به گزارش ایسنا،متن کامل گفتو گو به اين شرح است:
با توجه به موفقیت حضور «جدایی نادر از سیمین» در گلدن گلوب و معرفی فیلم به عنوان نمایندهی سینمای ایران در مراسم اسکار امسال، چقدر به گرفتن جایزهی اسکار امیدوارید؟
همهی فیلمها را ندیدهام. از طرفی اسکار چندان قابل پیش بینی نیست. قبلاً هم فیلمهایی بودهاند که علیرغم حدس و گمانها در لیست نهایی حضور نداشتهاند. علاوه بر خود فیلم، میزان تبلیغات نقش موثری دارد. فیلمسازان چند ماه پیاپی، بیوقفه در حال صحبت و مصاحبه دربارهی فیلمشاناند. چند هزار نفر برای انتخاب یک فیلم رای میدهند و مصاحبهها غالباً در جهت معرفی فیلم است. من تنها درچند سفر کوتاه توانستم برای معرفی فیلم بروم. چند روز پیاپی از صبح تا شب مصاحبه کردن با سوالهای مشابه و اجباراً پاسخهای مشابه، کار خسته کنندهایست. گاهی بعضی مصاحبهها را بعد از چند بار
ترجمه، اینجا و آنجا میخوانم. آن قدر لحن و ادبیاتش در این دست به دست شدن تغییر کرده که برعکس آن چیزی شده که منظور بوده. این سوای نقل قولها و مصاحبههای جعلی است که گاهی به اسم خودم میخوانم. به هر حال نیاز بود که مثل دیگر فیلمسازها چند ماه در آنجا مستقر شوم، که این امکان به خاطر نوشتن فیلمنامهی جدیدم، وجود ندارد.
«جدایی نادر از سیمین» در کشورهای زیادی به نمایش درآمد، آیا از واکنش تماشاگران در کشورهای مختلف اطلاعی دارید؟
واکنش تماشاگران را تنها در کشورهایی مثل فرانسه، آلمان، آمریکا و کانادا از نزدیک دیدهام. واکنشها چندان متفاوت با آنچه در ایران اتفاق افتاده نیست. آنهایی که از نزدیک نظراتشان را شنیدهام، غالباً موقعیتهای داستان، رفتار شخصیتها و روابط بینشان را همهگیر و فارغ از جغرافیا و شرایط محیطی خاص میدانستند. این جمله را که شخصیتهای فیلم برایشان ملموس و آشناست، زیاد شنیدهام.
اخیراً کسانی چون برادران داردن و راجر ایبرت دربارهی فیلم نظراتی را اعلام کردند که مثبت بوده است، خودتان پیش بینی چنین واکنشهایی را میکردید؟
پیش بینی نمیکردم. به دلیل جزئیات بومی و زیاد بودن دیالوگها، استقبال از فیلم بیرون از ایران را چیزی در اندازهی «چهارشنبه سوری» میدیدم. یادم است وقتی فیلمنامه را به دوستم، آقای معادی، برای بازی در فیلم دادم، او هم همین احساس را داشت. ما با هم فیلمنامهی دیگری نوشته بودیم که قرار بود در برلین ساخته شود. پیمان بعد از خواندن فیلمنامهی «جدایی نادر از سیمین» نگران بود که با ساخته شدن آن و فاصله افتادن بین موفقیتهای خارجی «درباره الی» و فیلمی که قرار بود بیرون از ایران بسازیم، دیگر این امکان فراهم نشود و عدم موفقیت «جدایی نادر از سیمین» در بیرون از ایران،
فرصت ساختن آن فیلم دیگر در برلین را منتفی کند. اما آن قدر درگیر داستان شده بودم که برایم اهمیتی نداشت بعد از آن در خارج از ایران چه اتفاقی برای فیلم رخ خواهد داد. حتی فیلم را برای نمایندهای که از جشنوارهی برلین آمده بود زیرنویس هم نکرده بودیم. او با مترجمی که همراهش بود فیلم را دید و اولین کسی بود که برعکس آنچه تصور میکردیم، به عنوان یک غیر ایرانی با فیلم ارتباط برقرار کرد.
