چرایی ناکارآمدی و غروب برجام

شکی نیست که ادامه برجام به شکل موجود در جهت خلاف منافع جمهوری اسلامی ایران و در راستای منافع و مطامع آمریکا و غرب می‌باشد و در صورت عدم خروج آمریکا از برجام، رفع کامل تحریم‌ها و محدودیت‌ها و بازگشت حقوق تضییع‌شده جمهوری اسلامی ایران تنها راه ادامۀ برجام است. جمهوری اسلامی ایران با این اقدام پاسخ مناسبی به اقدامات فریبکارانۀ آمریکا خواهد داد و در صورت خروج آمریکا از برجام و یا عدم تمدید لغو تحریم‌ها، خروج ایران از برجام تنها راه مقابله با زیاده‌خواهی‌های آمریکا می‌باشد. نظر به اینکه شکست توافق با شیطان بزرگ از قبل کاملاً قابل پیش‌بینی بود در ذیل با برشمردن 49 بند به علل ناکارآمدی و غروب برجام که ریشه در ساده‌انگاری‌ها و غفلت‌های فراوان دارد به‌طور مختصر پرداخته می‌شود:
1- ورود عجولانه به حل موضوع هسته‌ای به گمان رفع سریع تحریم‌ها.
2- اعتماد به آمریکا و غرب و غفلت از شمشیر خدعه و خیانت آنها.
3- بی‌توجهی به سوابق و تلاش‌های تیم مذاکره‌کننده قبلی و نادیده گرفتن نتایج ارزشمند آنها.
4- ضعیف شمردن توان داخلی و پیوند زدن کلیه مشکلات اقتصادی به رفع تحریم‌ها و تلاش برای دستیابی به توافق به هر شکل ممکن.
5- غفلت از هشدار مهم رهبری معظم انقلاب مبنی بر «توافق نکردن بهتر از توافق بد است».
6- ناچیز شمردن صنعت هسته‌ای و معاوله سخاوتمندانه بر سر آن به‌گونه‌ای که با بهت و حیرت خاویر سولانا مسئول اسبق روابط خارجی اتحادیه اروپا مواجه گردید.
7- ضعیف بودن پشتوانه کارشناسی و ناکافی بودن توان تخصصی تیم مذاکره‌کننده بویژه در حوزه اقتصادی و عدم تسلط آنها بر پازل پیچیده رفع تحریم‌ها.
8- نفوذ عوامل جاسوسی در تیم مذاکره‌کننده و هدایت مفاد توافق در جهت خواست دشمن.
9- تهیه پیش‌نویس توافقنامه از قبل توسط آمریکا و تلاش تیم مذاکره‌کننده در تکمیل پرانتزهای خالی و اکتفاء به تدوین و انتشار متن توافقنامه به زبان انگلیسی (حذف زبان فارسی) علی‌رغم عرف جاری توافقنامه‌ها.
10- غفلت از تأکیدات رهبری معظم انقلاب مبنی بر عدم اعتماد به آمریکا و در صورت انجام توافق اجرای متناظر و گام‌به‌گام تعهدات: تعلیق در برابر تعلیق، لغو در برابر لغو و برگشت‌پذیری در برابر برگشت‌پذیری.
11- توجیه غفلت از انجام راهبردهای مهم و کلیدی رهبری در طول مذاکرات.
12- عدم توازن بین داده‌ها و ستانده‌ها در مفاد برجام.
13- خودشیفتگی در مذاکره با شش قدرت جهانی و غفلت از عامل قدرتی جمهوری اسلامی ایران و نادیده گرفتن سوابق عهدشکنی طرف‌های مقابل.
14- خوشبینی به اروپا و غفلت از سیطرۀ آمریکا بر معادلات سیاسی و اقتصادی اتحادیه اروپا.
15- خوشبینی و عدم دقت در توافق با کشورهایی که 38 سال سابقه دشمنی و توطئه علیه جمهوری اسلامی ایران را دارند در حالی که عقد توافق حتی با یک کشور دوست نیز می‌بایست با نهایت دقت، شفافیت و رعایت کلیه جوانب انجام شود.
16- وجود ضعف‌های ساختاری، ابهامات و پیچیدگی‌های فراوان در مفاد برجام علی‌رغم تأکید مقام معظم رهبری مبنی بر شفاف، صریح غیر قابل تفسیر بودن تعهدات طرفین.
