ناصر آویژه بازیگر و کارگردان ایرانی متولد سال 1350 است.
او در نمایشهای چهار صندوق شادی، صندوقچه مروارید، طلسم شهر قصه، یه شهر بیپرنده، مش مش قلی خان، پیر بابا و شمعهای سحرآمیز بهعنوان بازیگر و کارگردان حضور داشته است.
این هنرمند در نمایشهای پسرک لبو فروش، سه بچه خرگوش، بهشت شداد، یا ثارالله، بچههای خوب جنگ، قهرمان آزادی، تئاتر در پناهگاه، سقوط، خداحافظ، ت مثل تئاتر، نون مثل نظم، قصههای من و تو و رستم شاهنامه هم ایفای نقش کرده است، همچنین کارگردانی نمایشهای صبح طلوع میکند، شب طولانی یلدا، مترو و نگارش و کارگردانی راویان کوزه را به عهده داشته است.
آویژه در مجموعههای تلویزیونی بچهها جدول، یک تابلو یک حماسه، شیرینتر از کلاغ، جشن تولد، فصل گرم، ناجورها، پشتصحنه و شهر قشنگ بهعنوان بازیگر، در مجموعه تلویزیونی پروانهها بهعنوان کارگردان و در مجموعههای یه سبد خنده و جمعه به جمعه خونه به خونه بهعنوان بازیگر و کارگردان ایفای نقش کرده است.
ناصر آویژه همچنین در تلهتئاتر دالی و فیلمهای زیرخاکی، همبازی و شیر شکار نقشآفرینی کرده است.
او در طول مدت فعالیت هنری خود موفق به دریافت جایزه بازیگری برای مش مش قلی خان از جشنواره کودک و نوجوان اصفهان شده است.
با این هنرمند فعال در عرصه تئاتر کودک و نوجوان درباره عملکرد نهادها و مؤسسات خیریه به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
ظرفیتهای تولیدات تئاتری در حوزه کودک و نوجوان را تا چه اندازه در پیشبرد اهداف مؤسسات و نهادهای خیریه و عامالمنفعه مؤثر میدانید؟
به این مسئله باید از دو منظر نگاه کرد. یکی از این مناظر، استفاده از زبان گویای تئاتر در بیان آسیبهای اجتماعی، خاستگاه ناهنجاریها و بزههای اجتماعی است که متأسفانه به دلیل ناآگاهی خانوادهها، قشر آسیبپذیر کودک و نوجوان در زندگی اجتماعی دچار آنها شده و ناخودآگاه آنها را به ورطه اینگونه اعمال و رفتار ناشایست میکشاند. نتیجه آنکه در مقطعی از زمان، با حجم قابلتوجهی از کودکان و نوجوانانی مواجه میشویم که با هدف در اختیار گرفتن فوریتهای امداد اجتماعی یا خدماتی که در برخی از این مراکز ارائه میشود به سمت آنها هجوم برده و با توجه به بضاعت کم اینگونه مراکز، عملا خدمات در سطح غیرقابل قبولی به آنها داده میشود. زبان تئاتر میتواند حکم داروی پیشگیرانهای را داشته باشد که با استفاده از روایت نمایشی خانوادهها، والدین و بچهها را بهعنوان مخاطبان یک محصول تئاتری از چنین موضوعاتی آگاه کند. اما منظر دوم استفاده مفید از زبان تئاتر در ارائه خدمات به مؤسسات و نهادهای خیریه و عامالمنفعهای است که ماهیتی غیر از بحث دارالتأدیبها دارند، بهطور مثال خدماتی به خانوادههای کمبضاعت، کودکان کار و اقشاری نظیر آنها ارائه میکنند یا از طریق عواید مالی ناشی از فروش بلیت و رونق گیشه درصدی از این درآمد بهطور مستقیم در اختیار اینگونه مؤسسات برای سرویسدهی مناسبتر اختصاص پیدا کند که با توجه به فعالیت مستمری که شخصا در حوزه تئاتر کودک و نوجوان داشته و دارم به جرات میتوانم بگویم که اغلب فعالان، کارگردانان، عوامل و گروههای نمایشی کودک و نوجوان، رغبت بسیار زیادی برای مشارکت در امور خیریه از منظر دومی که ذکر شد دارند.
شما تا چه اندازه در تولید و اجرای آثار نمایشیتان از هر دو منظر موضوع ارائه سرویس به مؤسسات خیریه و مراکز نگهداری از کودکان خیابانی بیسرپرست را لحاظ میکنید؟
در حد توان این کار از سوی من و سایر عوامل گروه نمایشی مورد توجه قرار میگیرد، منتها نکتهای که باید اینجا به آن اشاره کنم این است که میان یک گروه نمایشی و مسئولان مراکز و مؤسساتی که مورد نظر هستند باید حلقه واسطی ایجاد شود تا علاوه بر جلب اعتماد طرفین چنین فعالیتهایی با توجه به نیاز و الزامات و اقتضائات جوامع اجتماعی، هدفمند به پیش رود بهطور مثال سازمان بهزیستی و بسیاری از نهادهای متولی این امر باید با مأمور کردن کارشناسان فرهنگی خود این حلقه واسط را ایجاد کنند.
از آنجا که شما عضو انجمن تئاتر کودک و نوجوان خانه تئاتر هستید آیا فعالیت صفی بهمنظور تعامل مؤثر میان مسئولان انجمن تئاتر کودک و نوجوان با نهادهای خیریه و عامالمنفعه برقرار میشود؟
انجمن تئاتر کودک و نوجوان، یکی از اهدافش توجه به ارائه خوراک فرهنگی به مخاطب هدفی است که اینگونه آثار نمایشی برای آنها تولید میشود. قطعا درصد قابلتوجهی از آثار نمایشی تولید شده بر اساس سیاستگذاری مسئولان انجمن با نیت ارشاد و تربیت اجتماعی کودک و نوجوان و ارائه راهکارهای مؤثر در این زمینه به انجام میرسد اما با این حال انجمن تئاتر کودک و نوجوان هیچگونه قیدی قانونی که کارگردان گروه یا عوامل نمایشی را مکلف به ارائه خدمات یا حمایتهای مالی به این مؤسسات کند در دستور کار قرار نداده است و این عرصه بهاصطلاح با ابتکار و همت عالی هنرمندان و مخاطبان آثار نمایشی مدیریت میشود هرچند که انجمن تئاتر کودک و نوجوان، در صورت ترغیب هر یک از عوامل تئاتری برای شراکت در این امور خیریه نهایت همکاری و حمایت را از عزم و اراده آنها به عمل میآورد.
و سخن پایانی...
سخن پایانی که کودکان و نوجوانان بسیاری در کشور عزیزمان زندگی میکنند که نه تنها نیازمند کمکهای مالی ما هستند بلکه خود و خانوادههایشان چشم امید به کمکهای معنوی هنرمندان بهویژه در امر فرهنگسازی برای کمک به همنوعان و رسیدن به ایرانی آبادتر بستهاند و نباید فراموش کنیم که رسالت هنرمند، پیش از آنکه مولد در چرخه اقتصادی کشور بودن باشد چیز دیگری است و آن رساندن خوراک آموزشی و پرورشی به افراد است پس میتوان به ساخت برنامههای بیشتر و حمایت در زمینه معرفی حوزههای خیریه امید داشت.
"مریم داوری"