روزنامهای قطری نوشت، امارات با پیشبرد راهبرد تسلط بر جنوب یمن برای کسب نفوذ دریایی است، تا در پی آن، قدرتهای بزرگ را به کفایت خود در گرفتن نقش عربستان به عنوان وکیل اصلی آمریکا متقاعد کند.
با طولانی شدن جنگ یمن و ناتوانی [ریاض] در دستیابی به اهداف خود پس از نزدیک به سه سال از آغاز آن، اختلافات عربستان و امارات، دو کشور اصلی عضو «ائتلاف عربی» ضد یمن، گهگاه ظاهر میشود؛ هرچند که سعی دارند آن را مخفی کنند.
این اختلافات از زمانی پدید آمد که ائتلاف با آغاز عملیات «طوفان قاطع» در مارس 2015 استانهای جنوبی را تصرف کرد. وضعیت نظامی این مناطق از 2016 به کشمکش بین ریاض و ابوظبی بر سر نفوذ در این مناطق منجر شد که اتحاد آنها را به هم زد و با ادامه جنگ و نبود هدفی مشترک، «هدف اعلامی» در یمن، در میان این منازعات گم شد.
وبگاه روزنامه «الشرق» قطر در گزارشی با عنوان «عرصه نزاع بین عربستان و امارات» و ذکر مقدمه بالا به نقل از تحلیلگران سیاسی نوشت: از زمان آغاز عملیات طوفان قاطع، امارات عربی شروع به تقویت نفوذ خود در یمن کرده است؛ جایی که عربستان سعودی آن را حیاط خلوت و یک منطقه منحصر به فرد برای نفوذ خود می داند در حالی که ابوظبی سیاست هایی را برای گسترش نفوذ و محدود کردن نفوذ عربستان در پیش گرفته است و این اختلاف کنونی دیر یا زود به نقطهای بیبازگشت میرسد.
تحولات متوالی در پرونده یمن، اختلاف آشکار در دستور کار عربستان و امارات این دو کشور اصلی در جنگ با یمن را نشان داد موضوعی که به اعتقاد ناظران نشانه ای از پوچ بودن جنگ و کشیده شدن اهداف آن به سمت برنامه اعلام شده دیگری است که بر کسی پوشیده نیست.
در هر صورت، این افراد غیرنظامی یمن هستند که بهای سنگینی برای ادامه جنگ پرداخت میکنند. حملات هوایی مداوم و بی فایده ائتلاف سعودی که باعث کشتار جمعی مردم بی گناه شده نشانه ای از شکست ائتلاف عربستان و موجب فشارهای بیش تر بین المللی برای توقف این جنگ بیهوده است جنگی که پرونده حقوقی سنگینی از اتهامات علیه ائتلاف در نزد نهادهای سازمان ملل درست کرده است.
ابوظبی و چشمداشت آن به تسلط بر جنوب یمن با حذف ریاض
امارات به عنوان یک نیروی قدرتمندی که چشم طمع به سیطره بر جزایر حیاتی و سایتهای استراتژیک در یمن دارد، ظاهر شد؛ موضوعی که مانع تلاشهای بیشتر برای آزادسازی سایر شهرها و مناطق تحت کنترل حوثیها شد و در میان این دستورالعمل پنهانی، هدف اعلام شده از ورود ائتلاف عربی به جنگ یمن گم شد.
ابوظبی به وضوح مشروعیت یمن را هدف قرار داده است چون تحت پوشش دفاع از مشروعیت دولت منصور هادی، سلطه او را در استان های آزاد شده از بین برد، آن هم از طریق ایجاد قدرت های موازی با آن (شورای انتقالی جنوبی) و تشکیل نیروهای تحت کنترل و تحت نظر خود (کمربند ایمنی و نیروهای ویژه) تا جایی که مانع بازگشت منصور هادی به پایتخت موقت خود در عدن شده است.
بالگرد آپاچی امارات بیش از یک بار در سال 2017 در حمایت از نیروهای وفادار خود علیه نیروهای گارد ریاست جمهوری وابسته به منصور هادی حضور داشته و مواضع آنها را بمباران کرده است تا نیروهای وابسته به امارات کنترل کامل استانهای جنوبی را در دست گیرند.
