شورای امنیت سازمان ملل با صدور قطعنامهای برقراری آتش بس یکماهه در غوطه شرقی را تصویب کرد. این قطعنامه به اتفاق آراء بدون هرگونه مخالفتی به تصویب رسید لکن روسیه اعلام کرد با درخواست دیگران از وتوی قطعنامه منصرف شده ولی همچنان نگران است که آمریکا و سایر حامیان تروریسم از این فرصت برای تجهیز و سازماندهی مجدد تروریستها استفاده کنند.
طرح همین مسائل باعث درگیری لفظی نمایندگان روسیه و آمریکا شد و نیکی هیلی نماینده آمریکا مدعی شد که اساساً بحران کنونی در سوریه در نتیجه سیاستهای مسکو بوده است! ولی نماینده روسیه ضمن برشمردن تخلفات آشکار و نهان آمریکا و سایر متحدانش در بحران سوریه، فهرستی از خلافکاریهای واشنگتن را مطرح ساخت که نشان میدهد بحران کنونی ریشه در عملکرد آمریکا، اسرائیل و سایر حامیان تروریسم دارد.
بشار جعفری نماینده سوریه در سازمان ملل با توضیح شرایط کنونی خواستار برقراری آتش بس در تمامی خاک سوریه شد که البته با در نظر گرفتن عملکرد آمریکا، ترکیه و حتی انگلیس و فرانسه در شمال سوریه، چندان مورد استقبال قرار نگرفت. علاوه بر این، علیرغم تصویب قطعنامه برای برقراری آتش بس، دمشق و غوطه شرقی همچنان در زیر آتش خمپاره و تجهیزات جنگی تروریستها قرار دارند. نکته قابل تامل این است که نظامیان سوری و نیروهای مقاومت بارها تاکید کردهاند که با شنود مکالمات گروههای تروریستی دریافتهاند که زبان اصلی تروریستها انگلیسی و فرانسه است، یعنی تروریستها با ملیتهای مختلف و عمدتاً از کشورهای انگلیسی زبان و فرانسه زبان به سوریه منتقل شدهاند و به شرارت و جنایت علیه مردم مظلوم سوریه سرگرمند.
موضوع مهمتر اینکه قربانیان اصلی این شرارتها، مردم بیدفاع و غیرنظامی سوریه هستند. تروریستها با ایجاد «سپر انسانی» و پناه گرفتن در پشت جمعیت مردم بیدفاع، هرگونه امکان عملیات ضد تروریستی را مختل کردهاند و مانع سقوط پایگاههای تروریستی در حومه دمشق و غوطه شرقی شدهاند. فشار ارتش سوریه و نیروهای مقاومت مردمی علیه تروریستها به حدی گسترده و تاثیرگذار است که آمریکا و سایر متحدانش را وادار به آشکارسازی حمایت از تروریستها کرده است. نمایندگان روسیه و سوریه تصریح کردهاند که هدف آمریکا کمک رسانی به مردم بیدفاع نیست بلکه آنها مایلند از این فرصت یکماهه برای تجهیز و سازماندهی مجدد تروریستها سوءاستفاده کنند تا بلکه از سقوط پایگاههای تروریستی در عمق خاکمریکا
سوریه و اطراف دمشق جلوگیری نمایند.
نکته حیاتی در این زمینه این است که حامیان تروریسم اصرار دارند با افزایش فشار بر دمشق بتوانند از شدت و دامنه حملات برق آسای ارتش سوریه و نیروهای مقاومت در صفحات شمال سوریه بکاهند و با گشودن جبهه جدید علیه دمشق، فرصتی برای کاهش فشارها علیه مقر تروریستها در ادلب و همچنین مقر ارتش ترکیه در «عفرین» پیدا کنند، چرا که مردم مظلوم و بیدفاع عفرین خواستار کمک ارتش سوریه برای نجات از جنایات جنگی ارتش ترکیه در عفرین شدهاند و دمشق به این درخواستها پاسخ مثبت داده است.
