وقتی بحث کارگردانی فیلمهای کمدی بویژه در سینمای ایران مطرح میشود، تقریبا پای هیچ زنی در میان نیست. در این زمینه و در سالهای دور، یک «دیگه چه خبر؟» را به کارگردانی تهمینه میلانی به یاد داریم که آن هم بیشتر فیلمی فانتزی بود تا کمدی و در سالهای کمتر دورتر هم «دایره زنگی» پریسا بختآور را میشناسیم. بختآور احتمالا با کارگردانی دو سریال با مایههای کمدی به نامهای «پشت کنکوریها» و «من یک مستاجرم»، بیشترین سهم را در این عرصه داشته باشد.
مرضیه برومند هم در کارهای ژانر کودک و نوجوان خود،چشمههایی کمیک ارائه داده است.
فیلم «پسرعمو و دخترعمو» که این روزها با بازی مجید صالحی و نیوشا ضیغمی در سینماهای کشور اکران است و در میان ترافیک فیلمها و اوضاع و احوال این چند وقت اخیر، بد هم نفروخته، از معدود فیلمهای کمدی سینمای ایران است که یک خانم کارگردانی آن را به عهده دارد.
اول بگویید اسم درست فیلمتان چیست؟ «دختر عمو و پسرعمو» یا «پسرعمو و دخترعمو»؟
«پسرعمو و دخترعمو»، اما در رسانههای مختلف به هر دو شکل آن را نوشتهاند.
شاید یکی از دلایل این اشتباه، پوستر فیلم باشد که اسم دخترعمو را بالاتر از پسرعمو نوشتهاند. حتی جالب است که در تیزر منتشر شده از فیلم هم، اسم فیلم را «دخترعمو و پسرعمو» میگویند!
(می خندد) حتما اشتباه شده است.
وضعیت فروش فیلم در گیشه چطور است؟
الحمدالله از استقبال تماشاگران راضی هستم و باتوجه به شرایط موجود این چند وقت اخیر از جمله زلزله و اتفاقات دیگر، فیلم در آستانه فروش یک میلیارد تومانی قرار دارد و همچنان رو به رشد است.
معمولا خانمهای کارگردان، خیلی کمتر سراغ ساخت کمدی میروند. چرا؟
تقریبا نداریم، فقط فکر میکنم یک بار خانم تهمینه میلانی فیلمی به نام «دیگه چه خبر؟» را ساخت.
شما چرا تصمیم گرفتید اولین کارتان را با کمدی شروع کنید؟
قصد خاصی نداشتم، این لطف آقای قربان محمدپور (یکی از تهیهکنندههای فیلم و کارگردان فیلمهایی چون سلام بمبئی) بود که فیلمنامه خود را در اختیار من قرار دادند. اینطور نیست که بگویم ساخت یک فیلم کمدی، علاقه حتمی من بوده است. اما من از سوژه خوشم آمد و فیلمهای طنز را هم دوست دارم و اغلب آنها را میبینم. فکر میکنم مردم هم این فیلمها را خیلی دوست دارند، همان طور که میبینید تعداد مخاطبان فیلمهای کمدی و طنز در سینمای ایران خیلی بیشتر از فیلمهایی در ژانرهای دیگر است.
میخواهم به چرایی این مساله برسم که دلیل کمکاری یا عدم رغبت خانمهای کارگردان برای ساخت کمدی چیست؟
نمیگویم در توان خانمها نیست، چون خانمها هر کاری که بخواهند، میتوانند انجام دهند. در واقع اگر هر کسی برای انجام کاری اراده کند، قطعا میتواند آن کار را انجام دهد. اما به نظر من ساخت فیلمهای طنز سختتر از فیلمهایی در ژانرهای دیگر است. همانطور که به نتیجه رساندن یک فیلم ترسناک خیلی سخت است و ممکن است که شما قصد ساخت یک فیلم ترسناک را کرده باشید، اما وقتی مردم به تماشای آن بنشینند، بخندند! فیلم طنز هم دقیقا همین حالت را دارد و شما بهعنوان کارگردان باید بتوانید طنز و کمدی را آنطور که قصد دارید، دربیاورید. نمیگویم، علت قطعی فعالیت کم خانمها در این زمینه، سختی آن است اما شاید بتوان یکی از دلایل آن را علاقه نداشتن دانست و شاید آنها چندان به این سمت گرایش نداشته باشند.