ابوظبی کنترل خود را به استان غنی از نفت خام و گاز در جنوب شرقی یمن و سواحل حضرموت گسترش داده در حالی که عربستان سعودی به حضور در بیابانهای حضرموت اکتفا کرده است به گونه ای که نشانگرهای مرزی را در منطقه مرزی خجیر برداشته و تا عمق بیش از 26000 کیلومتر مربع در خاک یمن نفوذ کرده است.
امارات همچنان تلاشهای شدیدی را برای اعمال نفوذ خود در استان المهره، دروازه شرقی یمن در مرز با عمان انجام میدهد، که مسقط این را تهدیدی برای امنیت ملی خود می داند، زیرا رژیم امارات متحده عربی سوابقی در هدف قرار دادن عمان دارد.
امارات همچنین در تلاش برای گسترش نفوذ خود به استان شمالی مأرب و استان تعز در بخش جنوب غربی یمن است و به گفته فعالان یمنی ابوظبی در جستجوی هر منطقه تحت کنترل مشروعیت منصور هادی برای بسط نفوذ خود در آنجاست.
پرونده سیاسی، اختلاف بین امارات و عربستان است
اختلافات عربستان و امارات در پرونده سیاسی یمن طی دو سال گذشته باقی مانده است ابوظبی پس از تسلط بر استان های جنوبی به دنبال بازتولید رژیم علی عبدالله صالح و مبارزه با حزب اصلاح است که به ادعای آن شاخه ای از اخوان المسلمین در یمن شمرده می شود.
ابوظبی در متقاعد کردن ریاض به این امر موفق بود تا برای نخستین بار با اعتماد به عبدالله صالح اهداف سیاسی مشترکی پیدا کرده و تغییری در نقشه سیاسی و نظامی یمن ایجاد کنند به گونه ای که با کودتا علیه الحوثی در صنعا بر ناتوانی ائتلاف نظامی سرپوش گذاشته و سپس با صالح به راه حلی سیاسی برسند که ابوظبی بانی اصلی آن است و به موازات آن نقشه آتی حزب اصلاح به حاشیه کشیده شود و نقشه های نظامی تغییر کرده و ائتلاف های سیاسی آتی در یمن تشکیل شود.
با این حال مرگ ناگهانی صالح در چهارم دسامبر 2017 آن هم چند روز پس از شروع اجرای نقشه مورد توافق امارات و عربستان ( معامله مرگبار) برای دعوت به انتفاضه مردمی علیه الحوثی ها، آرزوی ائتلاف برای ورود به صنعا و پیروزی بر الحوثی ها که آنها را ابزار ایران در یمن می خوانند بر باد رفت.
پس از شکست ائتلاف در کودتای صنعا توسط صالح، ریاض ابوظبی را به سمت حزب اصلاح کشاند و در سیزدهم دسامبر محمد بن سلمان و محمد بن زاید ولی عهد سعودی و ولی عهد امارات با محمد الیدومی رهبر حزب تجمع یمنی برای اصلاح و عبدالوهاب الانسی، دبیر کل آن دیدار کردند
در عین حال امارات به گفته منابعی سیاسی در یمن همچنان اصرار دارد احمد فرزند علی عبدالله صالح را که مقیم امارات است جانشین پدرش کند با وجود اینکه وی تحت پیگرد بین المللی است به گونه ای که وی را رئیس حزب کنگره عمومی خلق یمن کرده و برای ایفای نقش سیاسی و نظامی برجسته ای در یمن آماده کنند.
این منابع گفتند هدف ابوظبی از شعله ور کردن آتش درگیری ها در ساحل غربی یمن به دنبال مرگ عبدالله صالح با هدف تحمیل واقعیت جدیدی و تسلط بر بندر استراتژیک الحدیده در غرب یمن است و این موضوع به معنای تلاش امارات برای پیشبرد نقشه هایی است که از دو سال پیش تاکنون موفق نبوده است
غرق شدن آل سعود در باتلاق یمن
یاسین التمیمی، نویسنده و تحلیلگر سیاسی یمن از نگرانی های واقعی نسبت به اهداف جنگ در یمن سخن گفت و به عربستان توصیه کرد این موضوع را جدی بگیرد، وی افزود: عربستان هدف همه این ترتیباتی است که از گوشه و کنار آن را محاصره کرده است، ابوظبی جز به شکل مجازی، دیگر یک کشور عربی نیست او دنده ماشین جنگی صهیونیستهاست که منطقه ما و هویت ما را هدف گرفته است.
