آیتالله ناصر مکارم شیرازی در تفسیر نمونه ذیل آیه 30 سوره مبارکه «شوری» به دلایل وجود مشکلات زندگی و حوادث ناگوار برای انسان در دنیا اشاره کرده است که متن آن در ادامه میآید؛
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
«وَمَا أَصَابَکُم مِّن مُّصِیبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَن کَثِیرٍ؛ هر مصیبتى به شما رسد بخاطر اعمالى است که انجام دادهاید، و بسیارى را نیز عفو مىکند». (شوری/ 30)
از آنجا که در آیات گذشته، سخن از رحمت خدا در میان بود، و این سخن طبعاً این سؤال را برمىانگیزد: این مصائبى که ما با آن دست به گریبانیم از کجا است؟
آیه به این سؤال پاسخ مىگوید: که «آنچه از مصائب و ناملایمات به شما رسد به خاطر اعمالى است که خود انجام دادهاید» (وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَة فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ).
تازه این تمام مجازات اعمال نارواى شما نیستژ، چرا که «بسیارى از کارهاى شما را مورد عفو قرار مىدهد» (وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیر).
مصائبى که دامان ما را مىگیرد
در این آیه، نکاتى است که باید به آن توجه داشت:
1 ـ این آیه، به خوبى نشان مىدهد، مصائبى که دامنگیر انسان مىشود یک نوع مجازات الهى و هشدار است (هر چند استثنائاتى دارد که بعداً به آن اشاره خواهد شد) و به این ترتیب، یکى از فلسفههاى حوادث دردناک و مشکلات زندگى روشن مىشود.
جالب این که، در حدیثى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) مىخوانیم: که پیامبر گرامى خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: خَیْرُ آیَة فِی کِتابِ اللّهِ هذِهِ الْآیَةُ! یا عَلِىُّ! ما مِنْ خَدْشِ عُود، وَ لانَکْبَةِ قَدَم إِلاّ بِذَنْب، وَ ما عَفَى اللّهُ عَنْهُ فِى الدُّنْیا فَهُوَ أَکْرَمُ مِنْ أَنْ یَعُودَ فِیْهِ وَ ما عاقَبَ عَلَیْهِ فِى الدُّنْیا فَهُوَ أَعْدَلُ مِنْ أَنْ یُثَنِّىَ عَلى عَبْدِهِ: «این آیه (وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیْبَة...) بهترین آیه در قرآن مجید است، اى على! هر خراشى که از چوبى بر تن انسان وارد مىشود، و هر لغزش قدمى، بر اثر گناهى است که از او سر زده، و آنچه خداوند در دنیا، عفو مىند گرامى تر از آن است که (در قیامت) در آن تجدید نظر فرماید، و آنچه را که در این دنیا عقوبت فرموده، عادلتر از آن است که در آخرت بار دیگر کیفر دهد»!
و به این ترتیب ،این گونه مصائب، علاوه بر این که بار انسان را سبک مىکند، او را نسبت به آینده، کنترل خواهد نمود.
چرا انبیا و معصومین(ع) دچار مشکل میشدند؟
2 ـ گر چه ظاهر آیه عام است و همه مصائب را در بر مىگیرد، ولى مطابق معمول، در عمومات استثناهائى وجود دارد، مانند مصائب و مشکلاتى که دامنگیر انبیاء و ائمه معصومین(علیهم السلام) مىشد، که براى ترفیع مقام یا آزمایش آنها بود.
و همچنین، مصائبى که گریبان غیر معصومین را مىگیرد و جنبه آزمون دارد.
و یا مصائبى که بر اثر ندانم کارىها و عدم دقت و مشورت و سهل انگارى، در امور حاصل مىشود، که اثر تکوینى اعمال خود انسان است.
و به تعبیر دیگر، جمع میان آیات مختلف قرآن، و روایات ایجاب مىکند که عموم این آیه در مواردى تخصیص پیدا کند، و این مطلب تازهاى نیست که مایه گفتگوى بعضى از مفسران شده است.
کوتاه سخن این که: مصائب و گرفتارىهاى سخت، فلسفههاى مختلفى دارد، که در بحثهاى توحیدى، و مباحث عدل الهى، به آن اشاره شده است.
شکوفایى استعدادها، تحت فشار مصائب، هشدار نسبت به آینده، آزمون الهى، بیدارى از غرور و غفلت، و کفاره گناه و...
اما از آنجا که بیشتر افراد آن جنبه کیفرى و کفارهاى دارد، آیه فوق آن را به صورت عموم مطرح ساخته است.
و لذا در حدیثى مىخوانیم: هنگامى که، امام على بن الحسین(علیه السلام) وارد بر «یزید» شد،«یزید» نگاهى به او کرد گفت: «یا عَلِىُّ! ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیْبَة فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیْکُمْ»! (اشاره به این که حوادث کربلا نتیجه اعمال خود شما بود).
