به نوشته خراسان،اين کاهش نرخ رشد جمعيت که به دنبال در پيش گرفتن سياست کنترل جمعيت و تنظيم خانواده، در مدتي نه چندان طولاني اتفاق افتاد که کمتر کارشناسي اين نرخ رشد را در سال ۹۰ پيش بيني مي کرد.

هرچند آثار و نشانه های کاهش رشد جمعیت از چندی پیش ظاهر شده بود و رهبر انقلاب اسلامی و برخی از مراجع عظام تقلید نسبت به آن واکنش نشان دادند، چنان که حضرت آیت ا…خامنه ای در یکی از سخنرانی های خود در دیدار با مسئولان نظام اظهار داشتند: من معتقدم کشور ما با امکاناتی که داریم می تواند ۱۵۰ میلیون جمعیت داشته باشد. هر اقدام و تدبیری که می خواهد برای متوقف کردن رشد جمعیت انجام بگیرد پس از ۱۵۰ میلیون انجام بگیرد. به مناسبت انتشار این آمار و اظهارنظرهایی که این روزها در این باره می شود، در گفت وگو با حجت الاسلام محمدرضا زیبایی نژاد، مسئول دفتر مطالعات و تحقیقات زنان حوزه علمیه قم و از کارشناسان مسائل زنان و خانواده به تحلیل و بررسی سیاست کنترل جمعیت در ایران پرداختیم و عوارض و پیامدهای کاهش نرخ رشد جمعیت را بررسی کردیم.

وی در این مصاحبه که بخش دوم آن را فردا می خوانید، ابتدا به اهمیت و جایگاه جمعیت در اقتدار بین المللی کشورها اشاره کرد و در ادامه سیاست کنترل را با آموزه های قرآنی ناسازگار شمرد.

زیبایی نژاد در ادامه از عوارض کم بودن فرزندان سخن گفت و مسائلی چون اختلال در جامعه پذیری، کم شدن نشاط اجتماعی و گسترش آسیب های جنسی را از جمله این پیامدها توصیف کرد.

او همچنین سیاست کنترل را در تضاد با سیاست تحکیم خانواده دانست. این دیدگاه گرچه مخالفانی دارد اما طرح این مباحثضروری که کمتر بدان پرداخته شده است، سبب می شود تا از آسیب های اجتماعی پیش گیری و راهکارهای لازم برای اعتلای جامعه و گسترش فرهنگ دینی مورد توجه قرار گیرد.

دهه ۶۰، اوج نرخ رشد جمعیت ایران

وی با بیان این که دهه ۶۰ را می توان دهه اوج رشد جمعیت ایران دانست. گفت: طبق آمارها نرخ رشد جمعیت در دهه ۶۰، بالای ۳درصد بوده است. در دهه ۷۰ این نرخ به بالای ۲ درصد و در دهه ۸۰ به بالای یک درصد کاهش می یابد. طبق آماری که هفته گذشته اعلام شد، نرخ رشد جمعیت در سال ۹۰ در ایران ۱.۳ درصد است که این رقم با متوسط نرخ رشد جمعیت در جهان که ۱.۲ درصد است، فاصله چندانی ندارد.

بالاترین و کمترین نرخ جمعیت در کشور

زیبایی نژاد به نرخ رشد جمعیت نقاط مختلف کشور اشاره و خاطرنشان کرد: در برخی نقاط کشور مانند استان همدان نرخ رشد جمعیت تقریبا صفر است که ممکن است دلیل این امر، مهاجر فرست بودن این مناطق باشد که مردم از آن شهرها به نقاط دیگر مهاجرت می کنند. از طرفی نرخ رشد جمعیت تهران در ۵ سال گذشته ۲.۶ درصد بوده است به دلیل این که تهران جزو نقاط بسیار مهاجرپذیر است. نقاطی هم مثل استان سیستان و بلوچستان که مهاجرپذیر نیست، با رشد معادل ۳.۶ مواجه است. این استان بالاترین نرخ رشد جمعیت در کشور را دارد. نیمی از مردم این استان شیعه و نیمی نیز اهل تسنن هستند تحلیل ما این است که نرخ رشد جمعیت مربوط به اهل تسنن بالای ۵درصد است.