تاثیر موفقیتهای «جدایی نادر از سیمین» بر مسیر فیلمسازی شما چه خواهد بود؟
این موفقیتها همان قدر که میتوانند باعثانگیزه و ارادهی بیشتر برای ادامهی کار شوند، به همان اندازه هم میتوانند فیلمساز را اسیر رقابت با خود کنند و برای رهایی از این آسیب، به زعم من یک راه وجود دارد: هر چه سریعتر فیلم قبلی و موفقیتهایش را بگذاریم و به فیلم بعدی دل ببندیم. بعد از «درباره الی» هم با «جدایی نادر از سیمین» خودم را از آن فیلم جدا کردم. این راه خوبیست برای در امان ماندن از آسیبهای ناخواستهای که موفقیت به بار میآورد.
چه شد که تصمیم گرفتید فیلم بعدیتان را خارج از ایران بسازید؟
به یک دلیل ساده و روشن: قصه در پاریس اتفاق میافتد. داستان سفر چند روزهی کسی است به پاریس. این قصه را کجا باید ساخت؟
آیا فیلمنامهی فیلم جدیدتان همان فیلمنامهایست که با پیمان معادی نوشته بودید؟
نه. ارتباطی میان این دو فیلمنامه نیست. من و پیمان در دورهای که «دربارهالی» در مرحلهی تدوین بود شروع به نوشتن فیلمنامهای کردیم. حاصل کار هم قابل قبول از آب در آمد. قرارداد ساخت آن هم برای کار در برلین بسته شد، اما با پیش آمدن ایدهی «جدایی نادر از سیمین» علی رغم همه برنامه ریزیها، از ساخت آن منصرف شدم.
این سالها، تمایل به ساخت فیلم در خارج از کشور زیاد شده. فکر میکنید علتش چیست؟
حتماً هر کس برای ساختن فیلم در خارج از ایران دلیل خاص خودش را دارد. همه به یک دلیل مشترک دست به ساخت فیلم در خارج از ایران نمیزنند.
آیا ساخت فیلم در خارج از کشور امکان بیشتری برای جهانی شدن به فیلمساز میدهد؟
تصور من این نیست. تجربه نشان داده ساخت فیلم در فضای بومی قابلیت بیشتری در جلب مخاطب گسترده جهانی دارد. ولی یک چیزی این میان فراموش نشود. وقتی قصهای به ذهن شما میرسد و شب و روزتان را سرشار از شوق نوشتنش میکند، دیگر این حرفها و حسابگریها کنار میرود. این قصه است که شما را به دنبال خود میکشد و نه اینکه شما قصه را به دنبال خود.
واکنش شما به حاشیهها و حرف و حدیثهایی که در ارتباط با ساخت فیلم جدیدتان در خارج از کشور به وجود آمده چیست؟
واکنشم تمرکز و دقت بیشتر بر فیلم بعدیم است.
ولی گاهی بیپاسخ گذاشتن این گونه صحبتها به نوعی باعثقوت گرفتن و جدی شدن این شایعات برای عموم میشود.
یا باور داریم مردم باهوشند یا نه. اگر باور داریم، خیلی جای نگرانی نیست. خودشان میتوانند سره را از ناسره تشخیص بدهند.
پس خبر مهاجرت شما واقعیت ندارد؟
واضح است که نه. من نه مهاجرت کردهام و نه قصد مهاجرت دارم. اولین بار هم خبر مهاجرتم را پشت چراغ قرمزی در میدان هفت تیر تهران شنیدم. کمتر از دو ماه است که برای تحقیق و آشنایی با فضا به پاریس آمدهام تا نوشتن فیلمنامه را با همکار نویسندهای که در پاریس ساکن است آغاز کنم و بعد از اتمام نگارش هم مشغول پیش تولید و فیلمبرداری خواهیم شد. بلافاصله بعد از آماده شدن فیلم هم با خانوادهام، که نمیخواستم این مدت را از آنها دور باشم، به ایران باز خواهیم گشت. به هر حال وقتی قرار است شما فیلمی در کشوری دیگر بسازید، لازم است مدتی آنجا بمانید و در حد ضرورت داستان با محیط آشنا
شوید. نمیشود برای چنین داستانی امروز آمد و فردا پیش تولید کرد و یک ماه یا دو ماه بعد فیلمبرداری. زمان نیاز است.
