رسیدگی به این پرونده از 27اسفند سال 95 بهدنبال درگیری خونین در یکمجتمع مسکونی در شهر زیبا شروع شد. هنگامی که کارآگاهان جنایی درمحل جنایت حضور یافتند با پیکر خونین مرد جوانی روبهرو شدند که مقابل در خانه سرایدار ساختمان روی زمین افتاده بود.
به دستور بازپرس کشیک قتل جسد مرد جوان به نام فریبرز 33ساله به پزشکی قانونی منتقل شد. براساس گواهی پزشکی قانونی مقتول در اثر ضربه نوک تیز چاقو به کشاله ران و براثر شدت خون ریزی جان باخته بود. ضارب که سرایدار ساختمان بود در همان لحظات نخستین خودش را به پلیس معرفی کرد.
این متهم چند روز قبل از زندان به شعبه پنجم دادگاه کیفری استان تهران منتقل شد وپای میز محاکمه ایستاد. در آغاز جلسه نماینده دادستان متن کیفرخواست را خواند وخواستار مجازات شد.سپس خانواده مقتول نیز قصاص متهم را از قضات شعبه به ریاست قاضی بابایی و قاضی ساجد - مستشار دادگاه- خواستار شدند.
آنگاه متهم پای میز محاکمه ایستاد ودر حالی که اتهامش را قبول داشت از اولیای دم خواستار عفو و بخشش شد.وی در شرح ماجرا گفت: روز حادثه آن مرد برای تعمیر آسانسورآمده بود. او پیچهای آسانسور را درست نمی بست ومن از او خواستم کارش را درست انجام دهد چون احتمال خطر وجود داشت.
درگیری کوتاهی بود که پس از چند دقیقه پایان پذیرفت.یک ساعت بعد نصاب آسانسور مقابل واحد سرایداری آمد او بدون مقدمه مقابل همسر وفرزندم شروع به ناسزا گویی کرد من که عصبانی شده بودم به طرف آشپزخانه رفتم وبا برداشتن یک چاقو ضربهای به پای مقتول زدم من قصد کشتن او را نداشتم نمیدانستم با ضربهای که به پایش اصابت میکند او جانش را از دست میدهد.... من بسیار اشتباه کردم خودم را مستحق قصاص میدانم اما باور کنید من قصد کشتن او را نداشتم به من رحم کنید بهخاطر همسر و فرزندم به جوانیام رحم کنید.... من ناخواسته مرتکب این جنایت بزرگ شدم.
پساز اظهارات متهم قضات وارد شور شده و با توجه به درخواست اولیای دم واظهارات خود متهم و محتوای پرونده او را به اتهام ارتکاب قتل عمد به قصاص نفس محکوم کردند.