این مسئله در کوتاه مدت مشکلی را ایجاد نمی کند ولی در درازمدت حداقل در ۵۰ سال آینده باعثتغییر ترکیب جمعیتی می شود.

زیرا که اهل تسنن کنترل جمعیت را حرام می دانند.

جالب است که در میان بسیاری از کشورهای اسلامی نگاه مثبتی نسبت به مسئله کنترل جمعیت وجود ندارد. به خاطر دارم چند سال پیش در جلسه ای بودم که رئیس جمعیت سازمان ملل متحد در آن حضور داشت، از ایشان شنیدم که می گفت در بین کشورهای اسلامی، ایران پیشتاز کنترل جمعیت است چون با ادبیات مذهبی وارد این مسئله شده و مردم را نسبت به کنترل جمعیت تشویق کرده است و ما می خواهیم ایران را به عنوان الگوی کشورهای اسلامی در زمینه کنترل جمعیت مطرح کنیم تا آن ها هم به معادله کنترل جمعیت برسند.

طبق پیش بینی محققان غربی سال ۲۰۵۰ جمعیت مسلمانان از مسیحیان پیشی می گیرد

زیبایی نژاد در ادامه به نتایج سیاست کنترل جمعیت در جامعه ایران اشاره و با بیان این که از نظر غربی ها جمعیت یکی از عوامل مهم افزایش قدرت کشورهای اسلامی محسوب می شود، به تحقیقات آن ها در این زمینه اشاره کرد و گفت: سال ۱۹۹۸، مجله ای به نام ترجمان سیاسی که مقالات سیاسی کشورهای دیگر را به زبان فارسی ترجمه می کرد در یکی از شماره هایش مقاله ای را تحت عنوان خاورمیانه در سال ۲۰۵۰ به چاپ رسانده بود که توسط محققان یکی از کشورهای غربی نوشته شده بود.

در آن مقاله آمده بود که جمعیت در معادلات قدرت تاثیر به سزایی دارد و کشورهای اسلامی به دلیل این که سیاست های کنترل جمعیت را چندان قبول ندارند، آهنگ رشد جمعیت شان بالاست در مقابل کشورهای مسیحی آمار رشد جمعیت شان پایین و حتی در برخی کشورهای اروپایی رشد جمعیت منفی است.

در نتیجه در سال ۲۰۵۰ میلادی، جمعیت خاورمیانه اسلامی بر جمعیت مسیحیان پیشی می گیرد و معادلات به نفع مسلمانان تغییر می کند. در آن مقاله به صاحب نظران و سیاست مداران غربی هشدار داده شد که مقوله جمعیت در کشورهای اسلامی را جدی بگیرند و فکری به حال آن بکنند.

قدرت های بزرگ دنیا مانند آمریکا و چین پرجمعیت هستند

این مدرس حوزه علمیه با اشاره به این که آگاهی ناکافی ما از مسئله کنترل جمعیت موجب می شود در درازمدت یکی از عوامل قدرت از ما گرفته شود، تصریح کرد: اگرچه من در حوزه سیاست تخصص لازم را ندارم ولی می توان مشاهده کرد که هم اکنون قدرت های مهم و بزرگ سیاسی و اقتصادی دنیا کشورهای پرجمعیت هستند. چین، هند و آمریکا نمونه این کشورهایند. چین در حال حاضر دومین غول اقتصادی جهان است که در حال تبدیل شدن به قدرت اول اقتصادی دنیاست. برزیل با ۲۰۰ میلیون جمعیت به تازگی خود را به عنوان یکی از ۸ قدرت برتر جهان مطرح کرده است.

