نسل جدید در مورد چیستی و چرایی انقلاب اسلامی پرسشهایی دارد که باید به آن پاسخ داد. آنچه در زیر می آید بخشی از پاسخ به آن سؤالات است.
چیستی انقلاب:
1- دوستی داشتم در ایام جوانی در دهه 30 سربازی خود را در زندان قصر گذرانده بود. او میگفت روزی یک سید نورانی را به زندان آوردند و به نگهبانان گفتند حق گفتگو با او را ندارید. او سید مجتبی نواب صفوی معروف بود. یک شب که نوبت نگهبانی داشتم از او پرسیدم آقا من بیسوادم، شما دو کلمه بگویید حرف حساب شما چیست؟ چرا به زندان افتادید؟ او گفت: «ما مسلمانیم، این مملکت مال
امام زمان (عج) است، باید اشبهالناس به معصوم در این مملکت حکومت کند نه اینکه شاه مملکت عرق خور باشد و زنش مکشوفه و ...» این منطق کوتاه ، مفید ،
گویا و مختصر حاوی دو تُن تحلیل است که هر آدم عامی یا نخبه می فهمد. به همین دلیل در سه نهضت مشروطه و نهضت ملی شدن نفت و نیز انقلاب اسلامی یک جریان نیرومند در کشور دنبال استقرار یک حکومت الهی با حاکمیت یک مرد الهی بودند. اما جریان انحراف وابسته به اجانب مانع از رسیدن به این هدف بزرگ و الهی بودند . آنها نهضت مشروطه و نهضت ملی را به شکست رساندند و در جریان انقلاب اسلامی اخلال کردند و هنوز هم اخلال می کنند.
لذا در تنها کشور شیعی جهان که به لحاظ بار ایدئولوژیک پشتش به بیش از هزار سال نظریه پردازی در امر حکمرانی خوب، گرم است و جان اندیشه مردمش در فرهنگ انتظار و مکتب عاشورا شستشو داده شده ، ممکن نیست یک شخص فاسد و تبهکار با هر عنوانی حاکم باشد . لذا انقلاب، آن هم از نوع اسلامی آن، اجتنابناپذیر است. مردم حاکمیت اسلام را می خواستند و می خواهند و به چیزی کمتر از حاکم اسلامی با معیارهای قرآنی راضی نمی شوند. این منطق رمز مانایی انقلاب طی چهار دهه گذشته بوده است . سرّ اینکه مردم پایه و مایه اقتدار ملی و صیانت از نظام به هر قیمت بوده اند، همین منطق است.
2- گذشته از گرایش دینی، عرق ملی و عزت ملی اجازه نمی داد و نمی دهد کسی که با منطق امام حسین (ع) آشناست کشورش تحت سلطه و نفوذ بیگانگان باشد. لذا «استقلال خواهی» و مبارزه با تسلط بیگانگان به مقدرات کشور، دومین دلیل چیستی انقلاب است. دولتهایی که در دوران قاجار و پهلوی در این مملکت روی کار آمدند همگی تحت نفوذ بیگانگان بودند و حاضر نبودند نوکری ملت را بپذیرند. آنها نوکر اجانب بودند. دولتمردان به هر جای مملکت می رفتند پیشقراولان آنها به مردم می گفتند «کور شو، دور شو» اما سر تعظیم بر خواستهها و زیادهطلبیهای روس و انگلیس و دیگر دولتهای متجاوز غرب و شرق فرود می آوردند و عزت و شرف ملی را زیر پا له می کردند. روحانیت در نهضتهای صدساله اخیر به ویژه در نهضت امام خمینی(ره) پیشتاز مبارزه با بیگانگان بودند و به حکم قاعده فقهی «نفی سبیل» اجازه دخالت بیگانگان به امور داخلی کشور را نمی دادند و متضمن استقلال کشور بودند. امروز تنها کشور مستقل منطقه و جهان، ایران است و چهار دهه
پنجه در پنجه آمریکا و قدرتهای بزرگ انداخته و همواره پیروز بوده است.
3- سومین دلیل ظهور انقلاب، اصل مقدس آزادی است. مفهوم آزادی با ظهور لیبرالیسم به انحراف رفت. ملت ما قبل از ظهور مدرنیسم با این مفهوم تحت عنوان «حریت» آشنا بود . یک انسان «حر» و «آزاد» زیر بلیت هیچ کس جز خدا
نمی رود. مفهوم حریت، روشن است. یک انسان حر از کلیه قیود شیطانی در درون با تزکیه نفس خود را آزاد می کند و در «بیرون» زیر بار حرف زور طاغوت نمی رود و به آن نه می گوید.
انسانهای پاک و آزاد، در حیات چند هزار ساله خود در ایران به جرم آزادی خواهی و حریت جان خود را از دست داده اند. پس از ظهور اسلام، امام حسین (ع) مظهر آزادی و حریت در نزد ایرانیان بوده و او نماد این ارزش الهی است.
غربیها و لیبرالها با یک سوزنبانی در مفهوم آزادی آمدند گفتند آزادی؛ رهایی از نفس اماره در درون و رهایی از سلطه طاغوت در بیرون نیست. آزادی یعنی «آزادی نفس». حرف «از» را از میان دو کلمه «آزادی» و «نفس» برداشتند و هر چه جنایت و خیانت بود به اسم آزادی در این مملکت کردند و هنوز هم انجام
می دهند. امروز ملت ما آزادترین ملت جهان است. لذا سه مقوله مهم اسلام ، حکومت اسلامی و آزادی خواهی هویت و معنابخش چرایی انقلاب ماست. به همین دلیل در سالهای 56 و 57 شعار مسلط در راهپیمایی ها استقلال ، آزادی، حکومت اسلامی، سه شعار کلیدی ملت ایران بود و مطالبات واقعی ملت ما را در مرئی و منظر جهانیان و اتاب میداد. این مطالبه هنوز در صدر مطالبات مردم قرار دارد. لذا انقلاب اسلامی در 22 بهمن 57 تازه شروع شد و هنوز هم ادامه دارد. امروز هم این آرمانها در خطر تجاوز خارجی و نفوذ عناصر آنها در داخل است و بیش از هر زمان تهدید می شویم.