طبعاً از این دیدگاه شرارتهای تروریستی و جنایات جنگی حامیان تروریسم علیه دمشق و غوطه شرقی بازخورد تصمیم ارتش سوریه برای نجات مردم مظلوم عفرین است که تلاش میشود ارتش ترکیه پایگاههای نظامی دائمی در عفرین و حومه ایجاد کند. علاوه بر این، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد برخورد سیاسی – تبلیغاتی ترکیه و آمریکا در مورد شمال سوریه هم چندان جدی نیست و آنها عملاً همچون دو لبه قیچی علیه مردم و دولت سوریه عمل میکنندو در اصل ماجرای بحران سازی در سوریه و ایجاد کانونهای جدید بحران دائمی در عمق خاک این کشور وحدت نظری و عملی دارند. علاوه بر این اصرار شدیدی وجود دارد که از این فرصتهای به وجود آمده برای تقویت بنیه تهاجمی تروریستها بهره گیری شود تا آنها ضمن تجدید ساختار بتوانند تروریستهای تازه نفس را که در پشت مرزهای سوریه در ترکیه و اردن آموزش دیده و تجهیز شده اند، به نقاط بحرانی در خط مقدم جنگ علیه ارتش سوریه و نیروهای مقاومت منتقل کنند. اگرچه قطعنامه اخیر، درگیری با تروریستها را مستثنی کرده ولی در عمل تروریستها با پناه گرفتن در پشت جمعیت غیرنظامیان، کار مبارزه علیه تروریستها را برای ارتش سوریه و نیروهای مقاومت مشکلتر کردهاند.
روشن است که هنوز هم در صورت قطع کامل حمایتهای لجستیکی از تروریستها، برج و باروی شبکههای تروریستی در کمتر از یک روز به کلی فرو میریزد ولی با جنجال سیاسی – تبلیغاتی حامیان تروریسم به ویژه سوءاستفاده از اهرمهای تبلیغاتی و تریبون سازمان ملل، حامیان تروریسم اصرار دارند اوضاع را به کلی وارونه جلوه دهند و شرارتهای صورت گرفته توسط گروههای تروریستی را به دولت دمشق نسبت دهند. بهره گیری از سلاحهای شیمیائی در هر زمانی که تروریستها در بن بست کامل قرار گرفته اند، در جنگ سوریه به یک روال تقریباً دائمی تبدیل شده و هر بار هم حامیان تروریسم انگشت اتهام را به سوی دمشق نشانه گیری میکنند درحالی که بارها به وضوح اعلام شده که دسترسی و استفاده تروریستها از سلاحهای شیمیائی محرز و قطعی است. آیا در چنین شرایطی، برقراری آتش بس در غوطه شرقی میتواند گره گشا باشد؟ اگرچه امید و انتظار این است که آتش بس پایداری شکل بگیرد ولی اوضاع شکننده در شرایط کنونی چنین احتمالی را تقویت نمیکند و بیم آن میرود که تروریستها پس از سازماندهی مجدد همچنان دست به شرارت بیشتر بزنند و طبق نقشه آمریکا و صهیونیستها، با آتش بس بازی کنند.
بشار جعفری نماینده سوریه در سازمان ملل با توضیح شرایط کنونی خواستار برقراری آتش بس در تمامی خاک سوریه شد که البته با در نظر گرفتن عملکرد آمریکا، ترکیه و حتی انگلیس و فرانسه در شمال سوریه، چندان مورد استقبال قرار نگرفت. علاوه بر این، علیرغم تصویب قطعنامه برای برقراری آتش بس، دمشق و غوطه شرقی همچنان در زیر آتش خمپاره و تجهیزات جنگی تروریستها قرار دارند. نکته قابل تامل این است که نظامیان سوری و نیروهای مقاومت بارها تاکید کردهاند که با شنود مکالمات گروههای تروریستی دریافتهاند که زبان اصلی تروریستها انگلیسی و فرانسه است، یعنی تروریستها با ملیتهای مختلف و عمدتاً از کشورهای انگلیسی زبان و فرانسه زبان به سوریه منتقل شدهاند و به شرارت و جنایت علیه مردم مظلوم سوریه سرگرمند.
موضوع مهمتر اینکه قربانیان اصلی این شرارتها، مردم بیدفاع و غیرنظامی سوریه هستند. تروریستها با ایجاد «سپر انسانی» و پناه گرفتن در پشت جمعیت مردم بیدفاع، هرگونه امکان عملیات ضد تروریستی را مختل کردهاند و مانع سقوط پایگاههای تروریستی در حومه دمشق و غوطه شرقی شدهاند. فشار ارتش سوریه و نیروهای مقاومت مردمی علیه تروریستها به حدی گسترده و تاثیرگذار است که آمریکا و سایر متحدانش را وادار به آشکارسازی حمایت از تروریستها کرده است. نمایندگان روسیه و سوریه تصریح کردهاند که هدف آمریکا کمک رسانی به مردم بیدفاع نیست بلکه آنها مایلند از این فرصت یکماهه برای تجهیز و سازماندهی مجدد تروریستها سوءاستفاده کنند تا بلکه از سقوط پایگاههای تروریستی در عمق خاکمریکا
سوریه و اطراف دمشق جلوگیری نمایند.
