شب گذشته مهران مدیری در برنامه تلویزیونی «دورهمی» میزبان سام درخشانی بازیگر سینما و تلویزیون بود.
مهران مدیری استندآپ کمدی خود را با موضوع گرانی و یارانه اجرا کرد.
کارگردان دورهمی در خصوص یارانه ها گفت: تا حالا دقت کرده اید که گرانی و وزن انسان چقدر با هم نقطه اشتراک دارند؟ می رویم روی ترازو و به همان اندازه که از وزن بالا تاسف می خوریم، حواسمان هم هست که قهوه با خامه سفارش بدیم. گرانی هم همین است.
مدیری ادامه داد: یارانه حکم چرخ های کمکی دوچرخه است. تا مدتی با چرخ کمکی رفتیم، بعد چرخ ها را برداشتند و باباها پشت دوچرخه را گرفتند. الان نه بابا وجود دارد و نه چرخ کمکی. البته دوستانی که مسئولیت را به عهده گرفتند چرخ کمکی و حتی چرخ اصلی عقب را هم برداشتند! الان بدون چرخ داریم حرکت می کنیم و فقط کمی اصطحکاک بدنه دوچرخ با زمین زیاد شده که به آن هم عادت می کنیم.
وی افزود: در اینترنت قطع یارانه را جستجو کردم. بیش از 50 خبر دیدم که در هر خبری وعده داده شده بود که به زودی یارانه بین 5 تا 10 میلیون نفر قطع می شود. وقتی جمع زدم، دیدم تا حالا یارانه 110 میلیون نفر از جمعیت ما 80 میلیون نفری ما قطع شده ! احتمالا یارانه بخشی از مردم هند هم قطع شده است !
در ادامه برنامه مهران مدیری از سام درخشانی مهمان برنامه دعوت کرد که به روی سن بیاید.
مدیری در ابتدای گفتگو پیرامون مقایسه محبوبیت پژمان جمشیدی و سام درخشانی سوال کرد که درخشانی گفت: اتفاقات خوبی برای پژمان می افتد؛ برای اینکه خدا دوستش دارد و حتی اتفاق منفی هم برای پژمان مثبت جواب می دهد.
درخشانی در خصوص ناامیدی از بازیگری و حضور در مدلینگ عنوان کرد: در سال ۷۸ شرایط خوب پیش نمی رفت و علیرغم تلاش هایی که کرده بودم کاری به من پیشنهاد نشد. آن زمان یک پیشنهاد خوب در زمینه مدلینگ در کشور ترکیه به من شد و همه کارها را انجام داده بودم که بروم. اما از طرف حمیدحمزه استاد بازیگری ام با من تماس گرفتند تا برای سریال «شب زدگان» تست بدهم که خوشبختانه در تست قبول شدم و مسیر زندگی ام تغییر کرد .
مدیری بیان کرد: اگر تماس نگرفته بودند الان در خارج از کشور مدل بودی؟ و درخشانی گفت: الان شبکه (ماهواره ای) جِم من را نشان می داد!
مهران مدیری با اشاره به حضور چشم رنگی ها در دهه ۷۰ و پررنگ نبودن درخشانی سوال کرد که بازیگر «آوای باران» در پاسخ اظهار داشت: ما هنوز در فضای بسته بودیم و از سال ۸۰ به مرور حضور نسل من شروع شد. البته اگر آن زمان با چشم رنگی و چهره خوب وارد سینما می شدند، می گفتند به خاطر چشم رنگی وارد سینما شده است؛ اما ما سال ها تلاش کردیم که این برچسب از ما برداشته شود و به عنوان بازیگر ما را بشناسند.
درخشانی ادامه داد: آدم خوش شانسی بودم که با کارگردانان بزرگی کار کردم. بعد از سریال «شب زدگان»، فیلم سینمایی «دلباخته»، سریال های «خانه پدری» و «با من بمان» را کار کردم.
درخشانی در پاسخ به سوالی درباره حضور در فیلم «شور عشق» گفت: بعد از فیلم دلباخته من و آنا نعمتی برای حضور در فیلم شور عشق دعوت شدیم و در دفتر حضور پیدا کردیم اما آن زمان خسرو معصومی ودوستان دیگر گفتند که بهتر است کاری نکنید و صبر کنید تا فیلم دلباخته نمایش پیدا کند چراکه این فیلم سکوی پرش شماست. اما متاسفانه زمانی این فیلم با استقبال مواجه نشد.
بازیگر «همه چیز آنجاست» درخصوص متولدین تیرماه گفت: متولد ۳۱ تیر ۵۴ هستم. تیرماهی ها خیلی دست و دلبازند و با تیرماهی ها خیلی خوش می گذرد و آنها افرادی خانواده دوست هستند.