1- اولین دلیل چرایی انقلاب، «عدالتخواهی» ملت ایران بود. رژیم شاه و منطق سلطنت با مفهوم «عدالت» جمع نمی شد. عدل جزء اصول مذهب ماست. مردم دنبال نظامی عادلانه بودند. جز اسلام هیچ مکتبی متضمن مفهوم عدالت نمی تواند در جامعه باشد. لذا مردم با پس زدن مکتب سوسیالیسم و لیبرالیسم و نفی سلطنت، دنبال مفهوم دقیق عدالت بودند و هنوز هم هستند. به همین دلیل انقلاب اسلامی ادامه دارد و پایان نیافته است.
2- حفظ فرهنگ خودی و رواج اخلاق فاضله از مهمترین دلایل چرایی وقوع انقلاب اسلامی است . فرهنگ ملی و مذهبی ما در خطر تاراج فرهنگ بیگانه بود. فرهنگ و هنر ایران را در جشن هنر شیراز، رژیم شاه به آتش کشیده بود، اخلاق را در جامعه ما زیر پای خود له کرده بودند، راه را برای تهاجم بیامان فرهنگی دشمن باز کرده بودند و نگهبانان اخلاق در جامعه را زیر ضربات شلاق به زندانها برده بودند. علما ، فقها و اندیشمندان اسلامی را به زنجیر کشیده بودند.
3- مردم دنبال یک زندگی آبرومندانه و شرافتمندانه با تکیه بر استقلال اقتصادی و رفع سلطه اقتصادی دشمن بودند. 6 میلیون بشکه نفت توسط کارتل های نفتی در زمان طاغوت تولید می شد، دربار نیمی از این درآمد را خرج قمار اشرف و باند تبهکار دربار در قمارخانههای اروپا می کرد و بقیه با یک مکانیزم تبهکارانه به یک طبقه ممتاز می رسید.
مردم در فقر و فلاکت به سر می بردند و سن امید به زندگی 45 تا 50 سال بود. اموال و ثروت ملی در معرض تاراج کمپانیها و شرکتهای چند ملیتی بود. با انقلاب اسلامی دست تبهکاران اقتصادی کوتاه شد، اموال آنها مصادره و به مردم رسید. مردم امروز پس از چهار دهه، یک زندگی شرافتمندانه دارند و سن امید به زندگی به 75 سال رسیده است.
این در حالی است که تولید نفت را به 4 میلیون بشکه کاهش دادیم و پول نفت صرف رفاه مردم و شکوفایی اقتصاد کشور می شود.
4- رفع فقر و تبعیض از مهمترین دغدغههای مردم و چرایی انقلاب بود. مردم نمی توانستند دربار و وابستگان به دربار را در ثروت غوطهور ببینند و امکانات کشور فقط در اختیار آنها باشد. یک طبقه ممتاز با تبعیض، همه چیز را در اختیار داشتند. خوی اشرافیگری در کشور به ویژه در مسئولین ترویج می شد.
دلیل چرایی انقلاب این بود که مردم، فقر و تبعیض را برنمیتابیدند و اشرافیگری حکام را تحمل نمیکردند. انقلاب در رفع فقر و تبعیض گامهای بلندی برداشته است اما امروز رهبری نظام به این قانع نیست و همواره در مورد وجود فقر و تبعیض هشدار داده و خطر بازگشت اشرافیگری را هشدار داده اند . لذا گرچه انقلاب در این مورد توفیقاتی داشته، اما کار خاتمه نیافته است. باید همچنان در این راه پای فشرد و انقلاب را در این بعد استمرار بخشید.انقلاب اسلامی در آستانه
40 سالگی است . مردم ایران امروز در حالی 40 سالگی انقلاب را جشن میگیرند که نیک می دانند انقلاب اسلامی به بسیاری از اهداف خود از منظر «چیستی» و «چرایی» رسیده است. انقلاب یک امر دفعی نیست، یک امر تدریجی است و آرمانهای انقلاب به تدریج بنا به هزینهای که می کند به فایده اهداف خود می رسد. غربیها همواره میزان علاقه مندی و پایبندی مردم ایران به انقلاب را تست می کنند .
آخرین تست آنها نشان می دهد 95 درصد مردم به انقلاب اسلامی علاقه مندند و رضایت به تغییر نظام نمی دهند . به همین دلیل امروز هیچ اپوزیسیونی که بتواند مخالفت با انقلاب را نمایندگی کند چه در «سر» و چه در «بدنه» وجود ندارد. کار استکبار جهانی در این 4 دهه «انقلاب آزاری» بوده است والا نتوانستهاند کاری در ضدیت با انقلاب پیش ببرند. انقلاب اسلامی یک انقلاب مهدوی است و تا ظهور حضرت مهدی (عج) به حیات بالنده خود ادامه می دهد.
انقلاب به پیش می رود، بی هیچ لحظه ای توقف. مردم اطمینان دارند خداوند ناظر ماست و همه در محضر خدا هستیم.
محمدکاظم انبارلویی