17- تفکیک تحریم‌ها به هسته‌ای و غیرهسته‌ای و تأکید بر رفع تحریم‌های هسته‌ای و غفلت از بازگشت تحریم‌ها به بهانه‌های غیرهسته‌ای در حالی که کلیه تحریم‌ها و قطعنامه‌هایی که از آغاز مذاکرات هسته‌ای (سال 1382) علیه جمهوری اسلامی ایران اعمال گردیده است همگی در راستای فشار بر برنامه هسته‌ای بوده است.
18- سعی در محرمانه ماندن مفاد مذاکرات تا پایان مذاکرات علی‌رغم اطلاع دشمن از مفاد توافقات و عدم استفاده از خرد جمعی نخبگان و صاحب‌نظران منتقد و دلسور نظام در طول مذاکرات.
19- غفلت از اینکه آمریکا و غرب صرفاً به مسئله هسته‌ای اکتفا نخواهند کرد و بعد از دستیابی به اهداف خود در برنامه هسته‌ای اهداف بعدی خود را جهت تسلط بر سایر عوامل قدرتی جمهوری اسلامی ایران دنبال خواهند کرد. در این رابطه مقام معظم رهبری بارها هشدار داده بودند که دشمنی آمریکا و غرب با موجودیت انقلابی نظام اسلامی است نه صرفاً بر سر موضوع هسته‌ای.
20- تصویب برجام در شورای امنیت سازمان ملل متحد و ارجاع نهایی شکوائیه‌ها به این شورا که آمریکا در آن از حق وتو برخوردار است و کشورهای روسیه و چین با توجه به اینکه استمرار لغو تحریم‌ها به رأی گذاشته می‌شود امکان حق وتو به نفع ایران را نخواهند داشت و در صورت مسکوت ماندن 30 روزه شکوائیه نیز طبق بند 37 برجام (مکانیزم ماشه) کلیه قطعنامه‌های شورای امنیت باز خواهد گشت.
21- حفظ ساختار تحریم‌ها و قطعنامه‌های شورای امنیت به‌گونه‌ای که با صدور بیانیه مجدد امکان بازگشت تمامی تحریم‌ها و قطعنامه‌های صادره وجود دارد.
22- نادیده گرفتن اهمیت استراتژیک غنی‌سازی 20 درصد و موافقت با برچیدن دوسوم سانتریفیوژها و به‌ویژه زنجیره‌های مهمIR4 و IR2m با قدرت غنی‌سازی بالا و نیز موکول نمودن ساخت سانتریفیوژها به ده سال بعد.
23- پذیرفتن سخت‌ترین و پیشرفته‌ترین نظارت‌ها و بازرسی‌های مدرن و گستردۀ تاریخ هسته‌ای جهان که برای اولین بار در ایران اتفاق افتاده است.
24- پذیرفتن کلیه خواسته‌های هسته‌ای دشمن (خالی شدن یکجای دست جمهوری اسلامی ایران از توانمندی‌های هسته‌ای) و مهیا شدن بستر لازم برای طرح خواسته‌های بعدی از سوی آنها.
25- موکول نمودن دستیابی به 190000 سو غنی‌سازی به سال‌های دوردست به‌گونه‌ای که بعد از 13 سال جمهوری اسلامی ایران تنها قادر به 12500 سو غنی‌سازی باشد که این مقدار قبل از انجام توافق در دسترس بوده است.
26- پذیرفتن محدودیت‌های 10، 15، 20، 25 ساله و موارد دائمی که علاوه‌بر تسلط آمریکا و غرب بر فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران موجبات گسترش دامنه بهانه‌گیری‌های آنها را برای سال‌های بعد فراهم نموده است.
27- افزایش راه‌های نظارت بر پرونده هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران به 10 مورد از جمله توسط هر یک از اعضای 1+5 و کارگروه خرید، کمیسیون مشترک، دبیرکل سازمان ملل متحد و دبیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی.
28- عدم وجود هرگونه سازوکار لازم برای نظارت بر پایبندی طرف مقابل به انجام تعهدات خود علی‌رغم اعمال گسترده‌ترین و پیشرفته‌ترین نظارت‌های سیستمی و چندجانبه بر برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران.
29- استثناء کردن تصمیم‌گیری بر اساس اجماع و اکتفاء به پنج رأی اعضای کمیسیون مشترک در موضوع دسترسی.
30- گنجاندن فرآیند پیچیده دسترسی در برجام (بنده‌های 78- 74) که با حل موضوع PMD و اعمال شدیدترین و بی‌سابقه‌ترین نظارت‌ها و محدودیت‌ها بر برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران فاقد وجاهت موضوعی می‌باشد.