پیری جمعیت افول خلاقیت را به دنبال دارد

جمعیت فراوان اگر به درستی مدیریت شود، به یک قدرت تبدیل می شود. چون افزایش جمعیت اگرچه از سویی تهدید است و می تواند آسیب های اجتماعی را به دنبال داشته باشد اما از جهتی جمعیت به ویژه اگر جوان باشد موتور محرک اجتماعی و اقتصادی است و اگر جمعیت کشوری پیر شود، خلاقیت در آن کشور رو به افول می رود. الان کشورهایی مانند آلمان بخشی از نیروهای خلاق خود را به عنوان مهاجر از خارج از مرزهای خود می پذیرند که این امر در آینده برای آن کشور آسیب زاست چون یک فرد مهاجر، فرهنگ خود را هم با خود می آورد و تمام مناسبات فرهنگی جامعه پذیرنده را نمی پذیرد چنان که فرانسه هم اکنون به این مشکل برخورده است و مسلمانان مهاجر این کشور، فرهنگ فرانسه را تحت تاثیر قرار داده اند. به ویژه این که کشورهای اسلامی اغلب مهاجرفرست هستند که گرچه ظاهر این قضیه منفی است به این معنا که ما نیروهای متخصص و خلاق خود را از دست می دهیم ولی در اصل در حال انتقال فرهنگ اسلامی به آن کشورها هستیم. اگر هم اکنون تعداد مسلمانان در چین ۵۰ میلیون نفر است محصول این است که تعدادی تاجر مسلمان حدود ۸قرن پیش به چین رفتند و آن جا ساکن شدند که حالا تعداد مسلمانان به ۵۰ میلیون نفر رسیده است.

سیاست کنترل جمعیت و آموزه های قرآن

وی با اشاره به این که بین افزایش جمعیت و اعتقادات و باورهای دینی مردم ما ارتباط و نسبتی برقرار است یادآور شد: در آیه ای از قرآن کریم آمده است «لاتقتلوا اولادکم خشیة املاق» فرزندان خود را از ترس تنگدستی نکشید(سقط نکنید یا پس از به دنیا آمدن نکشید) در ادامه آیه می فرماید «نحن نرزقهم و ایاکم»: «ما هم آن ها و هم شما را روزی می دهیم.»

سوالی که پیش می آید این است که چگونه ما به دنبال توسعه و تحکیم خانواده هستیم اما مردم را از فقر و مشکلات اقتصادی در زمینه تشکیل خانواده و بچه دارشدن می ترسانیم. درحالی که آموزه های قرآن خلاف آن را به ما تذکر می دهد و از ما می خواهد از فقر نترسیم چون خداوند فعالانه در زندگی حضور دارد و به ما روزی می دهد.

ما در سیاست کنترل جمعیت مردم رااز فقر می ترسانیم، درحالی که این سیاست با ادبیات دینی و آموزه های قرآنی سازگاری ندارد.

آیه ای دیگر در قرآن می گوید: «ما من دابة فی الارض الاعلی الله رزقها» هیچ جنبنده ای در روی زمین وجود ندارد مگر این که خداوند روزی او را تضمین کرده است.(به عهده خداوند است که روزی او را بدهد) براساس این آیه قرآن خداوند به نوعی تضمین کرده است هر موجودی را که می آفریند، روزی او را نیز بدهد.

اخلاق جنسی و کنترل جمعیت با یکدیگر ارتباط دارند

زیبایی نژاد با بیان این که کنترل جمعیت با حوزه اخلاق جنسی ارتباط تنگاتنگی دارد، افزود: متاسفانه در این زمینه در کشور ماتحقیقاتی انجام نشده است اما غربی ها در این زمینه به نکته های تازه ای دست یافته اند که جالب است. طبق این پژوهش ها در کشورهایی که سیاست های کنترل جمعیت اجرا نمی شود و خانواده ها پرجمعیت هستند زن در سنین جوانی که از ۱۸ تا حدود ۴۰سالگی اوست و اوج غلیان جنسی او در این سنین است درگیر بارداری و فرزندآوری و تربیت فرزندان می شود یعنی هم به لحاظ جسمی و هم روحی ذهن او به فرزندانش مشغول می شود؛ این امر باعثکنترل غلیان جنسی او و هدایت آن در مسیر صحیح می شود.