در ماههای گذشته اظهارنظرهای مختلفی دربارهی فیلم شما ابراز شده که گاه به شدت متضاد و حتی غیرمنتظره بودند در این بین معدودی هم صفت «سیاه نمایی» را به فیلم نسبت دادهاند. نظرتان در مورد این اظهارات چیست؟
همانطور که اشاره کردید، عدهی معدودی چنین چیزی را مطرح کردهاند، این حرف که به فیلم نسبت میدهند، مثل حکایت مهاجرتی است که میخواهند به زور به من نسبت بدهند. این دورترین و بعیدترین برچسبی است که میشود به فیلم زد.
شاید حجم موفقیتهای فیلم در خارج از ایران باعثچنین نظری شده؟
بله. به بهانه و استناد اتفاقاتی که بیرون از ایران برای فیلم افتاده چنین نظری را میدهند. یعنی اگر همین فیلم، با همین مختصات، بیرون از ایران تماشاگری نداشت و به جشنوارهای نمیرفت، «سیاهنما» نبود. موضوعشان فیلم نیست، جوایز است. اول جوایز را میبینند و بعد در فیلم دنبال دلیل جوایز میگردند. از ته به سر حرکت میکنند و چون تنها قادرند هر آنچه در هستی است، از خدا، دین، اخلاق تا هنر و سینما را از روزنهی تنگ سیاست ببینند، به این نتیجه دلخواهشان میرسند که چون این فیلم خارج از ایران مورد توجه قرار گرفته، پس سیاهنمایی کرده.
سینمای اجتماعی خیلی وقتها در معرض این اتهام بوده. چرا؟
چسباندن برچسب سیاهنمایی به سینمای اجتماعی که صادقانه سعی در بازنمایی وقایع و پرسشگری دارد، به نوعی فرار از پذیرش مسئولیت است. این تنها محدود به سینما نیست و در عرصههای دیگر نیز از این شیوه استفاده میشود. اگر خوشبینانه فرض کنیم که این اظهارات از سر نیات شخصی و سیاسی نیست و به آنچه میگویند باور دارند، با این برداشت تک بعدی تمام فیلمهای اجتماعی تاریخ سینمای دنیا سیاه نمایی میکنند. قصدم آن نیست که بگویم هیچ فیلم سیاهنمایی در تاریخ ساخته نشده و هیچ جشنوارهای در دنیا به این دلیل فیلمی را مورد تشویق قرار نداده. فیلمهای جعلی و تقلبی هم در همه جا ساخته
میشوند که از ابتدا اهدافشان مشخص است. اما اینکه به این خاطر، هر فیلم اجتماعی را متهم به سیاهنمایی کرد منطقی نیست. به این عده که وانمود میکنند نگران تصویر کشور در بیرون از ایران هستند باید یادآوری کرد به دلیل تعداد و حجم رسانهها در دنیای امروز، تصویری که سیاست از مردم یک کشور به جا میگذارد نگرانکنندهتر است تا سینما.
