تأسیس «شرکت اسلامیه» بهابتکار حاجآقا نورالله اصفهانی در اصفهان و همکاری تجار این شهر، نمونهای تاریخی از راهبرد حمایت از تولیدات داخلی است. رهبر انقلاب دربارهی اقدامات ایشان چنین میفرمایند:«در قضیه مرحوم حاجآقا نورالله... دعوا سر همان چیزی است که ما امروز از مسئله استقلال میفهمیم؛ یعنی سلطهی اقتصادی، سلطهی فرهنگی، سلطهی سیاسی، سلطهی اجتماعی و نفوذ ویرانکننده و خانهبراندازی که غرب در دنیا داشته (آن دوره، دورهای بود که غرب با نشاط و با سرزندگی داشت میآمد و حالت تهاجمی داشت) اینها این را میدیدند، این را میفهمیدند. مرحوم حاجآقا نورالله از آن شرکتی که احداث میکند، از آن حرفهایی که میزند... نشان میدهد که مرد بسیار روشنبین، بسیار آگاه و متوجه به ابعاد سلطهی بیگانه است».
در دوره قاجار اقتصاد ملی دچار رکود کمسابقهای شده بود و سیل محصولات خارجی در بازار ایران روان بود. ایران که خود زمانی صادرکنندهی منسوجات باکیفیت خصوصاً پارچههای ابریشمی بود، به واردکنندهی منسوجات تبدیل شده بود و از کارخانههای نساجی که روزگاری محصولات آن به تمام مشرقزمین صادر میشد، خبری نبود و عملاً «بازرگانان عمال خارجیها» شده بودند.
جرج کرزن سیاستمدار انگلیسی اوضاع کشور را چنین شرح میدهد: «گذشته از اشیای تجملی غربی که طبقات بالا به آن معتاد شدهاند، پوشاک همه طبقات جامعه، از مردان گرفته تا زنان، جملگی از غرب وارد میشود. ابریشم، ساتن و ماهوت برای طبقات اعیان و قماش نخی و پنبهای برای همهی طبقات. لباس یک روستایی ساده از منچستر یا مسکو میآید و نیلی را که همسر او بهکار میبرد، از بمبئی وارد میشود. در واقع از بالاترین تا پایینترین مراتب اجتماعی، بهطور قطع وابسته و متکی به کالاهای غربی شدهاند». در چنین وضعیتی، اندیشه حفظ و تقویت تولید داخلی در محافل مذهبی و تجار ایجاد شد و بهرهبری حاج آقا نورالله اصفهانی کارخانههایی تحت عنوان «شرکتهای اسلامیه» در شهرهای مختلف تأسیس گردید.
استقبال و حمایت مردم
جمع کثیری از علمای جهان اسلام بهطرق مختلف، از جمله فتوا و اعلامیه، به حمایت از تولیدات داخلی برخاستند. هیجان زائدالوصفی که از دینخواهی و وطندوستی مردم برمیخاست با غرور ملی درآمیخت و مردم کالای داخلی را اگرچه کیفیتی برابر با کالای خارجی نداشت، ترجیح میدادند و با افتخار مصرف میکردند. چهبسا اگر این حمایت مردم همراه و پشتیبان شرکت نبود تولید کنندگان داخلی محکوم به شکست بودند. منسوجات شرکت در هر شهری که وارد میشد، با استقبال مردم مواجه میشد و چنان وجد و سروری بهپا میکرد که در هیچیک از اعیاد آن دوره نظیر نداشت. حتی ایرانیان مقیم خارج، از بغداد گرفته تا سنپترزبورگ نیز از تولیدات داخلی پشتیبانی کردند.
بهخطر افتادن منافع استعمار
اندیشه بهبود وضع اقتصاد و استقلال در زمینههای گوناگون همچون احداث صنایع ملی و کارخانهها و گرفتن امتیاز از دولت برای توسعهی عمران کشور، شرکت اسلامیه را به میدانهای جدید فعالیت ترغیب مینمود. مسلماً فعالیتهای شرکت که بهقصد تولید کالاهای داخلی در برابر نفوذ اقتصادی غرب شکل گرفته بود در طولانیمدت ضربهی سنگینی به اقتصاد استعماری انگلیسی وارد میساخت، چنانکه روزنامهی تجارتی لندن مینویسد: «معلوم میشود ایرانیان اندکاندک از خواب غفلت بیدار شده و قدر و اهمیت تجارت، بهخصوص همین شرکت را دانستهاند. چیزی که اهمیت دارد آن است که علمای ملت نیز در آن شرکت مشوق هستند و اگر این شرکت معتبر شود، سکته بزرگی به منافع انگلیس در اصفهان، بلکه در خلیج فارس وارد میآید».
مقابله با رشد چشمگیر تولیدات داخلی
این ترقی روزافزون که شکست کالاهای خارجی را موجب میشد، واکنش تجار دول بیگانه را در پی داشت. کنسولگری انگلیس در اصفهان بارها به مسئولین ایرانی از اوضاع وخیم پیشآمده شکایت میکردند و با روشهای مختلف همانگونه که به انحراف مشروطه مبادرت نمودند، توانستند مسئله تحریم کالاهای خارجی را بهسوی ناکامی سوق دهند. کاهش قیمت کالاهای خارجی، نسیه دادن کالاها و اجناس به تجار داخلی و مردم، تبلیغات زیاد اجناس خارجی و... از جمله اقداماتی بود که آنان را در نیل به اغراضشان موفق گردانید.
اگرچه کارشکنیهای انگلستان و عناصر سودجوی داخلی و نیز عدم حمایت دولت و حاکمیت کشور موجب شد تا ادامهی مسیر برای شرکتهای داخلی میسر نشود، اما اهتمام علما و مردم آن برهه و اصرار ایشان به حمایت از منسوجات داخلی تجربهی قابل ستایشی را پیشِروی ملت ایران گذاشت.