در این کشورها این وضعیت با سیاست های اخلاقی جنسی سخت گیرانه تناسب دارد یعنی در این کشورها چون زن مشغول خانواده و تربیت فرزندان است سیاست های اخلاق جنسی سخت گیرانه اعمال می شود و به نتیجه می رسد اما در جوامعی که زنان با مسئله کم فرزندی یا حتی بی فرزندی روبه رو هستند به ویژه درمقطع سنی ۱۸ تا ۴۰سال که همان طور که ذکر شد زنان با مسئله غلیان جنسی روبه رو هستند، اگر در درون خانواده به این نیازشان پاسخ داده نشود او به دنبال پاسخگویی به این نیاز در خارج از حریم خانواده می گردد که در چنین شرایطی امکان اعمال سیاست های سخت گیرانه جنسی وجود ندارد.

وی در پاسخ به این سوال که آیا اشتغال زن در خارج از منزل یا مشغولیت های دیگری که او می تواند برای خود ایجاد کند، باعثکنترل غریزه جنسی او در سن جوانی نمی شود، گفت: ممکن است بخشی از ذهن زن به این امور معطوف و ذهن او از مسائل جنسی منفک شود اما باید دانست که محیط کاری نیز خطراتی را برای زن دارد و او در این محیط ها هم مصون نیست. محیط بازی که برای ارتباط بین زن و مرد به ویژه در جوامع غربی وحتی در کشور ما وجود دارد، موجب می شود این غلیان غریزه جنسی در محیط کاری خود را نشان دهد.

در خانواده های پرجمعیت زن مدام صبح تا شب ذهنش درگیر همه امور و فرزندانش است و نیازهای عاطفی و ارتباطی وجنسی او تا حد زیادی برآورده می شود اما اگر فرزندی وجود نداشته باشد و این نیازها برآورده نشود، زن از راه های نادرست به دنبال پاسخگویی به این نیازها خواهد بود. بنابراین در کشورهایی مثل ما که سیاست های کنترل جمعیت اعمال می شود باید منتظر انحرافات و آسیب های حوزه اخلاقی جنسی زنان هم باشیم.

این تحقیقات غربی ها در حوزه اخلاق جنسی خانم ها انجام شده و ممکن است همین ماجرا نسبت به آقایان هم وجود داشته باشد ولی ما هنوز پژوهشی در این زمینه انجام ندادیم تاتاثیرات کاهش جمعیت در حوزه اخلاق جنسی مردان را متوجه شویم ولی می توان به آن ها هم تعمیم داد و گفت اگر تعداد فرزندان یک مرد افزایش یابد، دغدغه های معاش او افزایش می یابد و مقداری از درگیری های او صرف خانواده می شود و مقداری از مطالبات جنسی چنین فردی کاهش می یابد.

اختلال در جامعه پذیری و ارتباطات اجتماعی بچه های خانواده های کم جمعیت

این مشاور خانواده با تاکید بر این که سیاست های کنترل جمعیتی در هر کشوری حوزه تربیت فرزندان را هم به شدت تحت تاثیر قرار می دهد، خاطرنشان کرد: طبق تحقیقات، بچه هایی که در خانواده های تک یا کم فرزند زندگی می کنند، جامعه پذیری شان با اختلال مواجه است. زیرا امکانات اقتصادی در چنین خانواده هایی فقط به یک یا دو فرزند اختصاص می یابد و چنین فردی خود را عادت نمی دهد که خواسته های خود را محدود کند و با دیگر فرزندان مشارکت و ارتباط و تعامل داشته باشد.

در نتیجه بچه های بی مسئولیتی در این خانواده ها تربیت می شوند. در گذشته در خانواده ای که ۴ یا ۶ فرزند داشت امکانات بین فرزندان تقسیم می شد و بچه ها در دوران کودکی تا حدی فشار اقتصادی را تجربه می کردند. بچه ها هر کدام سلایقی داشتند به همین دلیل با هم درگیر می شدند و در همین دعواها آرام آرام یاد می گرفتند که چگونه باید حقوق یکدیگر را رعایت کنند و با یکدیگر تعامل داشته باشند در مدتی که فرزندان در خانه پدر بودند راه تعامل و کنار آمدن با هم را یاد می گرفتند و بعد که وارد اجتماع و زندگی خانوادگی می شدند، مشکل نداشتند. اما بچه هایی که تک فرزند هستند با ورود به اجتماع در خیلی از مواقع با مشکل روبه رو می شوند چون تمرین همزیستی و تعامل را قبلا نکرده اند و چنین افرادی خودمحور و فردگرا هستند.