در سالهای اخیر موجی در ساخت فیلمهای کمدی راه افتاده است و انگار خیلیها در این مسیر از بازگشت سرمایه و فروش نسبی در گیشه مطمئن هستند و فیلمهای کمدی راه تضمین شدهای برای کارگردانی است. آیا این تحلیل درست است؟
بله، قطعا همینطور است. چون حمایتها برای ساخت فیلمهای دیگر سخت است و بیشتر حمایتها از جانب بخش خصوصی است تا دولتی. تامین سرمایه و پیدا کردن تهیهکننده و سرمایهگذار برای فیلمسازان کار سختی است. ضمن اینکه کارگردان باید تضمین بازگشت سرمایه را به سرمایهگذار بدهد و این اطمینان را در او ایجاد کند. کمتر سرمایهگذار و تهیهکنندهای هست که بیاید سرمایهگذاری کند و تضمین بازگشت سرمایهاش برای او مهم نباشد. اما وقتی یک فیلم طنز و کمدی میسازید، نمیگویم حتما و صددرصد، ولی 80 درصد تضمین بازگشت سرمایه وجود دارد. یکی از علتهای مهم گرایش به سمت ساخت فیلمهای کمدی همین است.
در فیلم پسرعمو و دخترعمو تلاش کردید با قالبی کمدی و زبانی شیرین، سراغ طرح مسائل و مشکلات خانوادگی و اجتماعی بروید. چقدر سینما میتواند راه حلی پیش روی خانوادههای درگیر با این مشکلات ارائه دهد یا دست کم طرح پرسش کند؟
خیلی، در این فیلم ما همین کار را کردیم. متاسفانه در سالهای اخیر آمار طلاق میان جوانها بشدت بالا رفته است. یکی از دلایل ساخت این فیلم، پرداختن به موضوع طلاق بود. حرف ما این است که با هر مشکل کوچکی به سمت طلاق نرویم و به جای آن بیاییم راه حلی جلوی جوانها بگذاریم و تا جایی که میتوانیم جلوی جدایی را بگیریم. ما در بطن قضیه و محتوای فیلم، قصد داریم به جوانها بگوییم به سمت طلاق نروند و نباید اولین راه پایان دادن به مشکل را طلاق بدانند، بلکه شاید آخرین راه طلاق گرفتن باشد. فکر هم میکنم توانستیم این پیام را به مخاطب برسانیم.
بویژه در فیلم به نقش بزرگان مثل پدربزرگ در حل اختلافات تاکید میشود.
بله، اگر در فیلم دقت کنید، تقابل فرهنگ مدرن و سنتی را میبینید. جوانها قدم در راه فرهنگ مدرن میگذارند و بزرگترها که گرایش آنها به فرهنگ سنتی بیشتر است، میآیند با همان فرهنگ خودشان بهطور غیرمستقیم این مشکل را حل میکنند. منظورم این نیست که ریشه یابی در فرهنگ سنتی است، اما فرهنگ و جامعه ما با سنت بزرگ شده و از فواید آن بهرهبرداری کرده است. ضمن این که ما هنوز نمیتوانیم بگوییم فرهنگمان مدرن است، ما الان در حال گذار هستیم و همچنان میتوانیم با فرهنگ سنتی مشکلاتمان را
حل کنیم.
از ابتدا به ترکیب مجید صالحی و نیوشا ضیغمی برای بازی در این فیلم فکر میکردید؟
بله. من از همه بازیگرانم برای حمایتها و کمکهایی که کردند سپاسگزارم؛ از آقای صالحی و خانمها ضیغمی، امیرجلالی، گودرزی و... حتی از آقای مهدی صبایی تشکر میکنم که دو سه سکانس در فیلم ما بازی کردند.
تجربیات کارآمد
با این که خیلیها اولین بار با اسم روح انگیز شمس به عنوان کارگردان آشنا شدهاند، اما او سالها در فیلمها و سریالهای مختلف، برنامه ریز و دستیار کارگردان بود. این فیلمساز در پاسخ به این پرسش که چقدر این مسئولیتها در ساخت اولین فیلم سینمایی به کمکش آمده، گفت: بسیار به من کمک کرد، البته من قبل از این فیلم سینمایی، فیلمهای کوتاه و نیمه بلند زیادی ساختم که در سالهای اخیر و در جشنوارههای مختلف داخلی و خارجی شرکت کرد و برنده جوایزی هم شد. یعنی با این فضا ناآشنا نبودم. حتی رشته تحصیلی من هم سینماست و همین رشته را هم در دانشگاه تدریس میکنم. ضمن این که از سال 66 بهعنوان منشی صحنه در این سینما فعالیت کردهام. سعی کردم از همه تجربیاتم در این زمینه برای ساخت اولین فیلم سینماییام استفاده کنم. همچنین تلاش میکنم از تجربیات همه کارگردانهای خوب مثل آقای حسن فتحی که در کنارشان بودم هم استفاده کنم. چون شما هر فیلمی که کار میکنید، یک تجربه جدید است و میتوانید استفاده خوبی از همه آدمها و عوامل خوبی که در اطراف شما هستند، داشته باشید.