نکته حیاتی در این زمینه این است که حامیان تروریسم اصرار دارند با افزایش فشار بر دمشق بتوانند از شدت و دامنه حملات برق آسای ارتش سوریه و نیروهای مقاومت در صفحات شمال سوریه بکاهند و با گشودن جبهه جدید علیه دمشق، فرصتی برای کاهش فشارها علیه مقر تروریستها در ادلب و همچنین مقر ارتش ترکیه در «عفرین» پیدا کنند، چرا که مردم مظلوم و بیدفاع عفرین خواستار کمک ارتش سوریه برای نجات از جنایات جنگی ارتش ترکیه در عفرین شدهاند و دمشق به این درخواستها پاسخ مثبت داده است.
طبعاً از این دیدگاه شرارتهای تروریستی و جنایات جنگی حامیان تروریسم علیه دمشق و غوطه شرقی بازخورد تصمیم ارتش سوریه برای نجات مردم مظلوم عفرین است که تلاش میشود ارتش ترکیه پایگاههای نظامی دائمی در عفرین و حومه ایجاد کند. علاوه بر این، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد برخورد سیاسی – تبلیغاتی ترکیه و آمریکا در مورد شمال سوریه هم چندان جدی نیست و آنها عملاً همچون دو لبه قیچی علیه مردم و دولت سوریه عمل میکنندو در اصل ماجرای بحران سازی در سوریه و ایجاد کانونهای جدید بحران دائمی در عمق خاک این کشور وحدت نظری و عملی دارند. علاوه بر این اصرار شدیدی وجود دارد که از این فرصتهای به وجود آمده برای تقویت بنیه تهاجمی تروریستها بهره گیری شود تا آنها ضمن تجدید ساختار بتوانند تروریستهای تازه نفس را که در پشت مرزهای سوریه در ترکیه و اردن آموزش دیده و تجهیز شده اند، به نقاط بحرانی در خط مقدم جنگ علیه ارتش سوریه و نیروهای مقاومت منتقل کنند. اگرچه قطعنامه اخیر، درگیری با تروریستها را مستثنی کرده ولی در عمل تروریستها با پناه گرفتن در پشت جمعیت غیرنظامیان، کار مبارزه علیه تروریستها را برای ارتش سوریه و نیروهای مقاومت مشکلتر کردهاند.
روشن است که هنوز هم در صورت قطع کامل حمایتهای لجستیکی از تروریستها، برج و باروی شبکههای تروریستی در کمتر از یک روز به کلی فرو میریزد ولی با جنجال سیاسی – تبلیغاتی حامیان تروریسم به ویژه سوءاستفاده از اهرمهای تبلیغاتی و تریبون سازمان ملل، حامیان تروریسم اصرار دارند اوضاع را به کلی وارونه جلوه دهند و شرارتهای صورت گرفته توسط گروههای تروریستی را به دولت دمشق نسبت دهند. بهره گیری از سلاحهای شیمیائی در هر زمانی که تروریستها در بن بست کامل قرار گرفته اند، در جنگ سوریه به یک روال تقریباً دائمی تبدیل شده و هر بار هم حامیان تروریسم انگشت اتهام را به سوی دمشق نشانه گیری میکنند درحالی که بارها به وضوح اعلام شده که دسترسی و استفاده تروریستها از سلاحهای شیمیائی محرز و قطعی است. آیا در چنین شرایطی، برقراری آتش بس در غوطه شرقی میتواند گره گشا باشد؟ اگرچه امید و انتظار این است که آتش بس پایداری شکل بگیرد ولی اوضاع شکننده در شرایط کنونی چنین احتمالی را تقویت نمیکند و بیم آن میرود که تروریستها پس از سازماندهی مجدد همچنان دست به شرارت بیشتر بزنند و طبق نقشه آمریکا و صهیونیستها، با آتش بس بازی کنند.