مشخص است کسی که به خود جرأت داده تمامی حسابهای ایران را بلوکه کند تا نتوانیم کار کنیم اگر این بار خواسته باشد تحریم کند، کارش بسیار آسانتر است؛ زیرا فقط همان شرکتهای حیاتی را تحریم میکند و با بستن دو سه حساب مادر یکباره بر معیشت یک میلیون نفر در کشور قفل می اندازد. حالا این ساپکو فقط یک مثال است. شرکتهایی به این شکل زیاد داریم؛ شرکت ملی نفت، مپنا و... . مثلا وزارت راه برای توسعه حمل و نقل چه راهی را طی کرده است؟! مترو را چگونه ساختند؟ از کدام کشور ها تاسیسات خریدند؟ اگر این حسابها عریان باشد، این بار اگر خواسته باشند تحریم کنند، اتفاقی که طی سه سال افتاد تا دایره تحریمهای ایران تکمیل شود در طی مدتی کوتاهتر از یک سال با بستن چهار پنچ شریان اصلی اقتصاد رخ خواهد داد.
این اتفاق زندگی همه مردم را تحت تأثیر قرار خواهد داد؛ نانوا مشتری نخواهد داشت؛ کشاورز کودش تحریم می شود. راننده تاکسی کارش گره می خورد چون ساپکو با مشکل روبه رو شده است. همه مشاغل قفل می شود. اگر از عمق این فاجعه با خبر بودیم اجازه نمی دادیم نمایندگان مجلس به این آسانی آینده کشور را به مخاطره بیاندازند و لایحه ای ضد اقتصاد مقاومتی تصویب شود.
اکنون سؤال این است که دغدغه تصویب این لایحه چه بوده است؟ اگر دغدغه فنی و مالی برای این مسئله بود؛ این لایحه تصویب نمیشد؛ زیرا کل اعضای «FATF» در دنیا 38 کشور است؛ در صورتی که استاندارد بسیار جامع فنی و غیر سیاسی وجود دارد و آن را بر خلاف (FATF) برای همه بانکیها نیز شناخته شده است و اکنون نیز ویرایش سوم شده است تحت عنوان (BIS) است. اکثر کشورهای دنیا نیز عضو آن هستند. اتفاقا یک بخش بزرگی از آن هم مربوط به اصلاح ساختار بانکها است که اکنون کشور در آن مشکل دارد و یک بخشی از قوانین آن مربوط به پولشویی است و آن هم کاملا فنی است. اگر میخواهید به بانکهای کشورهای دنیا بگویید که با پولشویی مشکل دارید آن را انجام دهید. هر فردی که رشته مدیریت مالی خوانده باشد (BIS)را شنیده است اما برای بسیاری از آنها (FATF) ناشناخته است. گویی قرار بوده است که تصویب «FATF» مکمل خروج ترامپ از برجام برای تحریم بیشتر کشور باشد.