درحالی که بیش از یک ماه از ضرب الاجل ترامپ برای اروپا درباره برجام گذشته و در این مدت، دست کم در حوزه مراودات دیپلماتیک تحولات جدیدی رقم خورده و حتی اروپایی ها قرابت بیشتری با آمریکا داشته اند ،به تازگی رویترز با اشاره به یک سند محرمانه از وزارت خارجه آمریکا مدعی شده که خواسته های برجامی واشنگتن از شرکای اروپایی اش کاهش یافته و نرم تر شده است. براساس این گزارش درحالی که ترامپ در سخنرانی 12 ژانویه (22 دی) خود، از اروپا خواستار «توافق برای رفع نقص های وحشتناک» در توافق هسته ای شده بود، در نامه جدید که رویترز به آن دست یافته است، آمریکا خواستار «تعهد» برای «همکاری مشترک» به منظور «پیدا کردن» یک پیمان (accord) مکمل که به نقص های برجام «اشاره دارد» و نه یک توافق جدید، شده است. این خبر رویترز از 5 منظر دارای اهمیت است:
1- تلاش ترامپ برای کاهش سطح خواسته هایش از اروپا نشان میدهد که کشورهای اروپایی فعلا پای خواسته ترامپ برای تغییر برجام که در دی ماه مطرح کرده بود، نیامده و حداقل تاکنون با آن موافق نبوده اند.
2- تلاش آمریکا برای کاهش تغییر الزام اروپا از اصلاح آن چه ترامپ آن را «معایب وحشتناک» برجام نامیده بود به «تعهد» گرفتن از اروپا برای همکاری مشترک باهدف دستیابی یک پیمان مکمل که صرفا به نقص های برجام اشاره داشته باشد، یعنی گرچه اروپا با تغییر برجام مخالفت کرده است اما همچنان آمریکا و اروپا درحال رایزنی بر سر 3 موضوع هستند و ممکن است به نتیجه مشترک هم برسند: الف - برنامه موشکی ایران، ب - تغییر شرایط بازرسی از سایت های ایران، ج - تغییر بند انقضای توافق هسته ای موسوم به بند «sunset».
3- آمریکا به دنبال آن است که درباره مسائل مربوط به ایران با اروپایی ها تفاهم کند و فعلا به دنبال تبدیل این تفاهم ها به یک توافق رسمی نیست اما سناریوی آمریکا این خواهد بود که با پیمان مکملی که تدوین می کند، با اعمال محدودیت های جدید در حوزه منطقه ای و موشکی برای ایران، برجام را نه به صورت حقوقی بلکه به صورت عملی کان لم یکن کند. در این زمینه هرچند همچنان باید به نقش روسیه به عنوان متحد ایران توجه کرد اما نباید احتمال تلاش آمریکا برای دستیابی به یک قطعنامه شورای امنیت را که به نوعی ایران را در آن محدودتر می کند، منتفی دانست.
4- ظاهر امر نشان می دهد که اروپایی ها برسر اصل توافق هسته ای ایستاده و زیربار تغییر آن نرفته اند و این صراحت اروپا، ترامپ را وادار به عقب نشینی و کاهش سطح خواسته ها کرده است. اما عرصه رویارویی با ایران از سوی تروئیکای اروپایی نشان می دهد که همزمان برخی کشورهای اروپایی نظیر فرانسه به طور مستمر پیگیر برنامه موشکی ایران و اعمال محدودیت های جدی بر آن و انگلیس به دنبال فشار بر ایران در مباحث منطقه ای (نظیر سوریه و یمن) و تبدیل این دو مسئله به موضوعی برای مذاکره و اعمال محدودیت به ایران هستند.
5- ترامپ اصلا قابل پیش بینی نیست و تا 12 می (22 اردیبهشت 97) باید منتظر هر اتفاقی بود از تلاش آمریکا برای ایجاد اغتشاش در ایران با هدف تحت فشار قرار دادن کشورمان و گرفتن امتیاز تا همراهی «یکی به نعل یکی به میخ» اروپا با آمریکا. درمقابل این شرایط نیز باید:
اول: با خباثتهای آمریکا و سیاست های دوگانه اروپا قاطعانه برخورد کرد و مقابل آن ایستاد. هرگونه زمزمه برای سازش یا عقب نشینی در مسائلی که مستقیما به توان دفاعی و قدرت ایران بستگی دارد، عملا ایران را منفعل و دست بسته خواهد کرد.
دوم: دیپلماسی دوجانبه و چند جانبه ایران با همسایگان و کشورهای منطقه و متحدان باید بیش از پیش جدی گرفته شود و حتی باید به فکر ائتلافهای جدید در منطقه بود تا قدرت چانه زنی و تاثیرگذاری ایران بر معادلات را بیشتر کند و ابتکار عمل را در مسائل مختلف که نیاز به مشارکت کشورهای مختلف دارد از غرب بگیرد.
سوم: تاکید رهبر انقلاب در بیانات اخیرشان بر این که «در سیاست خارجی، ترجیح شرق بر غرب، ترجیح همسایه بر دور، ترجیح ملّت ها و کشورهایی که با ما وجه مشترکی دارند بر دیگران، یکی از اولویّت های امروز ماست» به خوبی نشان می دهد که حتی اروپایی ها نیز حداقل در شرایط فعلی نتوانسته اند انتظارات را برای آن که کشورهای هدف مراوده جدی ایران باشند برآورده کنند و دست کم چشم انداز این موضوع مثبت نیست. بنابراین گرایش به کشورهایی که در جریان غربی قرار ندارند و تحت سیطره تصمیم های آمریکا و تروئیکای اروپایی نیستند باید اولویت اصلی مسئولان کشور باشد. در این مسیر به توجه به شرق به جای غرب و توجه به اروپای دوم به جای تروئیکای اروپایی (فرانسه، انگلیس، آلمان) که در زمره کشورهای غربی قرار دارند باید اصلی ترین راهبرد در سیاست خارجی باشد. اروپای دوم شامل کشورهای مطرحی همچون ایتالیا، لهستان، هلند، اتریش و ...می شود که اتفاقا کشورهای توسعه یافته هستند و سطح بالایی از رفاه و رونق اقتصادی در آنها وجود دارد و تجربه تاریخی نیز نشانمی دهد دنباله رو چشم و گوش بسته غرب نیستند.
درحالی که حدود دو ماه از مهلت ترامپ به اروپا باقی مانده، تغییر در سطح انتظارات واشنگتن نشان می دهد که در این دو ماه تاثیرگذار، سناریوهایی که در حوزه سیاست خارجی و رفع مشکلات داخلی از سوی مسئولان طراحی و اجرا می شود می تواند بر عقب نشینی غرب تاثیر جدی بگذارد و ابتکار عمل ایران را نیز در عرصه های مختلف بیشتر کند. دل بستن بیش از اندازه به برجام یا همراهی اروپایی ها یا توجه به کشورهای غرب گرا و زمزمه های سازش و عقب نشینی در این سناریوها می تواند چونان سم مهلک باشد و در مقابل تقویت «عزت ملی» و «تکیه نکردن به بیگانه» و «توجه به توان داخلی» در کنار دیپلماسی هوشمندانه با دیگر کشورها نسخه عبور از شرایط کنونی است.
امیرحسین یزدان پناه