داودآبادی درباره رفتارهای نفاقآلود عمادالدین باقی مینویسد: اواسط سال 1377 بود که یک آقایی، یک پاکت بهم داد و گفت: «آقای مهندس بوربور معاون وزیر آموزش و پرورش این متن رو داد و گفت، اگر ممکنه کارشناسی کنی و نظرت رو بدی». بسته را باز که کردم، متوجه شدم متن کتاب درسی تاریخ ایران- دوم دبیرستان است. یکی دو روز بیشتر وقتم را نگرفت تا بخوانم. نه یک بار، که دو بار. دقیق و کامل. خیلی ترسیدم. باورم نمیشد این کتاب قرار است به عنوان کتاب درسی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران در اختیار دانشآموزان قرار بگیرد! 42 مورد خطا، خطای سهوی که نه، کاملاً عمدی از متن کتاب گرفتم. نویسنده تا توانسته بود نقش روحانیت و به خصوص بزرگانی چون شهید نواب صفوی را در مبارزات کمرنگ کرده و طوری نوشته بود که انگاری رهبر و هدایتگر انقلاب، لیبرالها بودهاند!
همه موارد را که بررسی کردم، به یک نتیجه تلخ رسیدم. همه 42 مورد خطا را نوشتم و در انتها بدون ذکر نام خود، نظر نهایی را به این شرح پایین کاغذ نوشتم: «به نظر بنده، نویسنده این کتاب یا یکی از اعضای نهضت آزادی است، یا دلبستگی و وابستگی شدید به لیبرالها دارد و با روحانیت و مبارزین مذهبی انقلاب شدیداً مشکل دارد.»
چند روز بعد، کسی از جایی تماس گرفت و پرسید که آیا چنین کتابی را دیده و خواندهام؟ وقتی گفتم بله. خندید و گفت: «ایشون ایرادات را خوانده و کاملاً تأیید کردهاند و دستور تعویض کتاب را دادهاند. فقط پرسیدند که چه کسی این بررسی را انجام داده است. من هم از روی دستخط تشخیص دادم که احتمال زیاد باید کار تو باشد.»
به لطف خدا یکی از توطئههای فرهنگی لیبرالها خنثی شد. از دوستان که پرسیدم چه کسی این کتاب را نوشته نگفتند! چند سال بعد، برحسب اتفاق در سایت «عمادالدین باقی» دیدم نگارش کتاب تاریخ دوم دبیرستان را جزو افتخارات خود ذکر کرده است! و از این ناراحت است که جلوی چاپ آن را گرفتهاند.
عماد باقی از نیروهای امنیتی و بولتن نویس دهه 60 بود که خدا میداند با آن خشکه مقدسی که داشت چهها که نکرد و زیرآب چه کسانی را نزد! باقی که در جوانی عضو انجمن حجتیه بوده، بعد از آشنایی با نهضت امام خمینی از انجمن جدا شد و به انتقام عقدههایی که از انجمن داشت، اولین کتاب علیه آن را با اسم «در شناخت حزب قاعدین زمان» منتشر کرد تا زیرآب آن را بزند.
باقی که فردی شدیداً متزلزلالفکر است، اواخر دی 1376 هنگامی که «شیخ محمد ذاکر زاده تولائی» معروف به حلبی رهبر انجمن حجتیه فوت کرد، در روزنامه جامعه یک صفحه مقاله در وصف او نوشت تا مثلاً جبران کاری را که در کتاب حزب قاعدین علیه او انجام داده بود، کرده باشد.
باقی از این دست تزلزلها کم ندارد. زمانی کتابی منتشر کرد به اسم «کاوشی درباره روحانیت» که ظاهراً به دستور امام خمینی آن را جمع کردند. طولی نکشید که از امام برید و مرید سرسخت آیتالله منتظری شد. سال 77 در جلسه خصوصی با آیتالله منتظری در قم، باقی و همکارانش در «مؤسسه نشر آثار امام خمینی» را دیدم که برای ثبت و ضبط خاطرات منتظری آمده بودند، وقتی درباره چاپ جدید کتاب کاوش پرسیدم گفت که اگر بخواهد آن کتاب را چاپ جدید بزند باید کلی چیزهایش را با تفکرات امروزش نمیخواند، حذف یا عوض کند!
او تا امروز بهخاطر فعالیت علیه جمهوری اسلامی چند جایزه سیاسی از غربیها گرفته است! باقی پدرزن «محمد قوچانی»، که از نویسندگان اصلاحطلب است، معلوم نیست یکی دو روز دیگر از کی ببرد و به کی بپیوندد!