از نظر شما معیار برای تشخیص مرز سیاه نمایی و واقع گرایی در یک فیلم اجتماعی چیست؟ به طور مثال در مورد فیلم «جدایی نادر از سیمین»؟
برداشت تماشاگران از یک فیلم یکی از بهترین معیارهاست. در مورد «جدایی نادر از سیمین» درغالب نقدهایی که بیرون از ایران بر فیلم نوشته شده به این نکته اشاره شده که با تصویر جدید و مدرنی از ایران رو به رو هستیم. تصویر مردمی با دغدغههای پیچیدهی انسان امروز. بهترین افراد برای قضاوت دربارهی اینکه این فیلم چه برداشتی از ایران به غیر ایرانی میدهد، ایرانیان خارج از کشورند که فیلم را همراه با تماشاگر خارجی دیدهاند و به دلیل زندگی در فرهنگ و جامعهای دیگر، به تصویری که از کشورشان ارائه میشود حساسترند. یکی از افتخارات فیلم احساس سربلندی تماشاگران ایرانی بعد از
تماشای آن با مخاطب خارجی است. برای این گروه از تماشاگران که مشوق بسیاری از تماشاگران خارجی هم بودهاند که فیلم را ببینند، اینکه فیلم توانسته به سهم خود در پاک کردن تصویر کلیشهای و نادرستی که از مردم ایران در ذهن بعضی از تماشاگران خارجی نقش بسته قدمی بردارد، باعثخوشحالیشان است. آن عده که برچسب سیاهنمایی را به فیلم میزنند دو نکته را تعمدا کتمان میکنند. اول آنکه پیش از موفقیتهای این روزها در خارج از ایران، این فیلم هم مثل فیلمهای قبلی من ابتدا در داخل کشور و بین همین مردم دیده شد. برخوردهای مردم، اهالی سینما و منتقدان داخل کشور را نادیده گرفته و بر طبل
موفقیتهای خارجی میکوبند تا فیلم را صرفاً فیلمی جشنوارهای و ساخته شده برای تماشاگر غیر ایرانی قلمداد کنند. نکتهی دوم آنکه من پیش از این نیز، چه در زمانی که نمایشنامه مینوشتم و به صحنه میبردم، چه دورانی که در تلویزیون سریالهایی چون «داستان یک شهر» را میساختم، با همین سبک و سیاق نوشتهام و کار کردهام. آن زمان نه جشنوارهی خارجی در کار بود و نه جایزهای.
برخی هم ایراد میگیرند که چرا فیلم «جدایی نادر از سیمین» فضای توام با امید را به مخاطب منتقل نمیکند؟
من این مثال را قبلا هم زدهام. بدون آنکه قصد مقایسه باشد. وقتی یک بیمار پیش پزشکی میرود و پزشک متوجه بیماری او میشود یا میتواند برای دلخوشی بیمار از بیماری و عواقب آن چیزی نگوید و بیمار هم خوشحال و دعاگو مطب را ترک کند و یا صریح و روشن به بیمار درباره بیماریش توضیح دهد، در حالت اول ظاهرا بیمار امیدوار و راضی مطب را ترک میکند اما بیخبر از بیماری که چندی بعد او را زمین گیر خواهد کرد، در حالت دوم اگرچه بیمار ناراحت و نگران مطب را ترک میکند اما امید آن را دارد که به دلیل آگاهی بر بیماریش راه درمانی پیدا کند، در کدامیک از این حالتها امید واقعی و عمیقتری به
بیمار داده شده و درکدامیک امیدی جعلی و پوچ؟
پیشبینی میکنید، فیلم جدیدتان در ایران هم به نمایش در خواهد آمد؟
به نظرم هیچ ممانعتی برای اکران آن وجود ندارد. شرکت «ممنتو»، تهیهکننده فیلم هم این آمادگی را برای هماهنگی اکران داخل ایران و خارج از کشور اعلام کرده و در قرارداد قید کردهایم.
عنوان این فیلم چیست؟
هنوز اسم قطعی فیلم انتخاب نشده.
کسی از بازیگران انتخاب شده؟
با تعدادی از بازیگران به طور ضمنی صحبت شده، ولی همه چیز منوط به اتمام نگارش اولین نسخه از فیلمنامه است و بعد از اتمام فیلمنامه، کار انتخاب بازیگر در تهران و اینجا شروع خواهد شد.
چه تعدادی از گروه ایرانی و چه تعداد اروپایی خواهند بود؟
گروه ترکيبي از هر دو طرف هستند. بازيگران هم به همين صورت. گروه کارگرداني هم که اين روزها مشغول کارند ايراني هستند.
شناسه خبر:
۷۲۴۲۳
اصغرفرهادی: مهاجرت نکرده ام وقصدهم ندارم
اصغر فرهادی که این روزها برای مقدمات ساخت فیلم جدیدش در فرانسه به سر میبرد در گفتوگویی دربارهی حاشیههای «جدایی نادر از سیمین» و شرایط ساخت فیلم جدیدش در اروپا سخن گفت. او در گفتوگو با خبرگزاری دانشجویان ایران تاکید کرد که پس از ساخت فیلم جدیدش به کشور بازخواهد گشت و تمایل دارد که فیلم جدید خود را هم در ایران اکران کند.
۰