التمیمی گفت: عربستان در حال غرق شدن در باتلاق خطرناک یمن است و هر روز ترتیباتی با اهداف مشخص که به نفع نبرد در یمن نیست اتفاق می افتد.
آینده کشمکش عربستان و امارات در یمن
در سایه کشمکش بین ریاض و ابوظبی بر سر پرونده یمن با وجود اینکه ائتلاف آنها در دستیابی به هدف خود ناکام مانده و جنگ ادامه دارد، یک مقام بلندپایه دولت منصور هادی پیش بینی می کند که در سال 2018 امارات و عربستان 2 گزینه پیش روی خود دارند نخست اینکه هر راه حل سیاسی شکننده ای که آنها را از باتلاق جنگ یمن خارج کند بپذیرند یا اختلافات آنها پیش رفته و جنگ تا زمان نامعلومی ادامه داشته باشد.
این مسئول یمنی که خواست نامش فاش نشود در گفت وگو با الشرق ادامه داد: یکی از این دو گزینه تلخ است، اینکه راه حلی سیاسی با الحوثی ها ایجاد شود به معنای اعلام شکست عربستان و امارات است کما اینکه ادامه جنگ با همین روند ادامه ناکامی ها موجب افزایش فشارهای بین المللی بر این 2 کشور است و اختلافات آنها را تا سطوح جدیدی که می تواند درگیری های اشکار باشد برساند.
وی اذعان کرد که معضل واقعی برای مردم یمن است که رنج آنها به سطح غیر قابل وصفی رسیده است در حالی که همه احزاب به دنبال دستیابی به اهداف و برنامههای خود هستند بدون توجه به بهای فاجعه باری که میلیونها یمنی می دهند که در معرض، کشتار، گرسنگی، آوارگی و بیماری های واگیردار مرگبار هستند.
اما «أیمن نبیل»، نویسنده و پژوهشگر یمنی با پیش بینی نبردی سخت بین عربستان و امارات در یمن گفت: این نبرد، مهم شمرده میشود چون میزان نفوذ امارات در جغرافیا و جامعه سیاسی یمن را نشان میدهد؛ ابوظبی همه توان سیاسی، مالی و نظامی خود را برای استفاده از این فرصت تاریخی بکاربسته تا یمن را به تاراج ببرد و دروازه این زیاده خواهی اماراتها تحکیم تسلط آنها بر ساحل یمن است.
امارات مصمم به پیشبرد راهبرد آشکار خود در تسلط بر جنوب یمن است چون آنجا را سکوی پرتاب اصلی به نفوذ دریایی در خاورمیانه میبیند تا به دنبال آن، قدرت های بزرگ بین المللی را به کفایت خود در گرفتن نقش عربستان به عنوان وکیل اصلی آمریکا در مشرق عربی و منطقه خلیج (فارس) متقاعد کند.
اینجاست که به نظر میرسد عربستان دیدگاهی نسبت به اهداف حمله نظامی خود علیه یمن و هیچ راهبردی هم برای رویارویی با موج نفوذ امارات در یمن و دریای سرخ ندارد. فرقی نمیکند عربستان دیدگاهی یه وضعیت آتی خود در یمن داشته باشد یا نه؛ در هر حال بهای جنگ یمن را خواهد پرداخت به گونهای که ماندن اوضاع کما سابق به معنای ادامه جنگ یمن، درگیریها و فروپاشی جامعه یمنی و ادامه شکست حکومت عبد ربه منصور هادی است و همه اینها در نهایت به پیاده شدن نقشه طائفهای امارات در شمال یمن و در نهایت جدایی زیر پرچم امارات در جنوب یمن منجر میشود.