بر کسی پوشیده نیست که سهولت تولید موسیقی و در دسترس قرار گرفتن آن به وسیله اینترنت و گوشیهای موبایل، بدون دغدغه خرید کاست و ... موجب شیوع حجم زیادی از موسیقی در زمانی کوتاه شده است. امروزه موسیقی در جامعه ما به عنوان یکی از کالاهای اصلی سبد فرهنگی مردم جا بازکرده است. گزینه اول بسیاری از افراد برای پر شدن اوقات فراغتشان موسیقی است.
با توجه به این میزان زمانی که گوش هایمان در معرض شنیدن موسیقی است، قصد کرده ایم که نظر تولید کنندگان همین کالای فرهنگی را نسبت به حال این روزهای موسیقی جویا شویم. به همین منظور گفتگویی انجام دادیم با مجید اخشابی خواننده کشورمان که در ادامه می خوانید:
*آقای اخشابی؛ به تازگی خوانندههای جوان و با سبکهای خاص به عرصه موسیقی آمدند. شما به عنوان خوانندهای که چند سال است در این عرصه فعالیت میکنید، چه نظری درباره آنها دارید؟
ذوق و هنر خوب مشاهده میشود، اما یکی از اشکالهای این روند کمرنگ شدن پشتوانههای فنی و علمی است که باید تقویت شود. به نظر میرسد این نوع کارها بیشتر مبتنی بر ذوق و هیجان شخصی است.
به هرحال آثاری به دست میآید که سوار بر موج هیجانی مخاطب میشود، اما با از بین رفتن این نوع هیجان ها، این مدل سبکها نیز نابود میشوند. به همین خاطر در شرایط فعلی اگر کسی بخواهد کار خوب و ماندگاری انجام بدهد، خیلی سخت است و علم بالا، اشراف داشتن، زحمت و تلاش بسیار لازم دارد. اما شاهد آن هستیم که چهرههایی یک شبه مطرح میشوند که به نظر من بد نیست. هر چیز که به بالا بردن سهم مصرف موسیقیایی مردم این کشور کمک کند خوب است، ولی در گام بعدی باید فعالیتهایی کیفیتر ملاک قرار بگیرد.
*آیا کثرت این موسیقیها موجب پایین آمدن سلیقه موسیقیایی مردم نمیشود؟
سلیقه موسیقیایی ما به شدت پایین آمده است؛ به طوری که اکثر موسیقیدانهای ما حیرانند که چه بسازند؟ آیا ساخته هایشان را تنزل بدهند که قابل فهم باشد یا کار خودشان را بکنند و محکوم بشوند که خیلی پیچیده و سخت هستند؟
امیدوارم مردم به هرحال با این تجربیاتی که در این سالها به دست میآورند، خودشان صاحب نظر باشند که کدام موسیقی ارزش گوش کردن را دارد و جنبههای تخریبیاش ناچیز است.
*مشکل اصلی این روزهای موسیقی را در چه میبینید؟
بگذارید مثالی بزنم؛ در عالم تولید برای یک محصول غذایی مثل شکلات، ارگانی ناظر است که محصولات نهایی مسموم یا فاسد نباشد. در عالم هنر متاسفانه آزمایشگاهی وجود ندارد که بگوید مثلا فلان موسیقی ممکن است روح و روان تو را نابود کند، وقتی که شعر منفی گوش می دهی، شعری سرشار از عقده، کینه و نفرت گوش می دهی ممکن است بر روان تو تاثیر منفی بگذارد. این روند ادامه پیدا میکند تا خود مخاطب بفهمد که این محصول رسانهای مسموم است.
متاسفانه در کشورمان باید کارکرد هنر به شکلی باشد که خود مصرف کننده به این نتیجه برسد که فلان محصول هنری بی خود است. در غیر این صورت کسی نیست که بگوید این باید باشد یا فلان چیز نباید باشد. اینجا ممیزیها بر اساس کیفیت نیست. برخی از تولیدکنندگان و برخی از مصرف کنندگان از سطح سلیقه نازل برخوردار هستند که محصول ارزشمندی را تولید نمی کنند و مردم هم به همان راضی هستند. در حال حاضر این چرخه موسیقی می گردد، اما امیدواریم که این آگاهی برای مصرف کننده ایجاد شود.
*آیا این تنزل کیفیت فقط مختص موسیقی است؟
همه محصولات هنری فعلی ما از درجه کم و نازلی برخوردارند. البته بعضیها هم خوب دیده می شوند. به عنوان نمونه در عید نوروز فرصت کردم یکی از فیلمهایی که میلیاردی فروش کرده بود و درباره اش کلی صحبت شده بود را نگاه کنم. با خود گفتم که آیا واقعا باید مردم ما چنین فیلمی را روی سرشان بگذارند و حلوا حلوا کنند؟! این فیلم چه می خواهد بگوید؟ تهش چیست؟ کارگردان با یکسری دلقک بازی و بدون هیچ دستاوردی فیلم میسازد.
حداقل کارگردانهای فعلی مثل افراد پیشرو گذشته و قدیم، مثل شاعرها باشند که مردم را به سمت نیک بختی، خوشی و همه خوبیها هدایت کنند؛ نه اینکه مردم با خود بگویند برای دیدن این اثر عمرمان را تلف کردیم و دوتا قهقهه هم زدیم. آیا پشت این قهقهه باید آگاهی باشد یا ناآگاهی؟
من عید به توصیه دوستانم که گفتند این فیلم از همه پر فروش تر است رفتم و فیلم را دیدم، ولی به خودم گفتم آیا باید این سطح از فیلم مورد توجه مردم ما قرار بگیرد که با استقبال مردم، پول برای عوامل مهیا میشود که یکی مثل همین را مجدد تولید کنند.
*به عنوان سوال پایانی که می تواند در عرصه موسیقی تاثیرگذار باشد، فکر میکنید شعار امسال (حمایت از کالای ایرانی) چه نکتهای برای پیشرفت این عرصه دارد؟
به نظر من به واسطه این شعار باید به موسیقی کمک شود؛ آن هم موسیقی که منشأ ایرانی دارد، نه موسیقی که صرفاً زبانش ایرانی است. درست است که ما میتوانیم پاپ ایرانی داشته باشیم، اصلا ما می توانیم همه گونههای موسیقی را بومی کنیم، اما به این معنی نیست که فقط شعر پاپ فارسی باشد و بعد تمام ملودی، تنظیم و ساختار کپی شده غرب باشد. به نظر من خود موسیقی جزو کالاهایی است که باید به آن بیشتر توجه شود.