انسان اولیه، برای مراقبت از خود، این یک سوم عمر را بیشتر در محیطهای بسته سپری میکرد تا گزندی به او نرسد. زنان که مراقبت از این محیط محفوظ را برعهده داشتند، بیشتر در این مکانها به سر میبردند. امروزه بشر فراموش کرده است که به طبیعت تعلق داشته است. از این رو بیشتر عمر خود را در محیطهای بسته سپری میکند. در حالی که جز خواب که محیطی محفوظ و امن را طلب میکند، انسان بیدار را چیزی در طبیعت تهدید نمیکند که برای در امان ماندن، به حریمهای سقف و دیوار پناه ببرد. انسان کنونی آن قدر با طبیعت که مادر اصلی اوست بیگانه شده است که از نوازشهای این مادر مهربان هم آزرده میشود. انسان ناهنجار این عصر، نسبت به ترشحات گیاهان در طبیعت آلرژی دارد، نسبت به آفتاب حساسیت دارد، از لمس حیوانات میهراسد، پوستش با خاک میانهای ندارد و بدنش حتی تاب سرما و گرما را هم ندارد. انسانی که روزگاری نه چندان کهن، در دل طبیعت زندگی میکرد، اکنون طبیعت را بزرگترین دشمن خویش میداند و حتی برای دقایقی حاضر به رهایی خود در طبیعت بکر نیست. کودک امروز که میتواند هزاران نمونه از مظاهر فناوری را همراه با مدل آن برشمارد، توانایی ندارد به تعداد انگشتان یک دست، نام گلها، این زیباترین موجودات طبیعت را نام ببرد. کودک امروز، از غذای حیوانات گوناگون بی خبر است. او اغلب حیوانات را در تصویر دیده است و تجربهی هم نفس شدن با یک جوجه را هم ندارد. بشر امروز، هر ثانیه جان میلیونها موجود زنده را میگیرد تا از آن تغذیه کند، اما با دیدن فیلم شکار گوشتخواران، آشفته میشود. انسان امروز با سموم شیمیایی، هر لحظه جان میلیونها جاندار را میگیرد اما با تماشای قتل عام ماهیان در ساحل، دلش میآشوبد. نجات این انسان ناهنجار، از رهایی کودک انسان در طبیعت آغاز میشود. راه کار این رهایی، «مدرسه طبیعت» است که به ابتکار «دکتر عبدالحسین وهاب زاده»، دانش آموختهی رشتهی علوم زیستی از دانشگاه آیووا در امریکا، مدرس دانشگاه و صاحب نظر برجسته محیط زیست، چند سالی است بنیان گذاری شده و در حال حاضر ده ها نمونه از آن در سراسر کشور مشغول فعالیت است.
این مدارس یک راه حل کار آمد برای رهایی از نظام آموزشی است که همه به ناکارآمدی آن اقرار دارند. در این مدارس، کودکان تحت آموزش تئوری قرار نمیگیرند، بلکه در پس تجارب شخصی، خود به آموختن میپردازند.
هم چنین بنیاد کودک و طبیعت و مدارس طبیعت ایران بیانیهای منتشر کرده اند که در آن فرصت تجربهی ناب و آزادانه در طبیعت، حق مادرزاد هر کودک قلمداد شده است. در این بیانیه تاکید شده است کودک تا سن 12 سالگی نیازمند مواردی است نظیر: ارتباط مداوم، مستقیم و ملموس با طبیعت و بازی سرخوشانه با کودکان دیگر در محیطهای طبیعی، مشارکت در فعالیتهای مرتبط با کاشت گیاهان، تحقق استعدادهای حسی، حرکتی، عاطفی و شناختی کودکان از طریق فراهم آوردن بستری غنی و متنوع، تقویت مهارتها و سازگاریهای اجتماعی کودکان از طریق بازیها و فعالیتهای جمعی در طبیعت، پروراندن عشق به طبیعت و سرزمین در نهاد کودکان.
مهدی نیرومنش