31- ساده‌انگاری در توافق با آمریکا و غفلت از راهبردهای فریبکارانه این کشور شامل تحریم، مذاکره، خدعه، فشار، مهار و تغییر رژیم در مواجهه با کشورهای مخالف آمریکا.
32- توجیه عهدشکنی‌ها و وضع تحریم‌های جدید توسط آمریکا و تأکید تیم مذاکره‌کننده و ریاست‌جمهوری بر زمانبر بودن تحریم‌ها که تا مدت‌ها بعد از اجرایی شدن برجام ادامه داشت.
33- حشر و نشر و معاشرت تیم مذاکره‌کننده با دشمنی که به فرموده امام علی(ع) موجبات تسلط دشمن را فراهم خواهد ساخت.
34- برخورد دوگانه تیم مذاکره‌کننده در اعلام واقعیت‌های برجام در داخل و خارج کشور.
35- غیرقابل استفاده نمودن محفظه عظیم قلب راکتور آب سنگین اراک از طریق بتن‌ریزی بر منافذ و کانال‌ها با توجیه حفظ ماهیت آب سنگین آن در حالی که مزیت اصلی راکتور IR-40  اراک که قریب 90 درصد عملیات فنی و مهندسی آن به پایان رسیده بود استفاده از اورانیوم طبیعی به عنوان سوخت به جای اورانیوم غنی شده بوده است که عکس آن اتفاق افتاده است.
36- در هاله‌ای از ابهام قرار گرفتن تکمیل راکتور آب سنگین اراک با توجه به آگاهی آمریکا و غرب از کلیه اطلاعات و مشخصات حساس راکتور مذکور و امکان سنگ‌اندازی آنها در تهیه برخی اقلام ضروری از خارج از کشور.
37- موکول نمودن خرید کالاهای با کاربرد دوگانه به جلب موافقت اعضای کارگروه خرید، کمیسیون مشترک 1+5 و کمیته ویژه شورای امنیت سازمان ملل متحد و اعمال نظارت هدفمند بر خرید کالا از مبدأ تا مصرف‌کننده نهایی که عملاً موجبات نفوذ و نظارت بیگانگان بر کنترل خرید کالاها و انجام پروژه‌های استراتژیک کشور در پی دارد. مخالفت انگلیس با خرید 900 تن اورانیوم از قزاقستان بر همین اساس صورت گرفته است.
38- اتخاذ سیاست یک‌جانبه پایبندی به تعهدات و عقب‌نشینی گام‌به‌گام در برابر عهدشکنی‌ها و نقض مکرر برجام از سوی آمریکا و اکتفاء به پاسخ‌های لفظی که بر جسارت و زیاده‌خواهی‌های آمریکا و غرب افزوده است.
39- سپردن مسئولیت نظارت بر اجرای برجام به تیم مذاکره‌کننده و یکی شدن ناظر و مجری و استناد هیئت عالی نظارت بر اجرای برجام به گزارش‌های ارسالی از سوی آنها.
40- فقدان هرگونه اقدام بازدارنده از سوی هیئت نظارت بر اجرای برجام و مجلس شورای اسلامی علی‌رغم نقص مکرر بر جام از سوی آمریکا و اکتفاء مجلس شورای اسلامی به قرائت گزارش‌های دوره‌ای وزارت امور خارجه.
41- پذیرفتن محدودیت‌های تسلیحاتی 5 ساله و 8 ساله علی‌رغم مخالفت روسیه و چین و ارتباط دادن فعالیت‌های موشکی به رعایت ممنوعیت طراحی موشک‌های بالستیک با قابلیت حمل کلاهک‎‌های هسته‌ای علیرغم حل موضوع PMD و تأکید روسیه و چین و نیز اعمال شدیدترین و سخت‌ترین نظارت‌های هسته‌ای جهان بر برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران.
42- در حالی که بر اساس بندهای 7 و 13 ضمیمه برجام طرفین می‌بایست در فاصله روز توافق (1394/4/23) تا روز اجرا (1394/10/26) تمام اقدامات اداری و حقوقی لازم را برای رفع موانع از سر راه برجام و اجرای آن طبق بندهای 15، 16، 17 و 18 ضمیمه مذکور بردارند. غفلت تیم مذاکره‌کننده از اجرای مستحکم و مطمئن تعهدات طرف مقابل (بندهای 16 و 17) و صرفاً اکتفاء به صدور بیانیه از سوی آنها و در مقابل پیگیری جدی در اجرای عجولانۀ کلیۀ تعهدات جمهوری اسلامی ایران (بند 15) جای تعجب و شگفتی دارد.