مدیری درباره محبوبیت بیشتر درخشانی برای حضور در سریال «پژمان» سوال کرد که درخشانی پاسخ داد: محبوبیت در سریال «نابرده رنج» برای من اتفاق افتاد و نقطه عطفی در کارنامه بازیگری من بود. نقش متفاوتی را بازی کردم و این جسارت کارگردان بود که همیشه نقش همیشگی که من را به کامبیز دیرباز داد و برعکس نقشی که همیشه دیرباز بازی می کرد را به من داد و این اتفاق باعث درخشش دو نفر شد. سریال «پژمان» هم که کمدی محض و یک اتفاق جدید در بازیگری برایم بود.
بازیگر «پژمان» درباره موفقیت خود در ژانر کمدی اظهار داشت: در حال حاضر نیاز مردم بیشتر کمدی است و مردم با کسانی که کار کمدی می کنند، بیشتر ارتباط برقرار می کنند. به خاطر همین بیشتر به من کارهای کمدی پیشنهاد می شود، اما من نقش جدی نیز در سریال «آوای باران» و «همه چیز آنجاست» بازی کردم و از نظر منتقدین خوب کار کردم.
در ادامه مدیری درباره اینکه مقیاس محبوبیت بازیگر در جامعه ما تعداد فالوورهایش است سوال پرسید که درخشانی گفت: متاسفانه یک ابزاری وجود دارد، اما فرهنگ آن به اندازه ابزار رشد نکرده است. بعضی اوقات بابت صحبت هایی که در آن فضا انجام می شود دلشکسته و دلخور می شویم. به هرحال فضای مجازی را دوست دارم اما اتفاق عجیبی که هفته پیش برای من رخ داد. در فروشگاه مشغول خرید بودم که یک آقا به من گفت آقای درخشانی میشه به دخترم بگوید که به خانه عمه اش بیاید. چون دخترم شما را دوست دارد، به حرف شما گوش می کند! ارتباط تصویری بود و من با گوشی آن شخص گفتم «سلام خوب هستید... امشب برو خونه عمه ات !»
مدیری نیز گفت: البته برای من هم چنین اتفاقی رخ داد، اما آقایی به من گفت امشب بیا خانه عمه ام!
درخشانی پیرامون کار جدید خود گفت: به تازگی بازی در فیلم جدیدی به کارگردانی امین کریمی و به تهیه کنندگی حسین فرح بخش را به پایان رسانده ام.
در ادامه مدیری پرسید که در فیلم (خوب بد جلف )جلف اش تو بودی ؟! و درخشانی در پاسخ گفت: این فیلم ادامه «پژمان» بود و همان شخصیت ها ادامه داشتند. اسم فیلم خوب بد زشت بود، اما زمانی که طراحی لباس انجام شد دیدیم که چقدر من با آن لباس ها جلف شدم و جرقه در ذهن کارگردان زده شد که اسم فیلم را تغییر دهد.
مدیری درباره افزایش دستمزد درخشانی سوال کرد و او گفت: بعد از فروش خوب فیلم «خوب بد جلف» من سه برابر دستمزدم را درخواست کردم، اما دو برابر دستمزد را به من دادند. البته خودتان میدانید که در سینما دستمزدها از ۱۰۰ میلیون تا ۵۰۰ میلیون است .
درخشانی درباره عاشق شدن و عشق واقعی گفت: عشق واقعی در طول زندگی یکی دوبار بیشتر اتفاق نمی افتد. اما اولین باری که همسرم را دیدم اولین بار بود که عاشق شدم و از آنجایی که عشق دوست داشتن بی منطق است، اساس زندگی این را نمی پذیرد که بدون منطق وارد یک زندگی دراز مدت شوید. عشق به مرور تبدیل به دوست داشتن شد. به جرات می توانم بگویم زمانی که برای اولین بار چشمم به دخترم افتاد به پهنای صورت گریه می کردم و تازه فهمیدم عشق در یک نگاه یعنی چه. الان بدون هیچ سوالی جانم را برای دخترم می دهم.
درخشانی در پاسخ به سوال مدیری پیرامون «ترس» گفت: از این می ترسم که محبوبیتی که در میان مردم دارم را از دست بدهم.
درخشانی در پاسخ به سوال پایانی مدیری درباره «داشتن احساس خوشبختی» گفت: یکی از نکاتی که دوست داشتم درباره اش صحبت کنم همین است. خیلی از دوستان موفقیت بیشتری از من دارند، اما ممکن است به اندازه من احساس خوشبختی نداشته باشند. میخواهم این پیام را به همه عزیزان بدهم که پول مهم است اما همه خوشبختی نیست. بسیاری افراد پول دارند اما تنها هستند. خدا را شکر میکنم که خیلی ها را دوست دارم و کسانی هستند که من را دوست دارند و بابت همه این دوستان خدا روشکر می کنم.
در پایان این گفتگو سام درخشانی تابلویی که طراحی کرده و همسرش نقاشی آن را انجام داده است را به موزه دورهمی تقدیم کرد.