این اتفاق، برآمده از ذهنیتی است که گویا اتفاقی نظیر خروج خیالی آمریکا از برجام، همه مناسبات را برهم خواهد ریخت و «تخم لق» این ادعا را نیز برخی مقامات مسئولی کاشتند که در سه هفته اخیر، مرتبا از شرایط خاص بعد 22 اردیبهشت ماه سخن گفتهاند و در محافل خصوصی، 10 برابر بیشتر از آنچه در میان رسانهها گفتهاند، ترس و واهمه ایجاد کردهاند. اقتصاد دنیا دههای است که بر شانه تحولات بازار ارز میچرخد و مهمتر آنکه بازار ارز نیز، کاملا وابسته به هیجانات سیاسی است. سرمایهگذاری عجیب دشمن بر شکلدهی به یک بینالاذهانی کاذب و زمینهسازی و مویدهایی از جانب مقامات مرتبط، میتواند به این بحران دامن بزند. چه اینکه باز کردن جبهههای جدید برای دعاوی داخلی را میتوان نمونههایی از مویدسازی درونی دانست و اتفاقا دولت با دادن باج به این خریداران طمعکار بازار ارز و سکه و وعده فروش بیشتر و عرضه بالاتر، بر دامنه بحران میافزاید، چون مکانیزمهای دیگر را برای مهار قیمتها به کار نمیگیرد و خریدار تصور میکند که باز هم قیمت افزایش خواهد یافت. هیچوقت از سود آنی خود صرفنظر نخواهد کرد. بخش زیادی از مکانیزمها در آرامشبخشی نهفته است که پیامهای اینستاگرامی و طعنههای علنی، شرایط آن را فراهم نمیآورد.