43- ساده‌انگاری در پذیرفتن قول و امضای وزیر امور خارجه آمریکا(جان کری) به عنوان سند و اکتفاء به توقف موقت 120 روزه و 180 روزه تحریم‌ها از سوی آمریکا در برابر اجرای کامل و یکجای کلیه تعهدات جمهوری اسلامی ایران در روز اجرای توافق (1394/10/26).
44- تعلیق موقت تحریم‌ها (در قالب‌های 120 روزه و 180 روزه) به‌جای لغو کامل آنها با توجیه عدم اختیار دولت آمریکا در لغو تحریم‌های مصوب کنگره و در مقابل بی‌توجهی و نادیده گرفتن 4 مصوبه مهم مجلس شورای اسلامی از جمله قانون صیانت از دستاوردهای صلح‌آمیز هسته‌ای مصوب 1389/4/29 در رابطه با ممنوعیت هر نوع همکاری فراتر از توافقنامه پادمان (پروتکل الحاقی، کد اصلاحی 1-3 و اقدامات فراپروتکلی) و نیز قانون الزام دولت به حفظ دستاوردها و حقوق هسته‌ای ملت ایران مصوب 1394/4/2 که در آن بر درج لغو کامل و یکجای تحریم‌ها همزمان با اجرای تعهدات جمهوری اسلامی ایران تأکید شده بود.
45- غفلت از موارد مهم مندرج در نامه مقام معظم رهبری به ریاست محترم جمهوری به‌ویژه بند 2 آن مبنی بر توقف برجام در صورت وضع هر نوع تحریم در هر سطحی و به هر بهانه‌ای از سوی هر یک از کشورهای طرف مذاکره، که اگر با نخستین عهدشکنی آمریکا در روز بعد از اجرای برجام (1394/10/27) توافقنامه متوقف و فعالیت‌های هسته‌ای از سر گرفته می‌شد یقیناً راه برای ادامه عهدشکنی‌ها و غارت اموال و اعمال تحریم‌های شدیدتر به بهانه‌های واهی بسته می‌شد.
46- خودداری اروپا از اجرای تعهدات به بهانه فرار شرکت‌ها و بانک‌های اروپایی از معامله با ایران به‌علت ترس از جریمه‌های سنگین آمریکا.
47- بی‌اعتمادی کشورها به انجام مبادلات مالی و بانکی با جمهوری اسلامی ایران به‌علت رفع موقت 120 روزه و 180 روزه تحریم‌ها و نیز تهدیدات مستمر آمریکا مبنی بر منع معامله و مبادله بانکی با جمهوری اسلامی ایران.
48- باقی ماندن چرخه دلار علی‌رغم آنکه این محدودیت از سال 2008 (1387) و به‌علت فشار بر برنامه هسته‌ای بر جمهوری اسلامی ایران اعمال گردیده است و با رفع تحریم‌های هسته‌ای می‌بایست محدودیت جدید ارزی دلار وضع شده برداشته می‌شد که متأسفانه نه اینکه این اتفاق نیفتاد بلکه مشکل مبادله دلار با دیگر کشورها از ترس امکان نقض برجام به علت عدم امکان شناسایی ذی‌نفع نهایی شدت بیشتری به‌خود گرفت به‌گونه‌ای که به‌قول دکتر ظریف امکان گشایش حتی یک حساب بانکی در لندن نیز وجود ندارد.
49- غفلت از اینکه FATF در سال 2008 (1387) به منظور اعمال فشار بر فعالیت‌های هسته‌ای؛ جمهوری اسلامی ایران را در لیست کشورهای غیرهمکار قرار داد و در سال 2010 بعد از صدور قطعنامه 1929 همگام با آمریکا و غرب و به‌منظور اعمال فشار مضاعف بر برنامه هسته‌ای؛ جمهوری اسلامی ایران را همراه با کره شمالی در لیست سیاه اعلام کرد قاعدتاً می‌بایست موضوع FATF که با انگیزه هسته‌ای، جمهوری اسلامی ایران را در لیست سیاه قرار داده بود مرتفع می‌شد ولی متأسفانه این مهم با غفلت تیم مذاکره‌کننده همچنان به‌قوت خود باقی ماند.

ابراهیم کارخانه‌ای
رئیس ‌کمیته هسته‌ای مجلس نهم