هم خوانی تبلیغ ارزش های غیرخانوادگی با سیاست کنترل

وی با بیان این که جایگزینی یک سری از ارزش ها به جای ارزش های دیگر می تواند سیاست کنترل جمعیت را به نتیجه برساند، گفت: در جوامعی که ارزش های غیرخانوادگی بزرگ و درباره آن تبلیغ می شود سیاست کنترل جمعیت جواب می دهد. به این معنا که شما معتقد باشید زن باید شاغل و حضور اجتماعی داشته باشد در نتیجه به او القا کرده اید که در کنار همسرداری و تربیت فرزند موارد دیگر مثل شاغل بودن هم دارای ارزش است که می توان برای آن وقت گذاشت در این صورت زن از ارزش مادر و همسر بودن خواهد گذشت. ترویج ارزش لذت های دوران جوانی هم باز از مسایلی است که ترویج آن با سیاست کنترل جمعیت هم خوانی دارد. همین طور که در سطح جامعه ما رایج شده است که دختر و پسر در ابتدای ازدواج بچه دار نمی شوند چون آن را مزاحم لذت های دوران جوانی خود می دانند.

بنابراین سیاست کنترل جمعیت در جوامعی که ارزش های جایگزین مطرح و حتی بر ارزش های خانوادگی غلبه می یابد بهتر به نتیجه می رسد. طبق تحقیقات دانشمندان غربی، زنان در دهه های ۶۰ و ۷۰ میلادی که اوج موج دوم جریان فمنیست در غرب بود، یا ازدواج نکردند یا اگر هم ازدواج کردند خانواده برای آن ها در اولویت اول نبود. فرزندان این زن ها که البته تعدادشان بسیار کم است و هم اکنون در سن جوانی قرار دارند، بسیار فردگرا و خودخواهند و مشارکت اجتماعی و اقتصادی و سیاسی ندارند.

ارتباطات مجازی جای ارتباطات خانوادگی را گرفته است

وی به رابطه معکوس نشاط اجتماعی و سیاست کنترل جمعیت اشاره کرد و گفت: هم اکنون ما با خانواده هایی مواجهیم که عمو و دایی و خاله و عمه و… در آن ها وجود دارد ولی در نسل های آینده که ما با پدیده تک فرزندی مواجهیم، این بچه ها اقوامی مثل خاله و… ندارند، ارتباطات طایفه ای و فامیلی به شدت محدود می شود، افراد با هم ارتباطی ندارند و از هم حمایت نمی کنند. در روایات ما آمده است که اگر عصبانی شدید و خشم به شما روی آورد اگر رحمی(فامیلی) دارید پیش او بروید دست در دست او بگذارید. این هم خونی باعثتسکین شما می شود. ولی در آینده ارتباطات مجازی غیرعاطفی و غیرفامیلی جای این ارتباطات عمیق خانوادگی و فامیلی را می گیرد.

وي با بيان اين که با اجراي سياست هاي کنترل جمعيت سن ازدواج بالا مي رود گفت: وقتي شما سن ازدواج را بالا مي بريد، بايد تبعات آن را هم پيش بيني کنيد و بپذيريد. به عنوان نمونه دختري که قبلا زير ۲۰ سال ازدواج مي کرد و حالا زير ۳۰ سال ازدواج مي کند بايد ديد فاصله بين بلوغ و ازدواج چه ارزش ها و ارتباطاتي وقت او را در اين ميان پر مي کند و ارتباطاتي که بايد در قالب خانواده و بين همسران جريان يابد، چه جايگزين هايي پيدا کرده است. ادامه دارد . . .