ولى امام على بن الحسین(علیه السلام) فوراً در پاسخ فرمود: کَلاّ! ما هذِهِ فِیْنا نَزَلَتْ، إِنَّما نَزَلَ فِیْنا «ما أَصابَ مِنْ مُصِیْبَة فِى الاَرْضِ وَ لا فِی أَنْفُسِکُمْ إِلاّ فِی کِتاب مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِکَ عَلَى اللّهِ یَسِیْرٌ لِکَیْلا تَأْسُوا عَلى ما فاتَکُمْ وَ لاتَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ» فَنَحْنُ الَّذِیْنَ لاْنَأسى عَلى ما فاتَنا مِنْ أَمْرِ الدُّنْیا، وَ لانَفْرَحُ بِما أُوتِیْنا: «چنین نیست، این آیه در مورد ما نازل نشده، آنچه درباره ما نازل شده، آیه دیگرى است که مىگوید: «هر مصیبتى در زمین یا در جسم و جان شما روى دهد پیش از آفرینش شما در کتاب (لوح محفوظ) بوده، و آگاهى بر این امر بر خداوند آسان است، این براى آن است که شما به خاطر آنچه از دست مىدهید غمگین نشوید، و به خاطر آنچه در دست دارید زیاد خوشحال نباشید» (هدف از این مصائب عدم دلبستگى شما به مواهب زودگذر دنیا است و یک نوع تربیت و آزمون براى شما است)».
سپس امام(علیه السلام) افزود: «ما کسانى هستیم که هرگز، به خاطر آنچه از دست دادهایم غمگین نخواهیم شد، و به خاطر آنچه در دست داریم خوشحال نیستیم (همه را زودگذر مىدانیم و چشم به لطف و عنایت خدا بستهایم)».
دنیا دار عمل است نه دار پاداش و کیفر
این سخن را با حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) پایان مىدهیم: هنگامى که از حضرتش، تفسیر آیه فوق را خواستند فرمود: «مىدانید على(علیه السلام) و اهل بیتش بعد از او گرفتار مصائبى شدند، آیا به خاطر اعمالشان بود؟ در حالى که آنها اهل بیت طهارتند، و معصوم از گناه، سپس افزود: إِنَّ رَسُولَ اللّهِ کانَ یَتُوبُ إِلَى اللّهِ وَ یَسْتَغْفِرُ فِی کُلِّ یَوْم وَ لَیْلَة مِأَةَ مَرَّة مِنْ غَیْرِ ذَنْب إِنَّ اللّهَ یَخُصُّ أَوْلِیائَهُ بِالْمَصائِبِ لِیَأْجُرَهُمْ عَلَیْها مِنْ غَیْرِ ذَنْب: «رسول خدا(صلى الله علیه وآله) پیوسته توبه مىکرد، و در هر شبانه روز صد بار استغفار مىنمود، بىآن که گناهى مرتکب شده باشد، خداوند، براى اولیاء و دوستانش مصائبى قرار مىدهد، تا به خاطر صبر در برابر آن از او پاداش گیرند بىآن که گناهى مرتکب شده باشند».
3 ـ گاه، بعضى در این مسأله تردید کردهاند که، «مصائب» در آیه فوق اشاره به «مصائب دنیا»باشد، چرا که دنیا دار عمل است نه دار پاداش و کیفر.
ولى، این اشتباه بزرگى است، چرا که «آیات» و «روایات» فراوانى، نشان مىدهد: گاه انسان در همین دنیا گوشهاى از کیفر اعمالش را مىبیند، و این که: مىگویند دنیا دار مجازات نیست، یعنى تمام حسابها تصفیه نمىشود، نه این که مطلقاً مجازاتى وجود ندارد، و انکار این حقیقت از نظر آشنایان به آیات و روایات، شبیه انکار یک امر بدیهى است.
4 ـ گاه، مصائب، جنبه دسته جمعى دارد، و محصول گناهان جمعى است، همان گونه که در آیه 41 سوره «روم» مىخوانیم: ظَهَرَ الْفِسادُ فِى الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ لِیُذِیْقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ: «فساد در خشکى و دریا به خاطر اعمال مردم، آشکار شد، تا نتیجه بعضى از اعمالى را که انجام دادهاند به آنها بچشاند، شاید باز گردند».
روشن است این درباره جوامع انسانى است، که به خاطر اعمالشان گرفتار نابسامانىها مىشوند.
و در آیه 11 سوره «رعد» آمده است: إِنَّ اللّهَ لایُغَیِّرُ ما بِقَوْم حَتّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ: «خداوند، سرنوشت هیچ جمعیتى را تغییر نمىدهد مگر این که خویشتن را تغییر دهند».
و امثال این آیات، که گواهى مىدهد، در میان اعمال انسان و نظام تکوینى زندگى او ارتباط و پیوند نزدیکى وجود دارد، که اگر بر اصول فطرت و قوانین آفرینش گام بردارند، برکات الهى شامل حال آنها مىشود، و هر گاه فاسد شوند زندگى آنها به فساد مىگراید.
و گاه، ممکن است این قضیه در مورد فرد فرد انسانها صادق شود و هر کس در مقابل گناهى که مرتکب مىشود، به مصیبتى در جسم و جان یا اموال و متعلقاتش، گرفتار گردد، همانطور که در آیه فوق آمده است.